راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

با یک سرفه ترامپ

اقتصاد بیمار و

تجارت محور

ایران فروپاشید!

 

  

با اعلام دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا، به خروج از برجام و بازگرداندن تحریم ها، هنوز هیچ تحریمی بازنگشته، همه ارکان اقتصاد ایران به لرزه افتاد و بهای ارزهای خارجی دربازار آزاد تا بیش از دوبرابر و بهای کالاها تا چند برابر افزایش یافت. دلیل این وابستگی خجالت آور اقتصاد کشور ما به تصمیات امثال ترامپ در امریکا چیزی نیست جز ماهیت تجاری و صادرات محور اقتصاد کشور ما. اساس اقتصاد ما بر صادرات نفت و گاز و مواد پتروشیمی و مواد خام کشاورزی و معدنی استوار است. این صادرات محوری، یعنی قرار دادن بنیان اقتصاد کشور بر تولید برای بازارهای خارجی و رفع نیازهای دیگر کشورها، نه تنها مهمترین دلیل تاریخی عقب ماندگی ایران از دوران صفوی به بعد شد بلکه بعدها به مهمترین مانع توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شد.

شرط اول توسعه در هر کشور شکل گیری یک شیوه تولید در قلمرو ملی آن کشور است یعنی شکلگیری یک شیوه رفع نیازهای جامعه از طریق ایجاد ثروت ناشی از کار آن ملت. تا چنین شیوه تولیدی در یک قلمرو ملی شکل نگیرد جامعه و اقتصاد کشور از سردرگمی و فقر و عقب ماندگی بیرون نمی‌آید. شکلگیری یک شیوه تولید ثروت و رفع نیازها هم در یک قلمرو ملی، ماهیت آن سرمایه‌داری باشد یا سوسیالیستی، فقط در چارچوب سازماندهی اقتصاد درجهت تولید برای بازار ملی و رفع نیازهای داخلی ممکن است. به همین دلیل است که تمام تلاش کشورهای توسعه‌ یافته و نهادهای آنها مانند صندوق بین‌المللی پول یا بانک جهانی آن است که مانع از شکلگیری یک شیوه تولید ثروت در کشورهای توسعه‌ نیافته مانند ما شوند و راهکار اصلی آنها کشاندن اقتصاد کشورها به تولید صادراتی یعنی تولید برای بازارهای خارجی است.

اقتصاد صادراتی یا صادرات محور یعنی اقتصادی که نه برای بازار داخلی و رفع نیازهای ملی بلکه برای بازار خارجی و رفع نیازهای دیگر کشورها تولید می‌کند به چندین دلیل و از چندین طریق مانع توسعه ملی کشورهای توسعه‌ نیافته می‌شود. اقتصادهای صادرات محور:

1- شناختی از نیازهای ملی و داخلی ندارند و بنابراین نمی‌توانند یک نظم تولیدی شکل دهند که به این نیازها پاسخ دهد و هرگز نمی‌توانند یک چرخه تولید ملی را شکل دهد؛

2- گلوی این اقتصاد‌ها همواره در درست طرف‌های تجاری آنهاست که هر لحظه می‌توانند آن را بفشارند و نظام اقتصادی آنها را فلج کنند؛

3- موجب تمرکز ثروت در دست قشر تاجر و کمپرداوری می‌شوند که سودبرنده از تولید برای بازار خارجی و واردات در مقابل آن است که خود این قشر بصورت مانع عمده تحول و توسعه ملی عمل می‌کند؛

4- سرنوشت این اقتصادها در دست بازارهای خارجی و وابسته به نوسانات آن است، یعنی هرگز امکان یک برنامه ریزی ملی درازمدت در آنها وجود ندارد؛ هر بالا و پایین شدن بهای مواد صادراتی می‌تواند به زیر و رو شدن اقتصاد این کشورها و حتی انقلاب بیانجامد؛

5- اقتصادهای صادرات محور مدام باید با رقبا یعنی کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده دیگری مانند آنها که بدلیل عقب ماندگی اقتصاد آنها هم صادرات محور است رقابت کنند و در این رقابت بهای کالاهای صادراتی آنها روزبروز کاهش می‌یابد یا افزایشی متناسب پیدا نمی‌کند؛

6- بدلیل آنکه اقتصاد صادرات محور در جهت تامین نیازهای دیگر کشورها سازماندهی شده است، بنابراین برای تامین نیازهای داخلی ناگزیر از واردات است که از این طریق نیز وابستگی آن را افزایش می‌دهد؛

7 - چون اقتصاد‌های صادرات محور قادر به ایجاد یک توسعه پایدار نیستند، آرامش و امنیت اجتماعی سرمایه‌گذاری در آنها وجود ندارد که موجب جریان دائمی خروج سرمایه می‌شود و خود صادرات بصورت ابزار عمده خروج سرمایه از کشور نیز عمل می‌کند؛

8- اقتصاد‌های صادرات محور به دلیل آنکه اساس آنها بر تمرکز ثروت و توزیع فقر قرار دارد، با خشن ترین جلوه‌های نابرابری‌ها روبرو می‌شوند که خود بصورت یک عامل تشدید و تعمیق توسعه‌ نیافتگی عمل می‌کند.

9- و بالاخره و مهمتر از همه، صادرات محوری، اقتصاد یک کشور را بصورت جزیره‌های پراکنده‌ای در می‌آورد که هر کدام از آنها، بجای ارتباط با هم، جداگانه و به طور مستقل با بازار خارجی در ارتباط هستند. یعنی مانع شکلگیری یک سیستم و شیوه تولید ملی و تمرکز و همپیوندی لازم میان اجزای مختلف اقتصاد ملی در جهت توسعه می‌شوند.

 

مجموع همه اینها می‌شود ناتوانی در خلق ثروت از کار، یعنی ناتوانی در ایجاد اشتغال و رفع نیازهای مردم یعنی درجا زدن در عقب ماندگی و توسعه‌ نیافتگی و وابستگی در حین کسب ظاهر پیشرفته به مدد نمایش و مصرف کالاهای وارداتی. و این هم یکی دیگر از جنبه‌های ویرانگر اقتصاد‌های صادرات محور است. یعنی جامعه از طریق ورود کالاهای وارداتی ظاهری پیشرفته به خود می‌گیرد و از عمق وابستگی و ناتوانی خود بیخبر می‌ماند. یک شوک کافیست تا جلوی صادرات مواد خام و کشاورزی را از این کشورها بگیرد تا همه چیز فروبپاشد، نظیر همان شوکی که امروز اقتصاد کشور ما با آن روبرو شده است.

 

تلگرام راه توده:

 

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 657  راه توده -  25 مرداد ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت