راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مصاحبه با ژنرال لئونید ایواشوف، رئیس آکادمی مسائل ژئوپلتیکی روسیه

کره شمالی

آن نیست که در ذهن مردم ترسیم کرده اند

ترجمه از س. آشنا از روزنامه ساویتسکایا راسیا

23 آوریل سال 2013

 
 

 

درمورد کره شمالی درذهن ما باورکلیشه ای پایداری به وجود آورده اند که این کشور فاصله اندکی با عصرغارنشینی دارد،  کشوری که گرسنگی دائمی مردم را در صف دریافت پیاله ای برنج متشکل ساخته است. این پندار درست نیست. کافی است یادآوری شود که  کره شمالی یکی از قدرت های فضایی است که ماهواره به فضا پرتاب می کند. جزو باشگاه قدرت های موشکی حهان است. مخصوصا که آنها توانستند موشک میان برد تولید خویش را بر روی شاسی اتومبیل نصب کنند، چیزی که نه ما و نه آمریکایی ها نتوانستیم انجام دهیم. کره شمالی به تولید تانک ساخت کشورخویش دست زد که از تانک های مدرن روسی چیزی کم ندارد.

نمونه دیگر قدرت تنازع بقای این کشور می باشد. به خاطر بیاورید که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کوبا و کره شمالی که برهمکاری اقتصادی با اتحاد جماهیر شوروی و دیگر کشورهای اردوگاه سوسیالیستی تکیه داشتند منزوی شدند. آنها در 20 سال اخیر تحت تحریم بوده اند. بیائید تصور کنیم که پس از دو هفته  چه اتفاقی برای روسیه می افتاد، چنانچه از خرید نفت و گازما سر باز می زدند. علاوه بر آن ما را نیز مشمول تحریم مواد غذایی می کردند. حتی حرف آن را هم نمی خواهم بزنم.

آری، کره ای ها گرسنگی کشیدند. اما امروز کسی از گرسنگی در آن جا هلاک نمی شود. در عوض  توانستند از انبوهی از مشکلات بگریزند. این در کشور ما است که روزانه 100 نفر به علت اعتیاد به مواد مخدر می میرند.

در جمهوری دموکراتیک خلق کره به همین سادگی، چنین پدیده ای وجود ندارد. در آنجا افراد بی کار، بی سرپناه، گدا و کودکان بی خانمان را نمی توان یافت.

کشور در حال توسعه می باشد. بله درست است که کشور با ایدئولوژی سیاسی و کنترل شدید ( قدرت حاکمه بشدت از نفوذ ایدئولوژی لیبرالی هراس دارد)  اداره می گردد. در عوض خدمات پزشکی رایگان، مسکن رایگان، آموزش و تحصیلات رایگان و بسیاری دیگر از خدمات اجتماعی رایگان وجود دارد. هرچند همه زندگی ساده ای دارند ولی تقریبا زندگی همه در یک سطح می باشد. اندک شباهتی با     آن شکاف اجتماعی وحشتناکی که در روسیه و حتی درکره جنوبی دیده می شود وجود ندارد. به جز این، در کره شمالی  از زمان " کیم چن ایر" اصلاحات دموکراتیک هرچند بااحتیاط زیاد آغاز گشته است.  آنها بصورت جدی به مطالعه تجربه ویتنام که تجربه ای موفق بوده است  توام با سرعت رشد، با حفظ ایدئولوژی سوسیالیستی و اقتصاد سوسیالیستی پرداخته اند.

شرایط اجتماعی آن جا چه گونه است؟

اولا لازم است که توجه شود که در منطقه رهبران جوانی به قدرت رسیده اند." کیم چین ین" در کره شمالی و در کره جنوبی " پاک کین خه " اولین زنی که به این سمت رسیده است. همچنین در چین نسلی از رهبران تغییر یافته اند. به خودی خود، تمامی آنان باید نقش خود را چون رهبران واقعی به اثبات رسانند. اما اگر صحبت در باره شبه جزیره کره باشد، باید گفت که در اینجا رهبران جدید بشدت تحت تاثیر نیروهای نظامی قراردارند. مسائل امنیتی به راستی به شکل حادی مطرح  می باشد. آنها به واقع به دنبال جنگ بین خود نیستند. فقط عواقب آن را می سنجند. حتی بدون درگیری اتمی، منطقه به آسانی به چرخ گوشت خونینی تبدیل خواهد گشت. از یک سو ارتش قوی و با نفرات زیاد کره شمالی. تعداد نظامیانی که درنیروی زمینی ارتش خدمت می نمایند، بیش از مجموع  تمامی  نیروهای مسلح ما می باشد.  (1 میلیون و 200 هزارنفر به اضافه 4 میلیون نفر ذخیره دائمی) دو تیم از تک تیراندازها، توپخانه، نیروی دریایی، نیروی هوایی عظیم (هر چند که تیپ هواپیما ها از رده افتاده می باشد) و 3500 تانک در خدمت ارتش این کشور می باشد. از سوی دیگر در نیروهای مسلح کره جنوبی 2500 تانک و 670 هزار پرسنل به کار گرفته شده اند.

