نشانه های ورود جنبش
به مراحل تکاملی یک خیزش ملی
دو تظاهرات 25 بهمن و اول اسفند که نه تنها در تهران؛
بلکه در بسیاری از شهرهای ایران و زیر سخت ترین فشارهای حکومتی برگزار شد و
قربانیانی نیز بر شمار جان باختگان مقاومت در برابر کودتای 22 خرداد افزود، حامل
پیامی روشن برای حکومت بود. پیامی که بی شک حکومت آن را دریافت کرد، اما واکنشی به
آن نشان داد که ادامه دیگر واکنش های کودتاچی های 22 خرداد بود.
پیام واضح و آشکار این دو تظاهرات آن بود که جنبش "رای من کو؟" حداقل به بخش قابل
توجهی از جنبش وسیع "نارضائی اقتصادی" (نگاه کنید به اخبار اعتصابات کارگری و فریاد
مزد خواهان در آستانه سال نو و عید نوروز که فرمانده نیروی انتظامی نیز عملا در
مصاحبه خود به آن اشاره کرد) پیوند یافته است. مجموعه آنها می رود تا به سیل بنیان
کنی تبدیل شود که جز برکندن ریشه نظام کنونی سرانجامی نخواهد داشت و در مسیر
ویرانگر خود، رهبر و رهبرانی خواهد یافت که از جنس رهبران اصلاح طلب و سبز کنونی در
جمهوری اسلامی نخواهند بود.
واکنش جنون آسای حکومتی که همچنان می خواهد به سرنیزه و باطوم؛ زندان و شکنجه متکی
بماند، نه تنها مقابله خیابانی با مردم بود، بلکه برای ادامه این اتکا، دو گام دیگر
هم به جلو، به سمت دره ای که در برابرش قرار دارد برداشت.
1- نخست تهدید اطرافیان متزلزل خود و ترساندن آنها از سرانجام جمع نشدن در پشت
کودتای نظامی 22 خرداد.
2- گسترش دامنه دستگیری ها تا حد یورش به خانه مهندس موسوی و مهدی کروبی و بازداشت
آنها، از یکسو و صف آرائی ادامه دار نظامی و انتظامی در خیابان ها.
برای محکم کردن دو گام بلندی که به سوی دره سقوط برداشته شد، آنها برای رسیدن به دو
هدف زودرس، فرمان تشدید دو شیوه و روش کودتائی را نیز صادر کردند. مانند همه
کودتاهای جهان و مانند همه حکومت هائی که برخلاف ظاهر استوار و با ثباتی که از خود
به نمایش تبلیغاتی می گذارند، پایه ها زیر قلعه ای که در آن سنگر گرفته اند پوسیده
و در آستانه فرو ریختن است. ذکر مثال از آنچه که اکنون در کشورهای مختلف خاورمیانه
وشاخ افریقا شاهد آن هستیم، زائد است.
اما آن دو شیوه:
الف- تبلیغات استوار بر دروغ، بر مبنای قدر قدرت بودن خود و ضعف و ناتوانی جنبش و
رهبران آن، با هدف تقویت روحیه اطرافیان – بویژه نظامیان- متزلزل.
ب- درکنار گسترش دستگیری ها و بازداشت ها، بر عمق جنایات در بازداشتگاه ها و زندان
و شکنجه گاهها افزودن و دمیدن در کوره دروغگوئی و فریبکاری.
در ادامه این دو شیوه ای که برای هر کودتائی حالت راهبردی دارد، هیچ بعید نیست که
برای رسیدن به نتیجه ای که تصور می کنند نجات دهنده موقعیت در مخاطره قرار گرفته
آنهاست، سعی خواهند کرد اعتراف گیری های تازه و نمایش های تلویزیونی تازه تری را
فراهم کنند، تا هم بلکه بتوانند مردم را فریب داده و از این ستون تا ستون بعدی برای
خود وقت و زمان بخرند و هم قوت قلبی باشند برای نیروهای متزلزی که از بعد از دو
تظاهرات 25 بهمن و اول اسفند، در صف کودتا برایشان صندلی خالی کردند و آنها را روی
این صندلی ها نشاندند.
در مراحل تکاملی هر جنبش اجتماعی و هر خیزش انقلابی، هر اندازه که این جنبش ها و
خیزش ها به عمق بیشتری دست می یابند، نیروها و شخصیت های متزلزل از بیم موقعیت خود
و از کف دادن آنچه که در حاکمیت داشته و هنوز نیز دارند، پا سست کرده و از اینسو-
جبهه جنبش- به آنسو، یعنی جبهه مقابل جنبش کوچ می کنند. به همان اندازه توده های
بیشتری به جنبش می پیوندند و خواست های جنبش عمیق تر می شود. ما در آینده نیز شاهد
این ریزش ها و تسلیم ها و صف عوض کردن ها و همچنین رویش ها و به جنبش پیوستن ها
خواهیم بود. ما در همین یک هفته گذشته و هفته پیشتراز آن، شاهدانی در این عرصه
داشتیم که پس از قریب 22 ماه که از کودتای 22 خرداد می گذرد، در تائید کودتای 22
خرداد زبان گشودند و بر صفحه سیمای جمهوری اسلامی ظاهر شدند. اهمیت و نقش و شمار
این افراد، بمراتب کمتر و ضعیف تر از نقش و تاثیر آن نیروئی است که به جنبش مردم
پیوسته و برعمق و عزم آن می افزاید. با ادامه بحران اقتصادی و افزایش دم افزون و
حیرت آور آگاهی مردم از ماهیت حکومت، ما وارد مراحلی از حرکت آن سیل بنیان کنی می
شویم که در بالا به آن اشاره شد. مرحله ای که حکومت خود بدست خویش، جنبش را از یک
جنبش اصلاحی به جنبشی بنیان کن تبدیل می کند و با گسترش دستگیری ها و به نمایش
گذاشتن عمق فساد و درنده خوئی و بی پایگاهی خویش، این سیل بنیان کن را از یک رهبری
درون حکومتی و درون نظامی محروم می کند.
ما، اکنون در این مرحله قرار داریم و شعارهای دو تظاهرات 25 بهمن و اول اسفند که
شخص رهبر جمهوری اسلامی را بعنوان نماینده و سمبل حاکمیت مشروعیت از کف داده نشانه
گرفت و وحشت کودتاچی ها را دو چندان و دل افراد متزلزل را خالی کرد و جایگاه آنها
را در پشت کودتا قرار داد و همچنین بازداشت خانگی و یا غیر خانگی آقای موسوی و
کروبی، نشانه های این مرحله اند.
راه توده 306 9 اسفند ماه 1389