چرا این همه وحشت از آشتی ملی؟ |
با بالا گرفتن بحث آشتی ملی در سراسر کشور و وحشت مخالفان اصلاحات از آن،
آقای صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نیز وارد گود شده و طی سخنانی فرمودند
که مردم ما با هم قهر نیستند که بخواهند آشتی کنند! آقای لاریجانی هر چند
ظاهرا خود
نمیداند و مقتضای مقام خود را درک
نمیکند، ولی به لحاظ قانونی در مقام داور و قاضی کل در کشور هستند. در همه
کشورهای دنیا افرادی در جایگاه ایشان به هیچوجه وارد مباحث سیاسی
نمیشوند و بسیار مراقب هستند و
میکوشند که از بیان سخنان سیاسی که از آن شائبه نزدیکی به یک گروه یا یک
جریان سیاسی در میان باشد بپرهیزند تا به نقش آنان به عنوان داور میان مردم
و نیروهای اجتماعی لطمه وارد نیاید. البته آقای لاریجانی از این بابت هیچ
نگرانی ندارد. ایشان در تنها مسائلی که صحبت
نمیکند همان مسائل قوه قضاییه است. فسادی که سراپای این قوه را گرفته،
وضعیت زندانها و زندانیان، حساب بانکی خود ایشان و سودهای آن که چه شده و
کجا رفته، دستوراتی که برای بستن این و گرفتن آن صادر
میشود، سرنوشت پروندههایی نظیر بابک زنجانی و دستهای پشت پرده آن که
پنهان مانده و مشابه آن یعنی مسائلی که به قوه قضائیه به طور مشخص مربوط
میشود هیچیک در حیطه سخنرانیهای هر روزه ایشان نیست. ولی درباره کوچکترین
مسائل سیاسی کشور که اصلا در حوزه مسئولیت ایشان نیست و هیچ ربطی هم به وی
ندارد که بخواهد اظهار نظر کند یا اظهارنظرش کمترین ارزش قانونی داشته باشد
ایشان سخن
میگوید. از جمله در بحث آشتی ملی هم که موضوعی است که باید در میان احزاب
و نیروهای سیاسی کشور درباره آن بحث شود نه رئیس قوه قضائیه که تابع و
زیردست و مجری قانون است. اگر نمایندگان مردم تصمیم گرفتند که در این کشور
آشتی ملی باشد یا نباشد یا هرچه باشد رئیس قوه قضائیه وظیفه اش تنها اطاعت
و اجرای قانون است. ایشان اگر از این موقعیت راضی نیست و
میخواهد هر روز در تلویزیون ظاهر شود و در اموری که به او مربوط نیست
دخالت کند و نطق سیاسی کند
میتواند استعفا دهد و یک حزب تشکیل دهد یا خود را به رای مردم بگذارد و به
مجلس برود و در آنجا درباره همه مسائل سیاسی کشور اظهار نظر کند، ولی نه در
مقام رئیس قوه قضائیه.
در بحث آشتی ملی هم سخن آقای لاریجانی که مردم ما با هم قهر نیستند که
بخواهند آشتی کنند سخن نادرستی نیست. مسئله این است که مردم ما با هم قهر
نیستند با آقای لاریجانی و امثال ایشان قهر هستند و متقابلا ایشان هم با
مردم قهر است. معنای آشتی ملی هم همین است. یعنی کسانی که از طرف مردم طرد
شدهاند و رهبر آنان را در اینجا و آنجا بر مصادر امور نشانده به رای مردم
تن دهند و با مردم آشتی کنند. ناراحتی این آقایان از آشتی ملی هم در
همینجاست. آشتی ملی از نظر اینان یعنی عقب نشینی در برابر مردم و تن دادن
به خواست آنان و احتمالا از دست دادن قدرت و ثروت و مقام و حساب بانکی و
مشابه آن.
آقای لاریجانی
میگویند "سران فتنه" در بین مردم بیاعتبار شدهاند و باید بیایند
عذرخواهی کنند تا نظام نسبت به آنان رافت نشان دهد! یکی از این "سران فتنه"
محمد خاتمی است. همان کسی است که خود این آقایان مدعیاند بخاطر یک پیام او
میلیونها رای ایجاد شد و انتخابات مجلس دهم دگرگون شد و هیچکدام از
نامزدهای جناح راست و وابستگان و هواداران آقای لاریجانی و امثال وی با آن
همه هزینه و تبلیغات در تهران یک نماینده هم به مجلس نتوانستند بفرستند. آن
"بی اعتباری سران فتنه" در میان مردم که از آن سخن
میگویید منظورتان همین است؟ بیاعتباری موسوی و کروبی و رهنورد هم از نوع
همین "بی اعتباری" محمد خاتمی است؟ نگران بیاعتباری هستید یا وحشت از
اعتبار آنها دارید؟ وزن امثال محمد خاتمی که شما وی را جزء سران فتنه
میدانید در حدی است که یک کلمه "آشتی ملی" که بر زبان آورده موجی ایجاد
کرده که آقای لاریجانی و از بالا و پائین حاکمیت ناگزیر شدهاند وارد میدان
شده و به آن پاسخ دهند. حالا حساب کنید وزن آنهایی را که در حصر هستند و
وحشتی که از نفوذ آنان در میان مردم وجود دارد.
واقعیت آن است که امثال آقای صادق لاریجانی هیچ اعتباری در بین مردم
ندارند، نه خودشان، نه سخنان تکراری شان، نه نمایش هر روزه آنها در
تلویزیون، نه گریز آنها از مسئولیت، نه عدم پاسخگویی آنان به مردم که همه
اینها جزیی از دلایل بیاعتباری آنان است. آشتی ملی راهی است که مردم و
میهندوستانی که نسبت به آینده کشور - و نه امثال آقای صادق لاریجانی- نگران
هستند دربرابر بخش انتصابی حاکمیت گذاشتهاند که بتوانند تا حدودی به سمت
مردم باز گردند و گذشته خود را جبران کنند. آنها
میتوانند از این فرصت بهره گیرند یا به راه قهر با مردم ادامه دهند.
سرنوشت هرچه باشد قهرکنندگان با مردم پیروزمند حوادث آینده ایران نخواهند
بود.
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 588 راه توده - 28 بهمن ماه 1395