سرمقاله راه توده 591 ظهور ترامپ در امریکا هم فرصت است و هم خطر!
|
دونالد
ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده در اولین سخنرانی خود در برابر
كنگره، انتخاب خود را یك زمین لرزه سیاسی در اركان قدرت امریكا خواند. او
گفت سال ٢٠١٦ زمین زیر پای ما لرزید، قیام مردم با اعتراضات مدنی آغاز و به
سرعت به فریادهای بلندی منتهی شد كه منجر به حضور دهها میلیونی در انتخابات
و زمین لرزه سیاسی شد.
ترامپ می تواند هر تفسیری درباره انتخابات امریکا داشته باشد، اما واقعیت
اینست که دلایل این زلزله سیاسی چیزی جز وجود بحران های عمیق اجتماعی،
اقتصادی و فاصله شگرف طبقاتی در امریکا نیست. ترامپ گوشه ای از این بحران
را اینگونه برشمرد: «از هم پاشیدگی طبقه متوسط، از بین رفتن صنایع داخلی،
نادیده انگاشتن طبقات محروم، وجود ٤٩ میلیون بیكار، از بین رفتن ٦٠هزار
كارخانه، وجود ٤٣ میلیون گرسنه محتاج به كمك های غذائی دولت، آمار ٢٠٪
بیكاری، فرسودگی زیر ساخت ها، اعمال نفوذ مقامات دولتی در بسیاری امور،
فرار سرمایه ها به كشورهای دیگر، وجود باندهای مافیایی قاچاق مواد مخدر،
رواج خشونت و تنفر در سراسر امریكا».
در سالهای گذشته بخشهایی از این مشكلات در سخنرانی دیگر روسای جمهوری
امریكا نیز مطرح می شد اما بحران فعلی ایالات متحده بسیار عمیق تر از همیشه
است. بحران های مالی بانكی سال ٢٠٠٨ ریشه اصلی بسیاری از مشكلات فعلی
ایالات متحده است. بحران املاكی كه بسرعت به بحران مالی و اعتباری بانكها
انجامید و به ورشكستگی بسیاری از بانكها و موسسات مالی و بیمه ای ایالات
متحده منجر شد كه بانك مركزی ناچار به مداخله و ملی كردن بسیاری از آنها
شد. در عرصه اجتماعی نیز اعتراضات معروف به "وال استریت" روی داد. این
بحران منجر به سقوط بی سابقه سهام و خروج ناگهانی ١٤٠ میلیارد دلار از
بازار سهام شد. بررسی روند بحرانهای ایالات متحده با توجه به تكرار بحرانها
در هر دهسال حاكی از قریب الوقوع بودن بحران عمیق مالی دیگری بین سالهای
٢٠١٨ و ٢٠٢٠ است. بحرانی كه اگر با ركود همراه شود بسرعت به بحرانی چون
بحران مالی سال ١٩٢٩ و بوجود آمدن دوران ركود بزرگ تبدیل خواهد شد. نگرانی
دونالد ترامپ و سرمایه دارانی چون او دقیقا ناشی از همین موضوع است. او حتی
نتوانست خوشحالی خود از رشد سه تریلیون دلاری بازار سهام امریكا پس از
انتخاب خود را پنهان كند و در سخنرانی خود در كنگره نیز به آن اشاره كرد.
ایالات متحده كه در خلال شكل گیری نازیسم در اروپا روی امور داخلی خود
متمركز بود، در تقابل با ژاپن وارد جنگ جهانی دوم شد و توانست بسرعت تا
پایان جنگ به قدرت بزرگی تبدیل شود. امریكا تنها كشوری بود كه طی سالهای
جنگ جهانی دوم دارای رونق اقتصادی بود كه با پرتاب بمب هسته ای در ژاپن
حضور خود را در جهان برای همیشه تغییر دهد. امریكا پس از جنگ دوم با شكل
دهی به سازمان ملل، بانك جهانی و صندوق بین المللی پول و پیمان نظامی ناتو
با مداخله نظامی در دیگر كشورها، سرنگون كردن دهها حكومت مردمی در جهان،
توسعه گرایی و جهانخواری امپریالیستی، برپا نمودن ٨٠٠ پایگاه نظامی با
بودجه نظامی معادل ٣٥٪ كل بودجه نظامی جهان، خود را چون ابرقدرتی
میلیتاریستی به جهانیان نشان داد و بارها توانست بحرانهای داخلی خود را به
كشورهای دیگر صادر كند.
