برخی بررسی ها.... احسان طبری(32) خرافات و جمود فکری پس از فوت محمد شروع شد
زندیقان در بحث و مناظره ماهر بودند و به واسطه احاطه به تاریخ و منطق و فلسفه و غیره، متعصبان کوته بین را سخت به چاله می انداختند. آن ها گاه با شیوه «تقیه» که از زمان مانی گری در ایران سوابق دارد، خود را سخت پنهان می داشتند و گاه با دلاوری و آشکاره گویی نظریات مادی و آزاداندیشان خود را به میان می کشیدند. انگیزه درونی آن ها گاه غرور شعوبی ایرانی گری، گاه نفرت از هیات حاکمه، گاه عشق به زندگی زمینی و لذایذ آن و بیزاری از سالوس مذهبی، گاه عقل روشن بین و بی باوری به خرافات مذهب بود. زنادقه به ویژه به قرآن در می پیچیده اند و «تناقضات» قرآن را یافته و آن ها را در مقابل هم می نهاده اند.
|
"یادی از برخی زنادقه" در منابع کهن و نو، نام های فراوانی از زنادقه ذکر شده است: مانند "جعد بن درهم"، "محمد بن ابی العباس" که از بستگان خلیفه المهدی بود، "ابومعاذربشاربن برد" شاعر نابینای پارسی نژاد طخارستانی دوران اموی و عباسی ملقب به مرّعث (گوشواره پوش) که برخی از اشعار وی که در زمره لطیف ترین اشعار عرب است و به همت "ابن خلکان" در "وفیات الاعیان" و اصفهانی در "اغانی" به دست ما رسیده است. خلیفه المهدی این سخنور نامی را که مداح او نیز بود، تا مدت ها تحمل کرد. و "اصل بن عطاء معتزله" در باره او ميگفت: سخنان این کور یکی از بزرگ ترین و سخت ترین دام های شیطان است. با این حال، همین که روش بشار از جهت سیاسی چنان شد که دیگر به مذاق المهدی خوش نیامد یک مرتبه به بهانه زندقه تحت تعقیب قرار گرفت و پس از خوردن هفتاد ضربت در زیر تازیانه جان سپرد و به قولی او را در مرداب «بطائح» خفه کردند. یکی دیگر از زنادقه معروف "عبدالکریم ابن العوجاء بن نویره الدعلی " است که به دست محمد سلیمان حاکم کوفه کشته شد. به او نسبت می دهند که به هنگام حج گریبان یکی از ائمه شیعه را گرفت و این سخنان را گفت: «الاکم تلوذون بهذ المدر و تدوسون هذ البیدر و تهرولون حوله هروله البعیر اذا انفر و من فکر فی هذا علم ان هذا فعل سفیه غیر حکیم و لاذی نظر و قل و انت راسه و ابوک کان راسه و تظامه». یعنی، «هان تا کی به این مشتی سنگ و گل (مدر) می پناهید و این خرمن را می کوبید و به گردش شترآسا هروله می کشید و هر گاه کسی در این بیاندیشد می داند که این کار نادان است نه کار دانای تیزبین و تو بگو که پیشوای این مردمی و پدرت پیشوا و بنیانگذارش بود». طبری (تاریخ نویس) نظیر این مطلب را به «یزدان بن باذان» نسبت می دهد و شعری از علاء بن حداد در دست است که در آن نیز مساله اجرای طواف کعبه شبیه خرمن کوبی گاوان است، به زنادقه نسبت داده شده است. این مطالب نشان می دهد که زندیقان چنین سخن دلیرانه ای می گفته اند. در بحارالانوار مجلسی آمده است:« زندیق دیگر وقتی با جعفر صادق مناظره می کرد پرسید: این روزه و نماز را سود چیست؟ امام گفت: اگر قیامتی باشد، ادای این فرایض ما را سود دهد، اگر نباشد، از بجا آوردن این اعمال زیان به ما نرسد». ملطی می گوید: زنادقه به ویژه به قرآن در می پیچیده اند و «تناقضات» قرآن را یافته و آن ها را در مقابل هم می نهاده اند و یا بنیان گذار اسلام را به سخره می گرفته اند. باری به ابن ابوالعوجاء نسبت جعل احادیث می دهند و می گویند هنگام مرگ بدین عمل اعتراف کرده و گفته است چهار هزار حدیث مجعول که حلال را حرام و حرام را حلال کرده است در احادیث اسلام وارد ساخته ام. اتهام ابن ابوالعوجاء ثنویت مانوی، اعتقاد به تناسخ، تمایل به تشیع و باور به قدریه بود؛ یعنی هر اتهام ممکنی را ذیل عنوان عمومی زندقه به وی منتسب داشته اند. ابن ابوالعوجاء دایی معن بن زائده معروف است و با شاعر معروف عرب بشار بن برد دوستی داشت. وی با جوانان بحث درمی پیوست و او را مانند سقراط به گمراه کردن جوانان نیز متهم ساخته اند. دیگر از زنادقه صالح عبدالقدوس شاعر بغدادی است که در زمان المهدی به زندقه متهم شد. در ادب عرب قصیده معروفی به نام «زینبیه» که قصیده ای زیباست به وی منسوب است. دیگر از متهمان به زندقه ابونواس شاعر بزرگ ایرانی نژاد دوران عباسی است (145- 255 هجری) که او را «سراینده باد» یا «شاعر الخمر» لقب داده بودند و در زمان هارون الرشید و امین و مامون می زیست و به زندقه متهم گردید. در واقع، به علت دوستی با برمکیان این اتهام به وی زده شد و به قولی به جرم زندقه در زندان درگذشت. دیگر از زنادقه معروف «حمادون ثلاث» هستند، یعنی حماد عجّرد و حمّاد راویه و حماد بن الزبرقان. حمادون ثالث با هم دوستی داشتند و حماد عجرد شاعر بود و سرانجام در زندان مهدی کشته شد. حماد راویه از رواة مشهور ادب عرب بود و پدرش دیلمی بود. حماد راویه داستان های تمام جنگ های کوچکی را که بین قبایل عرب شده بود و ایام العرب نام دارد می دانست و نیز معلقات را که اشعار دوران جاهلیت بود جمع کرده بود و در لغت و ادب عرب، دستی قوی داشت. حمادون ثلاث یا بشار بن برد روابط شوخی و هجا داشتند و سرانجام حماد عجرد کشته شد و به قولی قبرش در کنار قبر بشار قرار گرفت. زنادقه دیگری که نام آن ها در منابع مختلف به این عنوان ذکر شده است و برخی از آن ها به جهت اعتقاد به ثنویت (اگر این نسبت درست باشد) زندیق خوانده می شدند عبارتند از: یحیی بن زیاد، مطیع بن ایاس، ابوشاکر دیصانی، علی بن یقطین، ابن ذر صیرفی، یونس ابن ابی قروه، یزید ابن فیض، صالح بن عبدالقدوس، ابن مناذر، ابوحفص حداد، دعبل بن علی، ابوعیسی وراق، ابراهیم نظام، ابن رواندی و دیگران. حتی افراد زهدپیشه ای مانند صلاح صوفی و ابوالعتاهیه شاعر معروف عرب به زندقه متهم گردیدند. این زندیقان در اکثریت مطلق ایرانی و ایرانی نژاد بودند ولی حتی برخی از اعراب و حتی قریش و بنی هاشم نیز گاه به گروه زندیقان می پیوستند. زندیقان در بحث و مناظره ماهر بودند و به واسطه احاطه به تاریخ و منطق و فلسفه و غیره متعصبان کوته بین را سخت به چاله می انداختند. آن ها گاه با شیوه «تقیه» که از زمان مانی گری در ایران سوابق دارد، خود را سخت پنهان می داشتند و گاه با دلاوری و آشکاره گویی نظریات مادی و آزاداندیشان خود را به میان می کشیدند. انگیزه درونی آن ها گاه غرور شعوبی ایرانی گری، گاه نفرت از هیات حاکمه، گاه عشق به زندگی زمینی و لذایذ آن و بیزاری از سالوس مذهبی، گاه عقل روشن بین و بی باوری به خرافات مذهب بود.
برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمائید:
1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.html 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.html 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.html 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.html 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.html 6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.html 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.html 8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.html 9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.html 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.html 11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html 13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html 14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.html 15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm 16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html 17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.html 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html 19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html 21- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html 22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html 24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html 25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html 26- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetu…/2016/oktobr/571/tabari.html 29-http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html 30 – http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html 31- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.html
تلگرام راه توده:
|
شماره 576 راه توده - 27 آبان ماه 1395