اما نباید فراموش کرد که کره جنوبی تحت چتر نظامی – هسته ای ایالات متحده آمریکا قراردارد. چنین چتری را کره شمالی ندارد. به همین مناسبت درحال حاضربه توسعه شدید مجموعه صنایع نظامی منجمله بخش هسته ای برای ایجاد تضمین امنیت خود پرداخته است.

اکنون اظهاریه های هرطرف نشان دهنده  جنگ اطلاعاتی  است که درحال حاضر  جریان دارد. همه می خواهند نشان دهند که تا چه اندازه خطر وقوع جنگ واقعی می باشد. آنها هم چنین آمادگی کامل خود را برای جنگ به نمایش گذارده اند. من امیدوارم که  مسئله  به جنگ روانی – اطلاعاتی که با تائید رهبری حکومت  جدید می باشد، محدود گشته و خاتمه یابد. به دین خاطر که  سئول در 40 کیلومتری مدار 38 درجه واقع بوده و به راحتی در دسترس حملات هوایی کره شمالی و موشک های  عملیاتی – تاکتیکی  (بالستیکی )  می باشد.اما آنچه که به مناقشه هسته ای مربوط می شود، طرفین علاقه ای به این مناقشه ندارند.حتی ایالات متحده آمریکا هنگامی که رئیس ستاد مشترک را برای رایزنی به پکن       فرستاد، مانور های نظامی را لغو کرد. آمریکایی ها، ژاپنی ها و تا حدی حتی کره جنوبی، عدم درگیری و منطقه ای عاری از سلاح هسته ای را به سود خود می بینند.

توجه داشته باشید، جنگ هنوز آغاز نشده ولی آنها در حال استقرار سامانه های دفاع موشکی، گروه بندی سربازان وافزایش حضور خود در منطقه، منجمله  با بمب افکن های استراتژیک هسته ای، ناوهای هواپیما برو غیره می باشند. سامانه دفاع موشکی بر علیه ما و چین ایجاد کرده اند و می گویند به بینید که چه نیروهایی ما را تهدید می کنند ؟ این بدین معنی است که آمریکایی ها خود را محق به گسترش و تعمیق سیستم سامانه دفاع موشکی می دانند.

در اروپا بر علیه ایران، در خاور دوربر علیه کره شمالی. تمام این تهدید ها حماقتی است که تاثیر خود را بر زندگی میلیون ها انسان می گذارد.

ژاپن به لطف کره شمالی در واقع فراتر از چارچوب قانون اساسی خود که توسط ژنرال مک آرتور نوشته شده، رفته است. این کشور در حال حاضر در مقیاس کامل نیروی نظامی ایجاد کرده و به کار برنامه هسته ای پرداخته است، (حداقل تا زمان وقوع فاجعه فوکوشیما روی این برنامه کار می کرده) با ایجاد سامانه دفاع موشکی خود، گروه بندی معمول نیروی هوایی را برهم زده است که همه این موارد گویا برعلیه جمهوری دموکراتیک خلق کره سامان داده شده است.

با اطمینان می توان باور داشت که تهدید هسته ای از سوی کره شمالی منتفی می باشد. حتی باتوجه به داده های آمریکایی ها، کره شمالی تنها 8 سامانه پرتاب موشک هسته ای بدون کلاهک دارد.

درتاریخ 12 ماه مارس رئیس سازمان ملی اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا به کمیته نمایندگان مجلس سنا

گزارشی ارائه نمود که در آن تهدید استفاده از سلاح هسته ای کره و ایران جزو تهدیدات درجه دو محسوب شده بود، با توجه به این که  از موارد 7 - 8  این گزارش که مربوط به تهدیدات سایبری است، به نام خطرات واقعی نام برده شده بود. این یعنی آن که آمریکایی ها احتمال حملات هسته ای را ممکن  نمی دانند، اما می توانند با استفاده از این موضوع، به بازی خود ادامه دهند.

نگاه کنید که آمریکایی ها در سال های اخیر چه سیاستی را اعمال می نمایند. این یکی از اصول سیاست خارجی آن هاست که اعراب را برعلیه اعراب، مسلمان را برعلیه مسلمان، وادار به جنگ  می سازند، برای آنها مطلوب بود که روسها با یکدیگر، چینی ها با چینی ها، همسایه با همسایه  بجنگند، کره شمالی ها با کره جنوبی ها و... در چنین حالتی آمریکایی ها همواره آماده بهره برداری از شرایط جنگی خواهند بود و خواهند توانست مشکلات عمیق خود را حل نمایند.

اگر حتی یک درگیری نظامی غیر هسته ای صورت پذیرد، ما امکان دریافت آلودگی رادیو اکتیو را خواهیم داشت. از آن جایی که به احتمال زیاد آمریکایی ها به حملات هوایی به رآکتورهای هسته ای، که در این شبه جزیره بیش از 30 عدد می باشد، دست خواهند زد. در آن صورت ما فاجعه جدید فوکوشیما را درمرزها شاهد خواهیم بود. به اضافه، اگر چنین چرخ گوشتی به کار بیافتد، ما  در خاور دورتا یک میلیون پناهنده از کره شمالی خواهیم داشت.

اگر چین و روسیه با قاطعیت برای حل و فصل مناقشه دخالت ننمایند، احتمال وقوع  چنین سناریویی 50 به 50 خواهد بود. بنا براین ما احتیاج داریم که شب و روز با مشورت با چین و تحت فشار قراردادن ایالات متحده آمریکا تقاضای کاهش فعالیت آن ها را بنماییم. با درنظرگرفتن این که آنان  با مانورکامل نظامی به همراه نیروهای نظامی کره جنوبی، شبیه سازی حملات هسته ای و افزون بر آن پرواز بمب افکن های استراتژیک هسته ای بر حریم هوایی کره شمالی، باعث تحریک و ایجاد مناقشه گشته اند. آنها رهبرجوان را به این کاربرانگیختند.

در حال حاضرکره شمالی در تلاش برای جلوگیری از تهاجم می باشد.

به هر حال من به طورکامل با رئیس اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا، که به وضوح گفت که سلاح های کشتار جمعی جمهوری دموکراتیک خلق کره به منظورتامین امنیت، دفاع  و بالا بردن اعتبار خود در دنیای امروز می باشد، موافق هستم. به ویژه که سخنی از حمله "پیشگیرانه " کره شمالی در میان نیست. آنها فقط حریف را از مقابله به مثل می ترسانند. در همین زمان  تحت فشار آمریکایی ها، کره جنوبی برنامه حمله پیشگیرانه را پذیرفت، که این آن چیزی است که واقعا خطرناک می باشد. تنش در حال رشد است و کافی است که تحریکی باعث شود که جنگ واقعی آغازگردد. به هرحال در تاریخ معاصرما بخشی وجود دارد که روسیه نقش مثبتی در حل و فصل درگیری کره ای ها ایفا کرده است. ما مدت طولانی است که روابط دوستانه وهمکاری، بخصوص در زمینه اقتصاد با کره جنوبی داریم. ما تجهیزات نظامی به آنجا صادر نموده ایم. ما این درگیری را نمی خواهیم. سفر  پوتین در سال 2000 موجب شد که هر دو کره بر سر میز مذاکره بنشینند. دیپلمات ها بر روی این موضوع کار کرده بودند.

برای  شروع روند همگرایی رهبران کشورهای دو کره به مناسبت تولد و یا مناسبت های تاریخی دیگر برای همدیگر تبریک فرستادند. آن زمان آمریکایی ها خوششان نیامد، آنها این فرایند را نابود کردند. اما من باور دارم که پس از اینهمه روزها وهفته های پر تنش، کره ای ها اعم از شمالی یا جنوبی دوباره نزدیک شدن به مواضع یکدیگر را آغاز خواهند نمود. نکته اصلی، تامین اطمینان و امنیت متقابل می باشد ولی ما به کار فعال دیپلماتیک بیشتری نیاز داریم و نه پخش اطلاعات کلیشه ای مبنی بر این که کره شمالی در فقر فرورفته است. در بسیاری موارد آنها بهتر از ما زندگی می کنند. پایداری آنان نوید از آینده بهتری را میدهد. آنها اصلاحات را به آرامی و با احتیاط انجام می دهند، نه مانند ما در سال 1991لازم است که موجبات باز شدن این کشور برای جهان را با تامین اطمینان از ایمنی لازم، فراهم نمود. امروزه  چنین تضمینی را هیچ کس به کره شمالی نمی دهد.

 

 

 

                        راه توده  406     19 اردیبهشت ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت