سرمایه داری در کردستان ایران از اقتصاد کشاورزی آغاز شد! "مناسبات ارضی در کرستان" علی گلاویژ
|
گرایش های سرمایه داری تنها به صورت تلفیق شده با مناسبات ارُکانیک و از میان این مناسبات ظهور نمی کرد، بلکه گاهی اشکال تیپیک سرمایه داری نیز در قواعد و شرایط استفاده از زمین و سازماندهی اقتصاد کشاورزی بروز می نمود. یکی از نمونه های آن نوع اقتصادی بود که مثلا در خاک مکری توسط "رنجبر" ایجاد می شد و در مناطق مختلف کردستان اسامی گوناگون داشت. "رنجبر" از بسیاری جهات به "سپان" شباهت داشت. فرق اصلی آنها این بود که دستمزد "سپان" عبارت از مقدار نسبی از مجموع محصول بود، ولی دستمزد "رنجبر" به صورت مقدار مطلق از آغاز کار معین می شد و گاهی به شکل قرارداد کتبی هم مسجل می گشت. گرچه دستمزد "رنجبر" هم اکثرا به صورت جنس داده می شد و او هم "نانانه" بلاعوض دریافت می کرد، ولی با وجود این باید "رنجبر" را یکی از پدیده های برجسته آن دوران در سمت خروج از مناسبات فئودالی محسوب نمود. آن وقت صاحب نسق 20 درصد محصول را (ده – دو) به مالک می داد و دستمزد "رنجبر" را هم از بقیه محصول می پرداخت. در این حال آن چه مالک می گرفت بهره مالکانه، آن چه "رنجبر" دریافت می کرد دستمزد و آن چه برای صاحب نسق باقی می ماند، سود سرمایه ای بود که او در آن اقتصاد گذاشته بود (گاو و بذر و غیره). "رنجبر" در مقابل دستمزد، 8 ماه (از اول فروردین تا آخر آبانماه) برای صاحب کار در هر کاری که او دستور می داد کار می کرد. برای توضیح باید بگوئیم که مقدار "نانانه" ای که به "سپان" و "رنجبر" داده می شد معمولا در حدود 4 تغار مکری (16 پوط) گندم بود. در سرتاسر کردستان ایران پدیده های "سپان" و "رنجبر" وجود داشت و اکثرا با همین نام ها هم نامیده می شد. سنجابی در مورد تطبیق کارمزدی در دهات ولایت کرمانشاهان در سال 1928 (1307) نوشت: باتراک های کردستان (باتراک- کارگر مزدی کشاورزی) که همه ثروتشان عبارت از دو گوسفند و چند ظرف سفالی و مقداری پاره پوره است، 10 درصد ساکنان دهات را تشکیل می دهند. این ها به خاطر نان پیدا کردن به خارج مهاجرت می کنند، در نیروهای مسلح ملاکان استخدام می شوند و به چارواداری می پردازند. در مقابل این کارها یک باتراک در سال جمعا 10 تومان پول، غذا (نان و دوغ)، دو جفت گیوه و یک چوخا (چوغه) مزد می گیرد. اگر زن باتراک هم با او کار بکند، جز خوراک از صاحب کار چیزی دیگر دریافت نمی کند. روستوپچین در سال 1932 (1311) اطلاعات زیر را در باره باتراک های کردستان داده است: ارباب باتراک هایی را که دیگر به صورت پرولتر در آمده اند، در املاک خود به کار می گمارد و مزد جنسی به آنها می دهد. مقدار این مزد در مناطق مختلف با هم فرق دارد، ولی مقدار متوسط آن در این حدود است. باتراک که برای مدت 9 ماه اجیر می شود، در این مدت در خانه ارباب به طور مجانی غذا می خورد و هر ماه 88 گروانکه غله 5/4 گروانکه روغن و مقداری نمک دریافت می کند. علاوه بر این، در پایان مدت خدمت به کارگر خوب یک دست لباس، یک قبا و تقریبا 10 تومان پول نقد هم داده می شود. یک سال بعد، تاردوف کارگران موسمی کردستان را که استفاده از آنها وسیعا گسترش یافته بود، به چهار گروه زیر تقسیم می کرد: 1- برزگر سهم بر: این برزگر برای یک موسم یک هفتم محصول، 6-5 تومان پول برای لباس و 3-2 تومان پول نقد دریافت می نمود. 2- باتراک: این شخص زمین را شخم زده می کاشت و به بار می آورد و در مقابل آن هر سال 6-5 تومان پول لباس، هر ماه 3 تومان مزد به اضافه خوراک روزانه می گرفت. 3- کارگر خانگی: در مقابل کاری که انجام می داد سالی 6 تومان پول و 5/10 تومان پول لباس دریافت می نمود. 4- کارگر زن (شاید منظور کلفت باشد) هر ماه 2 تومان حقوق و سالی معادل 7 تومان لباس و کفش و چارقد و غیره می گرفت. (در شماره آینده فصل مربوط به "مراتع" را از کتاب ارزنده علی گلاویژ می خوانید)
به تلگرام راه توده بپونديد:
برای مطالعه شماره های گذشته به لینک های زیر مراجعه کنید: 1- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/khodmokhtar 2- http://www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/may/index552.html 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/galavigh.html 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/galavijh.html 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/galavigh.html 6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/glavigh.html 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/galavigh.html 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/galavigh.html 9 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/galavigh.html 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/galavij.html 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/galavijh.html 12- www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/jolay/index562 13 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/galavigh.html 14- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/galavigh.html 15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/galavigj.html 16- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/galavijh.html 17- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/galavijh.html 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/galavgj.html 19- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/galavigj.html 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/galavijh.html 21 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/galavijh.html 22 - http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/galavijh.htm 23 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/galavijh.html 24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/574/galavij.html 25- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/galavijh.html 26- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/galavigh.html 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/galavijh.html 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/galavijh.html 29 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/indexfolder/2016/desamr/index579.html 30-http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/galavigj.html
|
شماره 581 راه توده - 9 دی ماه 1395