راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

دوران عملیات پیچیده

امثال سرتیپ ذوالقدر

برای رئیس جمهور سازی گذشته

آرایش سیاسی

در جناح راست

تغییر خواهد کرد!

 

 

 انتخابات ریاست جمهوری با شکست راست حکومتی پایان یافت. البته آقای حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان رای ابراهیم رئیسی را 30 میلیون و او را پیروز واقعی انتخابات می‌داند. یعنی مصادره 15 میلیون واجد رای که یا رای ندادند و یا دستشان به صندوق رای نرسید. ساده لوحی است این 15 میلیون را آراء جناح راست شکست خورده به حساب آوردن، چرا که آنها عموما زخم خوردگان از تندروی های همین جناح راست هستند و به همین دلیل در تهران این آمار بالاست. برخی هم چه در جناح راست و چه در میان طرفداران اصلاحات امیدوارند یا توصیه می‌کنند که آقای رئیسی به اتکای 15 میلیون رایی که بنام وی اعلام شده رهبری جناح راست و یک اپوزیسیون قدرتمند دولت روحانی را بر عهده گیرد! بنظر می‌رسد این عده، هم درباره ماهیت واقعی آرایی که بنام رئیسی نوشته شده و هم درباره ماهیت شخص ابراهیم رئیسی دچار پندارهای خوش بینانه هستند.

 

حتی اگر فرض کنیم که 15 میلیون رایی که بنام رئیسی اعلام شده کاملا واقعی باشد این رای هیچ پشتوانه‌ای برای جناح راست حکومتی ایجاد نمی‌کند. راست حکومتی برنامه‌ای نداشته و ارائه نداده است که تصور کنیم 15 میلیون تن در حول آن جمع شده‌اند و پشتوانه اجرای آن خواهند بود. با کارشکنی چندساله و تخریب حریف و توزیع نبات و آش رشته و مشتی وعده پوچ و توخالی شاید بتوان مقداری رای جمع کرد ولی نیرو نمی‌توان جمع کرد.

از آرای اعلام شده بنام رئیسی حداقل 10 میلیون آرای مردم ناراضی و مستاصل و ناامید است که همین جناح راست و نهادهای انتصابی و کارشکنی‌های آنان دربرابر برنامه‌های دولت روحانی یکی از علل عمده نارضایتی و وضع آنان است. اگر برنامه‌های دولت در جهت بهبود موقعیت بین‌المللی کشور ما و مبارزه با فقر و فساد و خشن ترین جلوه‌های نابرابری‌ها در سمت درستی قرار گیرد این آرا به پشتوانه طرفداران تحولات و اصلاحات تبدیل خواهد شد و پایگاه راست را نه تقویت که بیش از گذشته متزلزل خواهد کرد. به ویژه آنکه راست این بار ناگزیر است دربرابر دولت روحانی روش محتاطانه تری بکار گیرد تا متهم به کارشکنی در اجرای برنامه‌های آن بسود مردم نشود. یعنی مشت خود را بیش از این برای مردم باز نکند.

مشکل دوم راست در آنجاست که با آنکه در این انتخابات بیش از هر زمان دیگر به شکل متحد و موتلف ظاهر شد ولی نتیجه انتخابات بیش از هر زمان دیگر آن را دچار انشقاق خواهد کرد. راست افراطی و نظامی گرا که خود را رئیس جمهور ساز و مهندس انتخابات و تعیین کننده نتیجه آن می‌دانست به سختی شکست خورده است و دیگر توان کشیدن بقیه جریان راست به دنباله خود را ندارد. جامعه روحانیت مبارز تهران و مدرسین قم همه اعتبار خود را از دست داده‌اند و روحانیت رابی‌آبرو کرده‌اند. احزابی نظیر موتلفه به احتمال زیاد از این پس خواهند کوشید مستقل عمل کنند، رهبری جریان راست را بدست گیرند و به سمت اعتدال بروند. شکافی که در میان اصولگرایان با جدا شدن کسانی نظیر ناطق نوری، لاریجانی و مطهری آغاز شده بود در چهار سال آینده باز هم عمیق تر خواهد شد و به داخل روحانیت دست راستی کشیده خواهد شد.

اما مشکل بزرگتر و بزرگترین اشتباه راست در آنجا بود که این 15 میلیون رای ادعایی را در پشت شخصی مانند ابراهیم رئیسی با آن سوابق قضایی و بی‌اطلاعی سیاسی جمع کرد. رئیسی نه تنها در نتیجه این انتخابات بخت سیاسی آینده خود را – اگر وجود داشت- از دست داد بلکه حتی موقعیتش در تولیت آستانقدس و قوه قضائیه و هر نهاد انتصابی دیگر و بویژه در میان روحانیون در خطر جدی قرار گرفت. او با دیدارش با تتلو تتمه وجهه و سرمایه خود را که اعتماد برخی مردم مذهبی جامعه ما بود نیز از دست داد.

کسانی از بین اصلاح طلبان شاید با این تصور که رئیسی بازنده خوبی است او را تشویق به بدست گرفتن رهبری جناح راست می‌کنند ولی این نگاهی کوته بینانه است. باید شرایط را برای نقد گذشته و عبور از آن فراهم کرد و با امثال رئیسی چنین کاری ممکن نیست.

شکست خوردگان انتخابات می‌توانند خود را به آرایی که بنام رئیسی اعلام شده دلخوش کنند ولی بهتر از هر کس می‌دانند که نتیجه این انتخابات ضربه‌ای کمرشکن بر آنان بوده است، ضربه‌ای که بدون یک نقد عمیق و بازسازی همه جانبه کمر از آن راست نتوانند کرد.

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 599  راه توده -  4 خرداد  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت