راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

پس از حادثه

مرگبار مکه

نوبت به کدام

بهانه میرسد؟

 

 

حادثه هفته گذشته شهر مکه که موجب کشته شدن چند هزار تن از حجاج و از جمله چند صد تن از هموطنان ما شد، در ایران با سر وصدایی بسیار توام شد. با آنکه مشابه این حادثه هر چند وقت یک بار در عراق و کربلا رخ می دهد و در سال 58 که شیخ مهدی کروبی امیرالحجاج بود مشابه آن با تلفاتی به مراتب بیشتر برای ایرانیان روی داد، کک هیچ یک از رهبران جمهوری اسلامی نمی گزد، این بار قضیه فرق کرد. در آن رویداد سال 58 کسی خواهان برکناری نخست وزیر و رئیس جمهور (موسوی و خامنه ای) نشد و جنجال علیه دولت هم برپا نشد. اما این بار رهبر عزای عمومی اعلام کرد. امامان جمعه، فرماندهان نظامی، نمایندگان دست راستی مجلس و محافل نزدیک به بیت رهبری بلافاصله به فکر بهره برداری سیاسی از این حادثه علیه دولت افتادند. برخی آن را نشانه بی کفایتی مقامات سعودی دانستند و برخی حتی آن را عمدی قلمداد کردند. برخی دیگر خواهان استعفا، دستگیری، برکناری، مجازات و حتی اعدام کسانی شدند که به ادعای آنان مسبب این حادثه در عربستان بوده اند. البته مرگ زوار و نقش مقامات عربستان بهانه است. هدف گرفتن ابتکار دیپلماسی از دست دولت و منفعل نشان دادن وزارت خارجه است چرا که سیاست دولت روحانی تنش زدایی جهانی و منطقه ای به منظور ایجاد شرایط غلبه بر بحران اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت در داخل کشور است و طبعا با سیاست های جنجالی و بهره گیری سیاسی از اینگونه فجایع موافق نیست.

در پیرامون این حادثه انواع و اقسام شایعات نیز بوجود آمد. از جمله بستن راه زوار بدلیل عبور یکی از فرزندان پادشاه عربستان و یا کنترل شدید دولت آن کشور بدلیل حضور شماری از سپاهیان و نظامیان ایرانی که بعنوان حاجی رهسپار عربستان شده بودند و می خواستند علیه نقش عربستان در یمن شعار بدهند. این شایعات درست یا نادرست باشد، چند نکته درباره این حادثه می توان گفت.

در اینکه رهبران عربستان شیوخی قشری و مرتجع هستند که در منطقه از جمله در یمن و سوریه و عراق و مصر و لبنان و همچنین نسبت به ایران سیاستی ارتجاعی دارند تردید نیست. در اینکه سنی ستیزی و سیاست های نابخردانه جمهوری اسلامی بویژه در دوران احمدی نژاد به تشدید سیاست های ارتجاعی در عربستان منجر شد نیز تردید نیست. ممکن است رهبران عربستان شخصیت های با کفایتی هم نباشند، ولی کسانی که خود دولت احمدی نژاد یعنی بی کفایت ترین و بی لیاقت ترین دولت تمام تاریخ ایران را بر روی کار آوردند، هشت سال از آن حمایت کردند و برای نگهداری آن به کودتا هم متوسل شدند بهتر است راجع به لیاقت و کفایت رهبران دیگر کشورها کمتر سخن بگویند. رهبران عربستان هر چه باشند "ادعای مدیریت جهانی" ندارند.

رهبران عربستان هر چه باشند و هر نقشی در این حادثه داشته باشند، این یک واقعیت است که در هر حال در مراسمی در چنین ابعاد و در محلی محدود هر حادثه کوچکی می تواند به یک فاجعه بزرگ ختم شود. مشابه چنین حوادثی در همه جای جهان روی می دهد و شاید ایران خود رکورددار در این زمینه باشد. اما اگر در ایران عزم جدی برای مبارزه با رهبری عربستان وجود داشته باشد، بجای جنجال و هوچی گری بهتر است همانگونه که آیت الله خمینی در آغاز انقلاب پیشنهاد کرده بود مردم را بجای تشویق به حج و پول درآوردن از آن و پول رساندن به دولت عربستان به سوی آباد کردن کشور یا سفر در داخل سوق داد یا لااقل حج را برای هر نفر به حداکثر یک بار محدود کرد. نه اینکه خود مقامات حکومتی هر سال با رانت حکومت در مراسم حج حضور داشته باشند تا آن را مانند "سید" و "حاجی" سرمایه خود در داخل ایران و حکومت کنند. شمار این مقامات که پول مردم ایران را در عربستان خرج می کنند آنچنان زیاد است که هر بار که حادثه ای در جایی از آن کشور روی می دهد نام پاره‌ای از دست اندرکاران جمهوری اسلامی نیز که یا از آن جا رد می شده‌اند یا نشسته بوده‌اند یا مشغول تماشا یا خرید از بازار بوده‌اند به میان می آید.   

امروز مسئله اصلی مردم ایران بازسازی کشور و پایان دادن به بقایا و پیآمدهای هشت سال دوران نکبت بار احمدی نژاد و حامیان دست راستی و به اصطلاح "اصولگرا"ی اوست. برای دستیابی به چنین هدفی علاوه بر وحدت ملی در داخل نیاز به فضای مساعد و مسالمت آمیز و بدون درگیری و دغدغه های بزرگ در منطقه و جهان است. رهبران عربستان هرچه هستند به مردم عربستان مربوط می شود. دیپلماسی ایران، اگر بیت رهبری و فرماندهان سپاه و امامان جمعه و "اصولگرایان" اجازه می دادند و فرصتی برای روحانی و وزارت خارجه می گذاشتند، می توانست از این حادثه همچون امکانی برای ابراز همدردی و یاری و کمک صادقانه و نزدیکی با عربستان و تقویت مواضع جناح‌هایی از هیئت حاکمه آن کشور که با مواضع ماجراجویانه رهبری جدید عربستان موافق نیست بهره گیرد. افسوس که این بار نیز این گروه اقلیت منافع کوته نظرانه فرقه ای و جناحی خود را بر منافع کشور الویت داد و به سوء استفاده از فاجعه برای مختل کردن دیپلماسی تنش زدایی دولت روحانی روی آورد.

هیاهو و جنجال بیت رهبری و فرماندهان نظامی و سپاه و امامان جمعه بزودی پایان خواهد گرفت، ولی مردم ایران باید برای مدتی طولانی هزینه عوارض و زیان های این هوچی گری ها را بپردازند.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  522   9 مهرماه  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت