راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

هفتاد سالگی جنگ

27 میلیون روس

را به کام کشید

آزاده اسفندیاری

 

 

نهم ماه مه، هفتاد سال از پیروزی بر بربریت فاشیسم می گذرد. بلوک سرمایه داری با توسل به روش های خاص خود با تبلیغات سرسام آور، ابتدا شریکی برای تبهکاری های هیتلر و هیتلریست ها دست و پا کرده تا توجیهی برای قساوت آنان پیدا کند. نمونه چنین رفتاری قرار دادن آدولف هیتلر، آغاز کننده جنگ دوم جهانی و جوزف استالین رهبر وقت اتحاد شوروی در کنار هم و سپس یورش دروغ و تزویر به اذهان جامعه است. برای نمونه، آنها نظر سنجی هایی را در ایالات متحده آمریکا منتشر کرده اند  که طبق آن بیش از 60 در صد سئوال شوندگان بر این نظر بوده اند که فاشیسم هیتلری را ارتش آمریکا از پای در آورد. در اروپا نیز با قدری تفاوت مردم بر این باور هستند که "این ارتش ایالات متحده آمریکا و ارتش بریتانیای کبیر" بودند که فاشیسم آلمان و ایتالیا و میلیتاریسم ژاپن را از پای در آوردند. این در حالی است که اتحاد شوروی پس از آزاد کردن سرزمین های خود شروع به آزاد سازی دیگر کشورهای تحت اشغال فاشیسم کرد. در سال 1944 یعنی بعد از گذشت پنج سال از تجاوز نیروهای نازیسم آلمان و ایتالیا، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا با باز کردن جبهه نورماندی در فرانسه وارد جنگ شدند.

تاریخ را می توان به دلخواه نوشت و تغییر داد، اما واقعیت های آن از هر روزنه ای سر برون می آورد.

تا به امروز دولتمردان آمریکائی و اروپائی آگاهانه از صحه گذاشتن بر واقعیت های جنگ جهانی دوم و کشته شدن 27 میلیون از شهروندان اتحاد شوروی طفره رفته اند. اگر برخی از دولت مردان جمهوری فدرال آلمان و متحدین آن در دوره های مختلف از کوره های آدم سوزی در لهستان دیدن کرده و بر خاکستر اجساد کشته شدگان در کوره های آدم سوزی "اشگ" ریختند هدفی جز جدائی مردم اسلاو از یکدیگر و جلب توجه آنان به دوری جستن از اتحاد شوروی و در دوران اخیر از روسیه نبوده است.

همچنان که رویدادها نشان داد، در دوران پسا اتحاد شوروی این سرزمین وسیع و مملو از منابع کانی و طبیعی جولانگاه غرب گردید. کشورهای سوسیالیستی شرق اروپا یکی پس از دیگری در صف نوبت "اتحاد" با آمریکائی ها و اروپائی ها قرار گرفتند.

در هم کوبیدن یوگسلاوی و تقسیم آن به شش کشور، گسترش سازمان نظامی ناتو تا مرزهای روسیه زنگ خطری  بود برای روسیه تا تصمیمی تاریخی برای دفاع از خود بگیرد.

 برافروختن جنگ در اوکرائین توسط سیاستمداران و نظامیان غربی در مرزهای روسیه، دولتمردان این کشور را وادار به دفاع از منافع ملی کرد تا جائی که از هر گونه کمک - چه تسلیحاتی و چه پشت جبهه ای- به نیروهای روسیه نو در شرق اوکرائین دریغ نکردند.

روسیه در حال به دست آوردن اعتماد به نفس خود است و تلاش فراوان به کار برده است تا به غرب ثابت کند که منافع این کشور و اروپا ایجاب می کند تا راه صلح و دوستی در پیش گرفته شود. به لحاظ تاریخی ثابت شده است که ایجاد هرگونه تنشی در روابط طرفین به ضرر کل مردم اروپا و روسیه بوده است و خواهد بود.

تلاش "ولادیمیر پوتین" برای آتش بس در اوکرائین و حضور رئیس جمهور فرانسه و صدر اعظم آلمان در کنفرانس مینسک را می توان تحولی مثبت در روابط روسیه و اروپا تلقی کرد.

خوشبختانه در سال های اخیر رگه هائی از دیدگاه های واقع بینانه از طرف سیاستمداران اروپائی خصوصا آلمانی ها مشاهده شده است. "یوهان گاواک" سیاستمدار آلمانی در ماه سپتامبر گذشته یاد آوری کرد که : "تاریخ به ما آموخته است که هر قدر از واقعیات گذشته دور بمانیم نیروهای تجاوز گر را به سر نوشت خویش حاکم گردانیده ایم".

رهبران روسیه از همه دولتمردان اروپائی برای شرکت کردن در جشن هفتاد و دومین سالروز پیروزی بر فاشیسم در مسکو دعوت کرده اند. تا به حال روسای جمهور قبرس، اسلواکی، هیات هائی از جمهوری چک و نخست وزیر یونان آمادگی خود را برای شرکت در این جشن اعلام کرده اند. "آنجلا مرکل" صدر اعظم آلمان نیز اعلام کرده است که یک روز بعد از جشن به مسکو خواهد رفت و بر سر مزار کشته شده های جنگ جهانی دوم تاج گل خواهد گذاشت.

در هر صورت اگر چه ناکافی اما تابوی دوری از واقعیات جنگ دوم جهانی درهم شکسته شده است و باید آن را به فال نیک گرفت.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده 502  -  10 اردیبهشت 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت