راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

چرا کردستان

این همه "سید" دارد!

علی گلاویژ – (20)

 

اراضی دهقانان مستقل

 

 اکثر دهقانان مستقل در این دوران افرادی بودند که به صورت توارث، قسمتی و یا همه پارچه زمین های باقی مانده از کمون های دهقانی گذشته را در دست داشتند. بخش عمده این کمون ها به موقع خود یا در نتیجه تجزیه طبقاتی از داخل و یا فشار از خارج از هم پاشیده بودند و ارتباط با علت مشخص فروپاشی سرنوشت بعدی اراضی کمون هم متخلف بود. در صورت پاشیدن کمون دهقانی از داخل در نتیجه تجزیه طبقاتی، بخش اعظم اراضی کمون در دست عده بسیار معدودی از خود کمون متمرکز می گشت و در این حال امکان باقی ماندن عده ای دهقان به صورت دهقان مستقل نیز وجود داشت. ولی در صورت قرار گرفتن کمون دهقانی در زیر فشار از خارج  و فروپاشیدن در نتیجه این فشار اصولا همه اراضی کمون از دست دهقانان عضو کمون خارج می شد و تحت اشغال و تصرف آورندگان فشار که معمولا نیروهای عشیره ای بودند، واقع می گشت.

 

یکی دیگر از طرق پیدایش دهقان مستقل این بود که در نتیجه تقسیم و تقسیم مکرر اراضی ملاکان به صورت ارث در میان چند نسل متوالی، به تدریج سهم الارث زمین هر چه کوچکتر می شد و بالاخره به حدود کفاف نیروی کار و نیاز زندگی صاحبش می رسید، به طوری که این صاحب زمین از لحاظ وسعت خاک و نیروی اقتصادی "دیگر با رعیت فرق چندانی نداشت". فرق میان آنها در این بود که این دهقان زمین ملکی خود را داشت، ولی رعیت از نسق دریافت شده از مالک استفاده می کرد. طریق دیگر پیدایش دهقان مستقل می توانست خرید یک قطعه زمین باشد. شاید طرق دیگری نیز بوده است. شک نیست که عامل اصلی در تعیین چهره اجتماعی دهقان مستقل وضع اقتصادی و مالکیت ارضی وی بود. ولی منشا قدیمی این دهقان نیز در شکل گرفتن چهره اجتماعی او بی تاثیر نبود. مثلا، وارثان عشایر فروپاشیده که گاهی به صورت دهقانان مستقل در می آمدند، گرچه از لحاظ اقتصادی با یک نفر دکاندار و یا مامور دولت که از طریق خریدن زمین به دست آورده و عملا از این جهت شباهت به دهقان مستقل داشت، فرقی نداشت. ولی از لحاظ دیگر در میان آنها فرق فراوان بود. مثلا آنها به علت منسوبیت به گروه اتنیک معین در شرایط معین هنوز می توانستند نیروی سیاسی – نظامی قابل توجهی به وجود بیاورند. در صورتی که دیگر دهقانان مستقل از چنین امکانی محروم بودند.

مطلب دیگری که باید ذکر شود این است که برخی از محققین معمولا دهقان مستقل را "خرده مالک" می نامند و این نامگذاری می تواند موجب اشتباه در تئوری و عمل شود. درست است که از لحاظ حقوقی صاحب نیم جریب زمین هم مالک است و صاحب صد روستا هم باز مالک نامیده می شود، ولی این، یک طرز برخورد "متافیزیکی و تصور کاذب حقوقی" است. اگر مسئله را با معیار محتوای طبقاتی مورد بررسی قرار دهیم، آن وقت روشن خواهد شد که گرچه از لحاظ حقوقی مالک مالک است، ولی از لحاظ اجتماعی هر نوع مالک زمین را نمی توان "مالک" نامید. طبق واقعیت های تاریخی و علمی، "مالک" به کسی گفته می شد که زمین داشت و آن را در اختیار دهقانان قرار می داد و از آنها بهره مالکانه می گرفت، ولی "دهقان" به کسی می گفتند که خودش زمین نداشت آن را به صورت نسق از مالک می گرفت و در مقابل به وی بهره مالکانه می پرداخت. لذا همان طور که گنجاندن دو معنای متضاد مالک و دهقان در مفهوم "مالک" محال است، "دهقان مستقل" را هم نمی توان "خرده مالک" نامید. بهرحال، مرز اصولی میان دهقان مستقل و مالک (از آن جمله خرده مالک) باید مراعات شود و این مرز آنجا است که دهقان مستقل از دیگران بهره مالکانه می گیرد که در اینجا گام در طیف وسیع مالک می گذارد و لذا دیگر دهقان مستقل نیست و خرده مالک است. همین که دهقان مستقل زمینش به حدی رسید که قسمتی از آن را به صورت نسق به دهقان دیگری داد و از وی بهره مالکانه دریافت نمود، خصلت دهقانی وی نیز از بین می رود و به مالک مبدل می گردد.

اکثر خرده مالکان کردستان یا از بقایای عشایر و طوایف از هم پاشیده بودند و یا کسانی بودند که بیشتر به دودمان های مذهبی و سادات تعلق داشتند. مثلا از قریب 300 سال پیش موقوفه های ماهیدشت برای مدت نامحدود در اختیار خاندان سادات سامره گذاشته شده بود. در اواسط قرن 20 تعداد خانوارهای این سادات به 200 رسیده بود و هر یک از آنها قطعه ای از این زمین ها را عملا به ملک خود تبدیل نموده و خود به صورت خرده مالک درآمده بود. دهقان دودان و بله بزان واقع در اراضی ایناخی و امامی نیز به صورت مالکیت های کوچک در اختیار قریب 90 خانوار سید قرار داشت که با هم خویشاوند بودند. قریه وزمله واقع در محال میره ده نیز به همین ترتیب در دست خانواده های خرده مالک سید قرار داشت. همین سخنان را می توان در باره دهات سبتلو (در نزدیکی بانه) و صفاخانه (در خاک افشار) و غیره نیز تکرار نمود. در خاک سنجابی هم نواحی عباسوند و برزه، زمین "خرده مالک" و "رعیت" بود و این قاعده قدیمی در اینجا تا نیمه دوم قرن 20 ادامه داشت.

 

این که اکثر دهقانان مستقل و برخی خرده مالکان کردستان سید بودند، امر تصادفی نبود. دهقانان مستقل و خرده مالکانی که با هیچ عشیرتی و ایلی بستگی نداشتند، در محیط سلطه پاتریارکال – فئودال سابق نمی توانستند به صورت انفرادی ملک و موجودیت خود را تامین و از دستبرد محفوظ بدارند. لذا به حرمت دین و خاندان سیادت پناه می بردند. عده ای یا در واقع سید بودند و یا با تظاهر سید بودند، در محیط آکنده از هرج و مرج آن روزی جان پناهی برای خود ایجاد می کردند. گروه های مذهبی – سیاسی – فئودالی کردستان اکثرا به یکی از طریقت های رایج در کردستان (نقشبندیه و قادریه) و یا مذهب اهل حق و یا یزیدیه (شکل تحول یافته زاروآستریسم) منسوب بودند و رهبران طریقت و مذهب و خلفای آنها و خانقاه ها و دیگر کانون های طریقتی – مذهبی از آنها حفاظت می نمودند.

خرده مالکانی که از چنین تکیه گاه هایی محروم بودند، اکثرا در اطراف شهرهای عمده، یعنی حتی المقدور و به طور نسبی دور از محیط سلطه مطلق عشایر و در حیطه "حکومت قانون" قرار داشتند.

 

برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمایید:                                      

 

1-     http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/khodmokhtar

2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/galavish.html

3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/galavigh.html

4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/galavijh.html

5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/galavigh.html

6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/glavigh.html

7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/galavigh.html

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/galavigh.html

9 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/galavigh.html

10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/galavij.html

11 -  http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/galavijh.html

12- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/galavigh.html

13  http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/galavigh.html

14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/galavigh.html

15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/galavigj.html

16- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/galavijh.html

17- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/galavijh.html

http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/galavgj.html -18

http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/galavigj.html  - 19

 

 

تلگرام راه توده:

Https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 570  راه توده -  هشتم مهر ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت