"برخی بررسی ها..." احسان طبری (40) تاریخ قضاوت خود را می کند بدون بیم از کاخ و زندان و گنج
زندگی طی میشود و همه به دیار خاموشان می روند، آن گاه رتبه بندی تاریخ آغاز می شود، بدون بیم از کاخ و زندان و گنج. اینجاست که تاریخ، شاعری را بالاتر از فلان سلطان ذی شوکت جای می دهد. فارابی از مردم ماوراء النهر در شهر حلب در سن هشتاد سالگی درگذشت. امیر "سیف الدوله حمدانی" شخصا بر جنازه او نماز گزارد، و امروزه نام "سیف الدوله حمدانی" را بدان سبب می شناسیم که ابونصر فارابی در عصرش می زیست. چنین است شگرد تاریخ! تا زمانی که زندگی جریان دارد، آنان که بر اریکه قدرت سیاسی نشسته اند، هر قدر هم از جهت شخصیت انسانی ناچیز باشند، بر اهل علم و ادب، کبر و افاده می فروشند – این جریان حتی در عصر متمدن ما به شکلی ادامه دارد.
|
فصل هجدهم
مقام تاریخی جامعه شناسی فارابی
طرح مساله
یکی از امیران سلسله کوچک «بنوحمدان» و شاید بزرگ ترین امیر این سلسله که
بر شهرهای حلب و حمص در دوران خلفاء عباسی و سپس فاطمی حکمرانی داشته اند،
ابوالحسن علی بن حمدان معروف به سیف الدوله (356- 351) است. شاید ما
ایرانیان با این امیر عرب از آل تغلب سروکار نمی داشتیم اگر نام وی با نام
ابونصر فارابی فیلسوف نامدار ما و ابوالفرج اصفهانی صاحب اغانی که کتاب خود
را به این امیر تقدیم نموده است، مربوط نمی شد.
سیف الدوله مردی حکیم و شاعر بود، و از همین رو، دانشمندان و شعرا را سخت
می نواخت. این زمره از مردم که در آن روزگار اکثرا بی یاری امیری و سلطانی
قادر نبودند زندگی را در امنیت و فراغتی ولو بسیار نسبی بگذرانند، هر جا
آوازه چنین کسانی را می شنیدند گردش جمع می شدند. به همین جهت، روشنفکران
به نامی مانند ابونصر فارابی فیلسوف بزرگ ایرانی، المتنبی شاعر بزرگ عرب،
ابوفراس حمدانی شاعر غنایی عرب و امثالهم از اطرافیانش بودند. سیف الدوله
نسبت به ابونصر فارابی که از جهت احاطه به انواع علوم از «علوم اوایل»
گرفته تا موسیقی و شعبده، وی را تالی از ارسطو «معلم اول» می شمردند و به
همین سبب «معلم ثانی» نام گرفته بود ارادت می ورزید و وقتی در سال 339
ابونصر محمدبن طرخان فارابی از مردم ماوراء النهر در شهر حلب در سن هشتاد
سالگی درگذشت، امیر سیف الدوله شخصا بر جنازه او نماز گزارد، و این خود
مرتبه عالی احترام به یک روشنفکر بود و حال آن که امروزه نام سیف الدوله
حمدانی را بدان سبب می شناسیم که ابونصر فارابی در عصرش می زیست. چنین است
شگرد تاریخ!!، تا زمانی که زندگی جریان دارد،
آنان که بر اریکه قدرت سیاسی نشسته اند، هر قدر هم از جهت شخصیت
انسانی ناچیز باشند، بر اهل علم و ادب، کبر و افاده می فروشند – این جریان
حتی در عصر متمدن ما به شکلی ادامه دارد – ولی وقتی زندگی طی شد و همه به
دیار خاموشان رفتند، آن گاه داور تاریخ رتبه بندی می کند و بی بیم از کاخ و
زندان و گنج، شاعرکی مفلوک را بسی بالاتر از فلان سلطان ذی شوکت جای می
دهد. امروز ما هیدن آهنگساز نامدار آلمانی را به خاطر «گراف اشترهاتسی» که
«مخدوم» او بود و وی جزءچاکرانش می نشست نمی شناسیم، بلکه این گراف متکبر
از جهت تاریخی آن طالع را داشته که هیدن در زمان او می زیسته است.
باری، پس از این گریز با استطراد به سر داستان باز گردیم.
قصد ما از این گفتار نه ورود در زندگی فارابی است، نه بحث در فلسفه او و نه
بیان آثارش، در این زمینه تحقیقات انجام یافته کم نیست. مجموعه ای گرانبها
از آثارش تحت عنوان «آثار فلسفی الفارابی» به وسیله فریدریش دیتریجی در سال
1892 در لندن چاپ شد و از جمله در این مجموعه رساله ای است به نام «رساله
فی مبادی آراء اهل المدینه الفاضله» وجود دارد که بررسی مقام تاریخی این
رساله و منابع فیض معنوی در گفتار کنونی مطمح نظر ماست.
در باره این رساله در زبان فارسی تحقیقات چندی منتشر شده است. از جمله شرحی
است که آقای دکتر ذبیح الله صفا در آثار با ارزش خود مانند تاریخ علوم عقلی
و تاریخ ادبیات ایران (جلد اول) در این باره نوشته و نیز مقاله ای است که
آقای مدرس چهاردهی در جلد اول تاریخ فلسفه اسلام نگاشته است. در واقع، هر
دو این شروح به نظر می رسد اقتباس از تلخیصی است که مولف معاصر عرب «لطفی
جمعه» در تاریخ فلاسفه الاسلام فی المشرق و المغرب از رساله فارابی به دست
داده است. علاوه برآن ها، آقای دکتر سید جعفر سجادی در شماره نهم سال اول
ماهنامه وحید تحت عنوان «نظری به سیاسیات مدینه فارابی» مقاله ای نگاشته که
قاعدتا با استفاده مستقیم از اثر فارابی است.
با آن که ما می کوشیم ملخصی از نظر فارابی را در باره جامعه بدهیم، ولی چون
به دنبال تکرار کار انجام شده نیستیم توجه خود را به منابع اساسی تفکر
فارابی معطوف می کنیم. همچنین، بی مورد نمی دانیم برخی نظریات همانند
فارابی که در فلسفه غرب قبل و بعد از فارابی به وجود آمده است را مطرح
سازیم و بدین ترتیب، مطلب را از زاویه دیگری مطرح کنیم که تا کنون در نوشته
های تحقیقی فارسی در باره فارابی به نظر نرسیده است!
برای مطالعه بخش های پیشین لینک های زیر را می توانید ببینید
1 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.ht
2 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.ht
3 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.htm
4 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.htm
5 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.htm
6-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.htm
7 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm
8 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.htm
9 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.htm
10 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.html
12 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.html
13 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.html
14 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.htmlhttp://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm
15 –http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm
16 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html
17 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.htm
18-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html
19 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html
20-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html
21-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html
22 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html
23
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html
24 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/567/tabari.html
25 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/568/tabari.html
26 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/569/tabari.html
27 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/570/tabari.html
28 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/571/tabari.html
29 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html
30 –
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html
31-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/575/tabari.html
32-
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/576/tabari.html
33 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/novamr/577/tabari.html
34 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/tabari.html
35 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/579/tabari.html
36-http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/580/tabari.html
37 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/desamr/581/tabary.html
38
–http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/582/tabari.h
tml
39 -
http://www.rahetudeh.com/rahetude/2017/janvye/583/tabari.html
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 584 راه توده - 30 دی ماه 1395