راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرانجام رقابت

چین و امریکا

به رویاروئی می انجامد؟

اومانیته – ترجمه آذرنگ

 

   

مصاحبه روزنامه اومانیته با "فیلیپ گلوب"، استاد روابط بین الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس، در باره نتایج رقابت چین و آمریکا:

 

اومانیته: رسانه ها بطور مرتب از رقابت چین و امریکا و همچنین در گیری اجتناب ناپدیر قدرتهای رو به رشد صحبت میکنند. نظر شما در این مورد چیست؟

فیلیپ گلوب: نظریه پردازان واقع گرا در روابط بین الملل تاریخ را چرخه ای ابدی می بینند که توسط رقابت بین قدرت های بزرگ بوجود آمده است. این رقابت ها توسط سیستمی دیکته می شود که در آن هیچ مقامی بالاتر نمی تواند انگیزه های رقابتی دولت ها را مهار کند. از این منظر، همه کشورها با یک معضل امنیتی روبرو هستند که در آن باید قدرت خود را به حداکثر برسانند. یا ناامنی خود را به حداقل برسانند تا زنده بمانند. به این تریب، در تاریخ درگیری آلمان و انگلیس یا آتن و اسپارت اجتناب ناپذیر بود. این بازی "جنگ" با پویایی سیاست بین المللی مطابقت ندارد. به همان اندازه تعامل های اقتصادی یا سیاسی وجود دارد که رقابت استراتژیک وجود دارد. در هر زمان، شدت یکی از این عوامل غالب   است.

اومانیته: آیا ایالات متحده همیشه چین را تهدید تلقی کرده است؟

 فیلیپ گلوب: آنها مدتهاست که چین پست مائو را به عنوان یک مزیت تلقی می کنند، کشوری که سرانجام از لحاظ اقتصادی و سیاسی در سیستم پست سرمایه داری و نهادهای تحت کنترل واشنگتن ادغام می شود. ما یک تغییر جزئی محوری را در دوران  باراک اوباما  احساس کردیم که توضیح می دهد تلاش برای جدا شدن از خاورمیانه برای پاسخ به چالش ناشی از پکن در شرق آسیا بود. چین تاکنون سیاست هماهنگی "تعاونی" را دنبال کرده است، همانطور که با آراء خود در سازمان ملل نشان داده است. تغییرات سیاسی و جابجایی در دوران ترامپ منجر به تمرکز قدرت بیشتری پیرامون رئیس جمهور "شی جین پینگ" شد. اکنون رقابت بر سر چیره شدن و برتری متقابل است.

اومانیته: آیا این رقابت ها ناگزیر به یک درگیری منجر میشود؟

 فیلیپ گلوب: درگیری های بزرگ قرن 19 و 20 به دلیل وجود سلاح های هسته ای امروز بعید به نظر می رسد. هیچ قانون مکانیکی وجود ندارد که منجر به یک رویارویی عمومی شود. اما از طرف دیگر، این رقابت ها می تواند منجر به تنش هایی در دیگر نقاط جهان شود.

اومانیته: برخی سفیران چینی و دیگر مقامات دولتی از انتقاد از مدیریت اروپایی و آمریکایی در مورد کوید 19 دریغ نمی کنند، دلیل این انتقادات چیست؟

فیلیپ گلوب: این پرخاشگری شفاهی - بسیار غیرمعمول در بین دیپلمات ها - یک ناسیونالیسم به طور فزاینده و حاد را در جهان برجسته میکند و همچنین  تغییرات تدریجی تحولات در حزب و دولت را نشان میدهد. از سوی دیگر نتیجه جنبش های انقلابی بودند که از طریق آن کشوری علیه متجاوزان اروپایی و ژاپنی قیام می کرد. امروز سخنرانی های رسمی، توسعه ملی گرایی را نشان می دهند که از موفقیت اقتصادی و نئو کنفوسیسیسم مبهم بهره گرفته است. در زمان رئیس جمهور "هو جینتائو"، چینی ها می خواستند این غرور فرهنگی را به یک قدرت  اقناعی تبدیل کنند. امروز یک ناسیونالیسم محتاط و یخ زده در جامعه ایجاد شده است  که نوعی عدم امنیت را نشان می دهد.

اومانیته: آیا این "ناسیونالیسم" راهی برای بازگرداندن انسجام و همبستگی اجتماعی در سطح جامعه و حزب کمونیست چین نیست؟

فیلیپ گلوب: ناسیونالیسم به عنوان یک موتور اتحاد و همبستگی می تواند تبدیل به سدی در برابر دنیای تهدید آمیز شود. این چالش هم در ملت چین و هم در ساختار کشوری چین برجسته است .  امروز دیگر تنها خلوص انقلابی به دلیل تحولات و روشهای اقتصادی قابل استناد نیست. بنابراین مشروعیت بر عملکرد استوار است و تمام مشکلات مرتبط به تحول سرمایه داری نیازمند تغییر مداوم است.

این برمی گردد به مفهوم "اعتماد به نفس" در چهار مورد:

 سیستم خود

مسیر

نظریه ها

و فرهنگ آن.

این چهار ستون "چهار نظریه" "دنگ شیائوپینگ" نظریه پردازی که چین امروز حاصل رهنمودهای اوست را تکرار می کند.

اومانیته: آیا چین ادعای هژمونی  دارد؟

فیلیپ گلوب: کشور چین، دریای چین را بخشی از منطقه تاریخی و طبیعی خود می بیند. این مسئله را باید از هژمونی طلبی جدا کرد.

بسیاری از کشورها لزوماً تمایلی ندارند در تنش هائی که میان واشنگتن و پکن وجود دارند گرفتار شوند. تاکنون علائم مشخصی در دست نیست که پکن ادعای هژمونی بر جهان را داشته باشد.

برای هژمونی طلبی، هم اراده و هم وسیله لازم است. در سال 1945، امکانات و وسایل ایالات متحده بسیار عظیم بود. در چین امروزی اینگونه نیست. چنین ادعاهائی امروز هزینه های سیاسی، اقتصادی و نمادین بسیار زیاد خواهد داشت. در خاورمیانه، چین هیچ تمایلی به رقابت با ایالات متحده برای کسب موقعیت آن ندارد. درعین حال که نمی توان منکر تاثیر چین شد اما نه برای جانشینی ایالات متحده. چین روابط دو جانبه اقتصادی را دنبال می کند، همانطور که اروپا چنین می کند. فکر نمی کنم ادعای هژمونی وجود داشته باشد.

 

https://www.humanite.fr/la-chine-na-pas-de-pretentions-lhegemonie-lanalyse-du-professeur-philip-golub-689023

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 739 -  اول خرداد 1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت