راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

برای راه یافتن

به عمق رویدادها

باید برخی خبرها را

دوباره مرور کرد!

 

   

در اسفند 1389 در میان انبوه رویدادهای ایران و منطقه و کشاکش های قدرت میان مجلس و دولت و خبرگان و بیت ولایت، خبری انتشار یافت که در لابلای اخبار روز خبرگزاری های ایران یا دیده نشد و یا به آن توجه نشد. درحالیکه، از نظر ما، ریشه بسیاری از حوادث سالهای اخیر به همین خبر باز می گردد. یعنی سیاست جنگی- اتمی، که برای پیگیری آن، آقای خامنه ای هدایت جمهوری اسلامی را به فرماندهان سپاه سپرد و تن به کودتا علیه رای مردم و جنایاتی داد که پیامد آن کودتا بود و همچنان ادامه دارد. عنوان این خبر "ابلاغ سیاست های کلی نظام از سوی مقام معظم رهبری" بود.

عنوانی کلی و چنان تشریفاتی که انگیزه ای را برای خواندن متن خبر بر نیانگیخت!

ابتدا رئوس اساسی این خبر را با هم مرور کنیم:

 

«مقام معظم رهبری سیاست‌های کلی نظام در امور ترویج و تحکیم فرهنگ ایثار و جهاد و ساماندهی امور ایثارگران، شهرسازی، مسکن، تشویق سرمایه‌گذاری، پدافند غیرعامل و امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات( افتا) را ابلاغ فرمودند»

این مقدمه را، ما می توانستیم مبنای مطلب دیگری قرار داده و نشان دهیم که چگونه تمام امور مملکتداری در بیت رهبری و در دست علی خامنه ای متمرکز شده و بدرستی گفته می شود نظام سلطنتی و حتی بدتر از آن، دوران دهه ساله پایانی حکومت محمد رضا شاه تکرار شده است. چنان تمرکزی که شامل جزئی ترین امور مملکت شده است. حتی فراتر از آن، نوع لباس زنان در زیر چادر را نیز در بر گرفته است. در این باره، در فرصتی دیگر و مطلب دیگری می توان سخن گفت، اما آنچه اکنون، با استناد به خبر ابلاغ سیاست ها.... می خواهیم روی آن تاکید کنیم، پنهان بودن سیاست جنگی و اتمی جمهوری اسلامی در زیر پوست همین خبر است. بنابراین، از مجموعه سیاست های ابلاغ شده، این بخش را بیرون کشیده ایم که در ادامه می خوانید:

 

«صیانت از اسرار کشور توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات با رعایت ملاحظات امنیتی. ارتقاء سطح دانش و ظرفیت های علمی، پژوهشی، آموزشی و صنعتی کشور برای تولید علم و فناوری مربوط به امنیت فضای اطلاعاتی و ارتباطی (افتا). تعیین نهاد متولی و هماهنگ کننده زیر نظر دولت به منظور هدایت، نظارت و تدوین استانداردهای رعایت موازین شرعی و مقررات قانونی با تأکید بر پدافند غیرعامل و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدات و اقدامات نظامی دشمن. ضوابط پدافند غیرعامل از قبیل پراکنده سازی یا تجمیع حسب مورد، حساسیت زدایی، اختفاء، استتار، فریب دشمن و ایمن سازی نسبت به مراکز جمعیتی و حائز اهمیت. طبقه بندی مراکز، اماکن و تاسیسات حائز اهمیت به حیاتی، حساس و مهم و روزآمد کردن آن در صورت لزوم. تهیه و اجرای طرح های پدافند غیرعامل در مورد مراکز، اماکن و تاسیسات حائز اهمیت (نظامی و غیرنظامی) موجود و در دست اجراء، تهیه طرح جامع پدافند غیرعامل در برابر سلاح¬های غیرمتعارف نظیر هسته¬ای، میکروبی و شیمیایی، چند منظوره کردن مستحدثات، تاسیسات و شبکه های ارتباطی و مواصلاتی در مناطق مرزی و حساس کشور، رعایت طبقه ¬بندی اطلاعات طرح¬های پدافند غیرعامل، ممانعت از ایجاد تاسیسات پرخطر در مراکز جمعیتی و بیرون بردن این¬گونه تاسیسات از شهرها و پیش¬بینی تمهیدات ایمنی برای آن دسته از تاسیساتی که وجود آنها الزامی است و ممانعت از ایجاد مراکز جمعیتی در اطراف تاسیسات پرخطر با تعیین حریم لازم. به کارگیری اصول و ضوابط پدافند غیرعامل در مقابله با تهدیدات نرم¬افزاری و الکترونیکی و سایر تهدیدات جدید دشمن به منظور حفظ و صیانت شبکه¬های اطلاع ¬رسانی، مخابراتی و رایانه ای.»

