آزادی شهر
حلب با دخالت ارتش آن کشور و کمک های ایران و یاری دولت روسیه شرایط را
برای حل بحران در سوریه فراهم کرده است. البته حکومت ایران نقش بسیار منفی
در آغاز بحران سوریه بازی کرد و دولت آن کشور را بجای دعوت به آزادی و
گفتگو با مردم به سرکوب و تقابل تشویق کرد. در واقع بخشی از فاجعه سوریه
ناشی از رهنمودها و دخالت های حکومت ایران است که تصور کرده بود مخالفان
دولت سوریه از جنس همان رهبران اصلاحات و جنبش سبز هستند و منافع ملی برای
آنها از هر چیز برتر است. نمی دانست با کسانی سروکار دارد که قدرت را قیمت
ویرانی کشور خود می پرستند. مخالفانی از جنس همان کسانی که در برخی نهادهای
حکومتی و نظامی ایران لانه کرده اند که معتقدند یا حکومت برای ما و در دست
ما باشد یا ما ایران را به سمت ویرانی می بریم. کسانی که طرفدار این شعار
هستند که دیگی که برای من نجوشد سر سگ در آن بجوشد!
جنبه دیگر ماجرای حلب آن است که رسانه های غربی یکصدا مدعی اند که پایان
کار داعش در حلب ناشی از مصمم بودن روسیه در کمک به دولت سوریه و حفظ بشار
اسد بوده، در حالیکه غربی ها نتوانسته اند به موقع تصمیم گیری و مداخله
کنند. مترجمان و بازگویان ایرانی این سخنان در دام رسانه های تبلیغات غرب
همین سخنان را هر روز در رسانه های ایرانی تکرار می کنند. در حالیکه فاجعه
سوریه نه تنها بدلیل به اصطلاح عدم دخالت غرب نیست، بلکه اصلا دخالت غرب آن
را بوجود آورد، همانگونه که فاجعه لیبی و عراق را بوجود آورد. باید پرسید:
چه کسی داعش را تسلیح کرد؟ چه کسی تا به امروز به انواع و اقسام جبهه ها و
معارضان پول داد؟ چه کسی درهای کشورهای اروپایی را برای اعزام جوانان به
سوریه باز کرد؟ چه کسی 8000 تویوتا در اختیار داعش قرار داد؟ چه کسی نفت
داعش را استخراج کرد و فروخت و خرید؟
در حلب این اروپا و امریکا و عربستان و قطر و ترکیه بودند که شکست خوردند
نه داعش. شکستی که اینان خورده اند، شکست ناشی از عدم مداخله آنها نیست،
شکست در مداخله آنهاست. زوزه و سروصدایی که درباره حلب برپا کردند هم
متناسب است با شکستی که به آنها وارد آمده است.
به تلگرام راه توده بپونديد:
https://telegram.me/rahetudeh
|