دونالد ترامپ نخستین رئیس جمهور ایالت متحده از سال ١٩٤٥ تا كنون است كه
آشكارا بر علیه سیاست های خارجی امریكا پس از جنگ جهانی دوم و تعهدات آن
كشور سخن رانده است و به صراحت از نیاز توقف تجارت آزاد و از بین رفتن
سازمان تجارت جهانی سخن گفته و به نحوه اداره سازمان ملل و پیمان ناتو و
اهداف آنها انتقاد كرده است و از هم پیمانان امریكا خواسته است كه اگر
خواستار حمایت امریكا هستند سهم بیشتری برای این حمایت پرداخت كنند. او با
تمركز بر مشكلات داخلی و آگاهی از شكاف عظیم طبقاتی در امریكا و اشراف بر
شكست اهداف راهبردی ایالات متحده پس از فروپاشی اتحاد شوروی كه متكی بر
مداخله جویی و لشكر كشی قلدرمابانه در دیگر كشورها، عدم اعتناء به مقررات
بین المللی و موزاییكی كردن كشورهای مختلف بوده، خواستار توقف آن روندهاست.
او در سخنرانی اخیر خود در كنگره به سناتورها هشدار داد كه ما ٩ سال دیگر
دویست و پنجاهمین سالگرد امریكا را برگزار خواهیم كرد. ما در آنسال چگونه
كشوری برای فرزندانمان بجا خواهیم گذاشت؟ من اجازه نخواهم داد اشتباهات
گذشته تكرار شود. ما باید از گذشته درس بگیریم. ما جنگ و نابودی را در
سراسر دنیا دیده ایم. ما خواستار صلح هستیم. امریكا بدنبال دوستان بیشتری
است. ما خواستار ثبات و هماهنگی بجای درگیری و جنگ هستیم.
اینكه او در این مسیر تا چه اندازه صادق است، آیا موفق میشود؟ آنگاه که
امریکا بحران کنونی را پشت سر بگذارد به درنده خوئی تیز دندان تر تبدیل
خواهد شد یا خیر؟ همه مربوط به آینده ایست که اکنون شکل می گیرد و با چشمان
بیدار باید آن را پیگیری و دنبال کرد. هجوم رسانه های حامی سرویس های
امنیتی امریکا، جنگ طلبان كینه توز سنتی در امریكا و رقبای اروپائی امریکا
به او مقاومت های داخلی و تهدیدهای مكرر او به استیضاح و فشار بر همراهان و
معاونان او برای خالی كردن اطراف وی نشاندهنده راه صعب العبوری است كه او
در پیش دارد. همه اینها را در چارچوب بحرانی بزرگتر در جهان سرمایه داری و
فرصتی برای طرح همه جانبه تر جایگزین های منسجم برنامه های چپ برای به عقب
راندن تهاجم سرمایه باید تلقی کرد. تهاجمی که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی
به یک یورش سراسری در سراسر جهان، حتی در کشورهای اروپای غربی علیه
دستآوردهای اجتماعی دهه های پس از انقلاب اکتبر در روسیه انجامید و به جنگ
و تکه تکه شدن یوگسلاوی، لیبی، عراق، سوریه نابودی افریقا و سرکوب همه جنبش
های چپ و رادیکال منجر شد. این فرصتی است برای دورخیز. باید آن را درک کرد
و برای بهره گیری از آن آگاهانه و بر اساس واقعیات بسیج شد. واقعیاتی در
داخل کشور از جمله ایران و در عرصه جهانی.
تلگرام راه توده:
تلگرام راه توده :
https://telegram.me/rahetudeh
|
شماره 589 راه توده - 19 اسفند ماه 1395