هر ایرانی و یا غیر ایرانی، با خواندن این رئوس از برنامه هائی که رهبر جمهوری اسلامی برای اجراء ابلاغ کرد، به این نتیجه اجتناب ناپذیر می رسد که حاکمیت نظامی کنونی جمهوری اسلامی، ایران را برای یک جنگ و حتی فراتر از آن، برای یک حمله اتمی آماده می کند. بنابراین، سئوال بسیار ساده اینست که به چه دلیل و بر مبنای کدام انگیزه ای چنین خطری پیش بینی شده است؟

پاسخ ساده است: تولید سلاح اتمی و رفتن به سوی یک جنگ خانمانسوز.

این همان مسئله ریشه ایست که از ابتدای روی کار آوردن احمدی نژاد در سال 85 به شهادت همه سرمقاله های راه توده، ما روی آن انگشت گذاشته و نوشتیم، این که احمدی نژاد و دولتی نظامی را بر سر کار آورده اند، این که فرماندهان سپاه قدرت اجرائی و حتی قضائی و بخش عمده مجلس را قبضه کرده اند، این که بی وقفه روی خدا گونه بودن "رهبر" تاکید می کنند و... همگی بر پایه یک سیاست استراتژیک است و ما تا این سیاست را نشناسیم و ریشه های آن را نیابیم، نمی توانیم اوضاع  15 سال گذشته را تحلیل کنیم و آینده را حدس بزنیم. معنای آن جمله ای که بارها از دهان علی خامنه ای در توجیه کودتا و حمایت از دولت احمدی نژاد گفت «مسائل را باید اصلی و فرعی کرد و فرعیان را قربانی اصلی» نیز همین است. یعنی قبول و تن سپردن به هر فاجعه ای در مملکت، برای رسیدن به آن هدف اصلی که ایشان در سر دارد. حتی آماده شدن برای حمله به ایران و رفتن به سوی یک جنگ خانمانسوز.

بحث نه بر سر فعالیت های اتمی و حتی تولید سلاح اتمی در ایران، بلکه بر سر حضور فعال دست های توطئه در قلب حاکمیت برای پیشبرد دو هدف است:

1- نارضائی عمومی در حد قابل انفجار

2- پیش تازاندن برنامه اتمی ایران و تشویق حاکمیت به تولید کلاهک اتمی، برای دخالت مستقیم در امور داخلی کشور و نابودی تمام زیر ساخت های کشور و نابودی تمامیت ارضی کشور.

ایران میتوانست و همچنان می تواند به تکنولوژی اتمی مجهز شود، حتی کلاهک اتمی تولید کند، اما لازمه رسیدن به این هدف، وحدت ملی، اطلاع مردم و حمایت ملی از حاکمیتی ملی و کاردان بود. درحالیکه ما روز به روز شاهد فروپاشی بیشتر وحدت ملی، رفتن به سوی انفجار ملی، نفرت از حاکمیتی ضد ملی و سرکوبگر و .... هستیم. ریشه توطئه ای که توسط امریکا و اسرائیل در  ایران دنبال می شود و عوامل نفوذی آنها درحاکمیت آن را گام به گام جلو می برند همین است: سلاح اتمی روی موشک نارضائی عمیق مردم.

در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال 88  موسوی در سفر انتخاباتی به خوزستان – اهواز- با صراحت گفت که با نظامی شدن فعالیت اتمی ایران مخالف است! و این جمله ناشی از همان نگرانی بود که ما به آن بعنوان سیاست اتمی و جنگی آقای خامنه ای اشاره کردیم.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 729 -  8 اسفند 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت