وزارت اطلاعات تحلیل خود را بنام امریکائی ها منتشر کرده است! |
هفته گذشته وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گزارشی درباره به اصطلاح برنامههای امریکا برای ایجاد نارضایتی و اغتشاش در ایران منتشر کرد. در این گزارش از انتصاب خانم جیلیان برنز بعنوان مسئول امور ایران توسط شورای اطلاعات ملی امریکا سخن رفته است و شرح مبسوطی درباره سوابق این خانم همچون یک کشف اطلاعاتی داده شده است، سوابقی که رسانههای امریکا در زمان انتصاب وی بدان اشاره کرده اند و مطلب نادانسته ای نیست. گزارش وزارت اطلاعات پس از اشاره به این سوابق چنان وانمود می کند که گویا پس از انتصاب این خانم مسئله ایجاد شورش و نارضایتی اقتصادی در دستور کار نهادهای اطلاعاتی امریکا قرار گرفته است و در این زمینه با "جریان فتنه" نیز هماهنگیهایی شده است. حدود یک ماه پیش سایت کلمه نزدیک به هواداران میرحسین موسوی خبر داده بود که وزارت اطلاعات در یک بولتن محرمانه با اشاره به شرایط دشوار اقتصادی از احتمال بروز شورش گرسنگان، بویژه در حاشیه شهرهای بزرگ سخن به میان آورده است. (کلمه - 12 شهریور 1391) گزارش وزارت اطلاعات در واقع محتوای همان بولتن محرمانه است که در آن پیش بینی نه چندان دشوار شورش گرسنگان براثر شرایط ناگوار اقتصادی، تبدیل شده به کشف وزارت اطلاعات به برنامه ریزی امریکا برای ایجاد شورش. بنا به این گزارش سناریوی دفتر اطلاعات ملی امریکا به مدیریت خانم برنز شامل هفت محور است: - کاهش درآمد و افزایش هزینههای ایران؛ - آغاز نارضایتیهای نقطه ای؛ - منفعل شدن دستگاه اجرایی؛ - فعال شدن زیرساختهای "جریان فتنه" در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی؛ - فراگیر نشان دادن فساد اقتصادی؛ - بالا گرفتن اختلافهای درون خانواده نظام؛ - بی نتیجه گذاشتن مذاکرات هستهیی.
کاملا آشکار است که این هفت محور بیش از آنکه سناریوی کشف شده وزارات اطلاعات از دفتر اطلاعات ملی امریکا باشد، پیش بینی آن از روند حوادث در ماههای آینده ایران است و اگر اهمیتی هم داشته باشد در همین چارچوب است که حاکمیت اوضاع آینده کشور را چگونه پیش بینی می کند. براساس تحلیل حاکمیت حوادث آینده در ایران در این چارچوب پیش می رود که در نتیجه کاهش درآمد و افزایش هزینه ها، اقتصاد ایران توان مقابله با فشارها و دشواریها را نخواهد داشت. این وضع به ایجاد "نارضایتیهای منطقه ای" منجر خواهد شد. یعنی زمینه شورش ها، اعتصابها و اعتراضهای خودانگیخته و بدون برنامه ریزی در اینجا و آنجا بوجود خواهد آمد. که هرکدام از اینها می تواند جرقه یک شورش بزرگ باشد. در این شرایط دستگاه اجرایی بدلایل مختلف مانند همه موارد مشابه منفعل می شود که نمونه این انفعال را در انقلاب 57 هم دیده ایم. یعنی دستگاه اجرایی هم بدلیل ماهیت آن که بیگانه با مشکلات جامعه و بیشتر در پی کسب ثروت و افزایش دایره نفوذ و قدرت است و هم بدلیل اختلافهای درونی آن ناتوان از واکنش بموقع دربرابر دشواریهای اقتصادی و اعتراضها و شورشهای ناشی از آن می شود. همه این وضع شرایط مناسبی را برای گسترش اندیشهها و شعارهای جنبش سبز و اعتراضی در جامعه فراهم می کند که وزارت اطلاعات آن را "فعال شدن زیر ساختهای جریان فتنه در جهت گسترش نارضایتی اقتصادی" پیش بینی می کند. این فعال شدن بنوبه خود به تشدید بحران می انجامد. روند از هم پاشی اوضاع طبق پیش بینی وزارت اطلاعات به گسترش باز هم بیشتر فساد می انجامد زیرا بخشی از نیروهای مرتبط با حاکمیت که آینده آن را در خطر می بینند به فکر نجات خود می افتند و روند دزدی و اختلاس و خروج اموال از کشور سرعت می گیرد. مشابه این حادثه نیز در انقلاب 57 روی داد و بخش مهمی از ثروتمندان و پایههای رژیم گذشته با اموال خود به خارج گریختند. البته وزارت اطلاعات این را به حساب شورای اطلاعات امریکا و جریان فتنه می گذارد که می خواهند این ماجرا را بزرگ کنند. مسئله بعدی شدت گرفتن اختلافها درون رهبری کشور در شرایط گسترش بحران و فراهم شدن زمینههای آشوب است. که عملا روند فلج و انفعال مدیریت کشور که پیشتر بدان اشاره شده را تشدید می کند. اما نکته یا گام آخری که خانم برنز می خواهد یک نفره انجام دهد به گفته وزارت اطلاعات بی نتیجه گذاشتن مذاکرات هسته ای است. بنا براین گزارش "آمریکاییها ظاهراً تصمیم گرفتهاند ... تا قبل از نوامبر جلوی ایجاد هرگونه راه حل جدی و اساسی در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 را سد کنند. تحلیل غربیها اینست که بینتیجه ماندن مذاکرات به فضای داخلی ایران بویژه بخشهای اقتصادی شوکهای پیدرپی وارد خواهد کرد و امکان مدیریت فضا را از نظام میگیرد." از این نکته آخر چنین نتیجه می شود که تلاش برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای نوعی مقابله با طرحهای امریکاست. چنین ادعایی نادرست نیست و شاید هم هدف وزارت اطلاعات از ارائه این گزارش همین زمینه سازی برای به نتیجه رساندن به هر قیمت مذاکرات هسته ای باشد. ولی مجموع این گزارش و فضای تخیلی که بنام انتصاب خانم برنز بر این گزارش حاکم است نشان می دهد که وزارت اطلاعات با وجود پیش بینی درستی که از سیر اوضاع کرده ناتوان از ارائه یک راهکار واقعی برای برون رفت از بحران است. اینکه دولت امریکا بخواهد برای منافع خود و به زیان منافع ایران عمل کند امری طبیعی است. هنر یک دولت ملی در آن است که بتواند منافع ملی و مردم کشور خود را حفظ کند. این حفظ منافع ملی جز از طریق احترام به حقوق مردم، مشارکت آنان در امور، دمکراسی و ایجاد یک حکومت وحدت ملی در شرایط کنونی ناممکن است. گزارش وزارت اطلاعات درست عکس این نتیجه را می خواهد بگیرد. راهکار وزارت اطلاعات این نیست که زمینههای بروز نارضایتی و شورش مردمی را شناسایی و نسبت به رفع آن اقدام کنیم. بلکه آن است که این وضع را به گردن جریان فتنه بیاندازیم تا بتوانیم آن را سرکوب کنیم. این نیست که مانع فساد اقتصادی شویم بلکه آن را تبلیغ و جنگ روانی جریان فتنه وانمود کنیم. این نیست که جریان حاکم را از ناسالم ترین عناصر آن تصفیه کنیم. بلکه عناصر سالم و منتقد را بعنوان همدستی با "جریان فتنه" تصفیه و عناصر ناسالم را بعنوان "خانواده درون نظام" کنار یکدیگر حفظ کنیم. همه این راهکارهاست که نشان می دهد گزارش وزارت اطلاعات برای مقابله واقعی با شرایط آینده تنظیم نشده بلکه برای تسلیم و رسیدن به انتظار این شرایط به امید غلبه بر آن به کمک سرکوب و جنگ تبلیغاتی تدوین گشته است. از این جهت این گزارش بیشتر خواب بودن حاکمیت را نشان می دهد تا هشیاری آن را. |
راه توده 379 24 مهر ماه 1391