انتشار بیانیه اعتراض در روزنامه اومانیته علیه توطئه تحریف تاریخ انقلاب اکتبر ترجمه - آذرنگ
|
روزنامه اومانیته ارگان مطبوعاتی حزب کمونیست فرانسه بیانیه اعتراضی صدها تاریخنگار، روشنفکر، پژوهشگر، فعال سندیکائی و سیاسی فرانسه را در اعتراض به تحریف تاریخ انقلاب اکتبر منتشر کرد. این بیانیه که پیش نویس آن توسط سه تن از تاریخنگاران و اساتید فلسفه دانشگاه های پاریس تهیه شده و برای امضا در اختیار اومانیته قرار گرفته و جنبه فراخوان برای اعتراض به این تحریف دارد چنین است: «به مناسبت صدمین سالگرد آغاز رویدادهای انقلابی در روسیه که به انقلاب اکتبر 1917 در آن کشور انجامید صدهها تن از تاریخنگاران، روشنفکران، پژوهشگران، فعالان سندیکایی و سیاسی فرانسه با صدور بیانیهای به تحریف رویدادها و سیاه نشان دادن روند انقلاب و پیامدهای آن در روسیه و جهان اعتراض کردند. در این بیانیه که پیش نویس آن توسط سه تن از تاریخنگاران و اساتید فلسفه دانشگاههای پاریس تهیه شده و برای امضا در اختیار روزنامه اومانیته، قرار گرفته از جمله گفته میشود: "با نزدیک شدن صدمین سالگرد انقلاب 1917، برخی محافل سیاسی – رسانهای که شماری از دانشگاهیان در پشت سر آنها قرار گرفتهاند میخواهند یک روایت سیاه و سفید را به مردم تحمیل کنند، روایتی که آغشته به سماجتهای ضد کمونیستی، ضد بلشویک و ضد شوروی است. براساس این روایت نه تنها "اکتبر" یک کودتای بلشویکی بوده که روند دموکراتیکی را که انقلاب فوریه در این کشور آغاز کرده بود بر هم زده است، نه تنها بلشویکها در آن انقلاب هیچ نقشی نداشته اند، نه تنها قیام عظیم پرولتاریا و دهقانی که انقلاب 1917 را تدارک دید، مهر و نشان خود را بر آن زد و بدنبال آن آمد، خصلت اصیل دموکراتیک، مردمی و سوسیالیستی نداشته است، نه تنها پیامدهای این انقلاب گویا تنها خصلت فاجعه آمیز برای روسیه و جهان داشته است، بلکه همه این روند – و همچنین ساختمان بعدی اتحاد شوروی – خصلت صرف روسی داشته است و امپریالستهای هار در این کشور اصلا مداخله نکرده اند، طبقات حاکم به دفاع خونین از امتیازات خود برنخاسته اند، انقلاب کارگری در آلمان به شکلی وحشیانه سرکوب نشده و فاشیسم، نازیسم، فرانکیسم، میلیتاریسم، از ژاپن امپراتوری تا اروپای غربی اصلا روی نداده است… امضا کنندگان متن حاضر در حیرت هستند از اینکه میبینند کارشناسان عرصه تاریخ این چنین خود را در فضای آلوده عصر ضدکمونیستی "پست مدرن" و ضد پیشرفت غرق کردهاند. همانها که بر تاریخ نگاری "ساده گرایانه" دیروز میگریند و "جانبداری" آن را ناشی از شرایط پس از پیروزی استالینگراد و پایان پیروزمند جنگ توسط اتحاد شوروی میدانند، امروز حتی یک لحظه بر روی تاثیر شرایط سیاسی لحظه کنونی که تفکر "تاریخی" به اصطلاح انتقادی در آن انجام میشود از خود پرسش نمیکنند یعنی: - حمله نئولیبرال جهانی؛ - ضمیمه کردن کشورهای سابق سوسیالیست در مدار اروپا- آتلانتیک؛ - سلطه برلین بر "ساختمان اروپایی"؛ - رشد راست افراطی و پایان دستاوردهای اجتماعی در پیوند با قدرت گیری امپراتوریهای سرمایهداری برای چیرگی بر جهان - رشد گونههای مختلف افراطی گری راست، - تام گرایی مذهبی؛ - تغییر تناسب نیروهای جهانی به زیان کار در برابر سرمایه؛ - شیطانی وانمود کردن فدراسیون روسیه، - حرکت ناتو از وینلنوس تا کیف - تکثیر جنگهای نواستعماری زیر عنوان "حق مداخله بشردوستانه" (در افریقا و خاورمیانه)؛ - ممنوعیت فعالیت کمونیستها در کشورهای سابقا سوسیالیست (لهستان، چک، بلغارستان …)؛ - انکار جنایتهای جنگی ژاپنیها در کره و چین؛ - ارتقای درجه صاف و ساده گروههای نئونازی که در حول و حوش قدرتهای فاشیستی شده مورد حمایت اتحادیه اروپا و ناتو فعالیت میکنند (اوکراین، مجارستان، جمهوریهای سابق بالتیک شوروی) ... اینها از ویژگیهای این دوران تاریخی هستند. این کوشش شبه تاریخی برای "قلب" واقعیات اکتبر 1917 در خاطره جمعی، ریشه در چشم انداز تاریخنگارانهای دارد که ارتجاع خطوط آن را تعیین میکند: خوشامدگویی فزاینده به پیامدهای استعمار فرانسه (به اصطلاح جنبههای مثبت استعمار) که میخواهند در کتابهای درسی بگنجانند، سیاه کردن انقلاب فرانسه، به ویژه مرحله ژاکوبنی و روبسپیری آن، کوشش برای آنکه دولت ویشی - همکار نازیها در فرانسه - را دوباره خوشنام و برعکس جنبش مقاومت میهنی را بدنام کنند و از جمله نقش تعیین کننده کمونیستها را در آن انکار کنند، مخلوط کردن تهوع آور آلمان نازی و اتحاد شوروی، در کتابهای درسی مدارس تحت عنوان "رشد توتالیتاریسم" … خلاصه همه چیز حکایت از آن دارد که محافل معینی که بر انتشارات، رسانهها و بخش مهمی از دانشگاهها تسلط دارند کمترین دغدغهای برای روشن کردن "ده روزی که دنیا را لرزاند" از زاویهای دیالکتیک، دینامیک و متضاد را ندارند. واقعا چگونه یک "کودتای" ساده بلشویکی توانست میلیونها کارگر و دهقان را به حرکت درآورد، ارتش سفید را که هیجده یگان خارجی از آنها پشتیبانی میکردند جارو کند، یک شکوفایی فرهنگی بیسابقه ایجاد کند، شور و هواداری جنبش کارگری و خلقهای زیر سلطه را به سوی خود جلب کند، ارتش "شکست ناپذیر" ورماخت را شکست دهد، و در طی هفت دهه تضاد سوسیالیسم و امپریالیسم، استعمار زدایی، برابری زن و مرد را در قلب بحث ژئوپولیتیک جهانی قرار دهد؟ با سیاه کردن خودرضامندانه اکتبر 1917، ریشه ها، روندها و پیامدهای آن، آیا نمیکوشند تا بیلان وحشتناک احیای جهانی سرمایهداری را به حداکثر ممکن سپیدنمایی کنند، احیایی که زیر نام "جهانی شدن لیبرال" موجب از بین رفتن تجربه چندوجهی انقلاب بلشویکی شده است؟ با اینحال، نظرسنجیها نشان میدهد که امروز مردم کشورهای سابق سوسیالیست و به ویژه مردم اتحاد شوروی، با تجربه پیاپی دو سیستم اجتماعی متضاد، همچنان به لنین و به هر آنچه امکان ساختمان جامعهای متفاوت را بوجود آورد، به دستآوردهای اجتماعی آن، به صلح مدنی، حق کار، دسترسی همگانی به بهداشت، آموزش، احترام به اقلیت ها، توسعه زبانها و فرهنگهای ملی، رشد علمی و مانند آنها احترام میگذارند. آیا تا این اندازه آزاردهنده است که مردم کشورهایی که به طور پیاپی دو سیستم اجتماعی متفاوت را تجربه کرده اند، و با آنکه بن بست "سوسیالیسم واقعا موجود" در دهه هفتاد و هشتاد را فراموش نکرده اند، همچنان و پس از گذراندن تجربه سرمایهداری، وحدت اروپایی فراملی و نئولیبرال، بیثباتی خونین کامل کشورهای خود (یوگسلاوی، اوکراین ..) را دیده اند، رشد راست افراطی، فشار نظامی ناتو به مرزهای روسیه را شاهد بودهاند امروز معتقدند که سوسیالیسم قطعا با همه نقایص آن از وضع موجود و انفجار مافیا و نابرابریها که تحت عنوان قابل بحث "دموکراسی لیبرال" به آنها تحمیل شده است بهتر بوده است؟ به این دلایل، امضاکنندگان این متن که الزاما رویکرد مشابهی به تاریخ روسیه و شوروی ندارند، با افتخار و با قدرت میگویند که باید نگاه به اکتبر 1917 با عینک "سفیدها"، "ضدانقلاب" و فاشیستها را پایان داد. بحث به هیچ عنوان برسر باز کردن کهنه کتاب انقلاب روس نیست، بر سر آن است که به نسل جوان اجازه داده شود که گذشته را به گونهای دیالکتیکی بررسی کند، پیچیدگی آن را با عزیمت از پویایی طبقات و تناسب قوای بینالمللی واقعی آن دوران ارزیابی کند، همه جنبههای آن را در نظر گیرد و به ویژه این پژوهش را باید بدون پیشداوریهای ضدکمونیستی، ضدشوروی و بدون حرکت از مبنایی ضد انقلابی به پیش برد.» (در پای این متن امضای صدها تن از استادان، پژوهشگران و فعالان سندیکایی و سیاسی فرانسه دیده میشود.)
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 602 راه توده - 25 خرداد 1396