1- سیاسی تر شدن و آگاه تر شدن جنبش عمومی مردم

2- خشم و نفرتی که نه تنها در شعارهای مردم، که در واکنش های موضعی مردم در جریان راهپیمائی خود را نشان داد.

شعارهای مردم خود بزرگترین تفسیر این راهپیمائی است و نیازمند هیچ مقاله و تفسیر و گزارش امنیتی و غیر امنیتی نبود. شاه ماهی این شعارها همان بانگ رسای "بلندگوها مال تو- صدای حق مال من" بود که میخی بود پولادین برای ستیز با سندان!

نه تنها هلیکوپترهائی که روز تشییع هاشمی، مانند دوران انقلاب در آسمان تهران پرواز می کردند و فیلم می گرفتند تا رهبر جمهوری اسلامی از جمعیتی که به خیابانها آمده بودند درکی عینی و چشمی پیدا کند، بلکه تردید نیست گزارش های امنیتی که برای وی تهیه شد نیز بیانگر این واقعیت است:

"جنبش عمومی مردم ایران وسیع تر و درعین حال خشمگین تر شده است. مردم همه چیز را میدانند و چنان جان به لبشان رسیده که از بیان واقعیات هیچ بیم و هراسی ندارند."

ما، با این بخش جنبش و این فصل از آن راهپیمائی کار داریم و تمرکز تحلیلی خود از آن راهپیمائی و اوضاع کنونی جامعه را بر همین محور استوار کرده ایم و به حاکم و غیر حاکم نیز توصیه می کنیم که این خشم و نفرت و عزم ملی برای به خیابان آمدن را جدی بگیرید! این جنبش، تا وقتی زمینه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آن باقی است، زنده است. همین جمعیت می تواند به هر بهانه دیگری راهی خیابان شود. بزرگترین بخت جمهوری اسلامی آنست که هنوز مردم به همراهان و سخنگویانی که جنبش در حاکمیت و یا پیرامون آن دارد اعتماد دارند اما آن زمان که این اعتماد بکلی قطع شود ترمیم این گسیختگی ناممکن است. ما، همچنان براین باوریم که جمهوری اسلامی رژیم شاه نیست. دوران نیز آن دوران نیست. بسیاری از پدیده های اجتماعی با پدیده های اجتماعی دوران پیش از انقلاب 57 متفاوت است. درعین حال که هنوز شعارهای مردم به نوعی، تکرار و به روز شده شعارهای انقلاب 57 است و این یعنی تکرار خواست های مردم و انگیزه های انقلاب 57.

در جمهوری اسلامی هنوز هست لایه هائی از حکومت که برخلاف رژیم شاه رویدادها را سنجش می کند، برآورد می کند، آمار تهیه می کند، کارشناسی می کند و حتی درباره آنها بحث می کنند و راه حلی متفاوت با سرکوب و بی اعتنائی به مردم را توصیه می کند. در عین حال که بخش متکی به قدرت حاکم، با معیارهای دوران شاه می خواهد خود را تثبیت کند. این تضاد، سرانجام باید به سود خواست های جنبش مردم حل شود نه به سود قدرت حاکم متکی به سرکوب.

راهپیمائی تشییع هاشمی نشان داد که سرکوب و فضای بسته و انکار واقعیات حتی خراشی هم بر بدنه جنبش وارد نیآورده است. نه تنها این، بلکه دروغگوئی رسانه های حکومتی و امام جمعه ها و شخص رهبر جمهوری اسلامی نتیجه معکوس داده و بر خشم جنبش افزوده است! این جنبش همیشه از صندوق رای در نمی آید، همیشه برای تشییع جنازه بیرون نمی آید، بلکه مستعد انفجار خشم نیز هست! انفجاری که می تواند ایران را برباد بدهد و بخش مهمی از نگرانی های میهن دوستان نیز همین است! در این روزها، بخشی از یک سخنرانی کوتاه آیت الله خمینی روی شبکه یوتیوب وسیعا پخش است که در آن میگوید: بترسید از روزی که مردم از شما نا امید شوند و انفجاری بشود علیه شما. خیال نکنید که دوباره بر میگردیم به 22 بهمن، خیر. بترسید از آن روز که فاتحه همه ما را می خوانند." (نقل به مضمون)

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh