راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

چرا برای

باخت ترامپ

عزا گرفتند!

 

 

سخنان روزهای اخیر فائزه ‌هاشمی درباره اینکه امیدوار بوده ترامپ در انتخابات پیروز شود تا شاید فشار تحریم‌های آمریکا موجب تغییر رویه دولت ایران شود با واکنش خشمگین به اصطلاح "اصولگرایان" دست راستی حکومتی روبرو شد. همانها که خودشان از شکست ترامپ ماتم گرفته بودند و پیروزی رقیب وی برایشان به عزای ملی تبدیل شده بود حالا منتقد فائزه‌هاشمی شده اند که چرا خواهان پیروزی ترامپ بوده است.

این واقعیت هم که ارتجاعی ترین بخش‌های حکومت خواهان پیروزی ترامپ بود، هم سلطنت طلب‌ها و اپوزیسیون راستگرای خارج کشور و هم بخشی از کسانی که امید به تغییر را از این طریق در دل می پرورانند، نشاندهنده همسویی و همدستی گروه اول و دوم است و هم نشانه سردرگمی و توهم گروه سوم. ما قبلا هم در راه توده با اشاره به انتخابات آمریکا نوشتیم : "مسئله فقط سلطنت طلب‌ها و بخشی از اپوزیسیون نیست که رسما یا عملا از ترامپ و آمریکا می خواهند به ایران حمله کند. مسئله فقط بخشی از حکومت و ارتجاع مذهبی داخلی هم نیست که با ترامپ و آمریکا همسو شده و منافع خود را در ادامه تحریم‌ها و فشار بیشتر به مردم می بیند. مسئله این نیز هست که بخش نسبتا قابل توجهی از افکار عمومی هم به چنین راه حل‌هایی که مستلزم فشار هرچه بیشتر به زحمتکشان و بی پناه ترین قشرهای جامعه ماست متمایل است." (راه توده 19 آذر 99)   

چرا مردم یک کشور باید خواهان فشار هر چه بیشتر به حکومت خود یا تحریم اقتصادی میهن خودشان باشند که دود آن هم سر آخر در چشم خود آنها می رود؟ جز این است که رابطه آنها با حکومت و نظام بکلی قطع شده و هیچ چیز جز زور و فشار و سرکوب آنها را به این نظام وصل نمی کند؟ چگونه از امامت و نماز جمعه سال 58 آیت الله طالقانی که شاید بی اغراق نیمی از جمعیت بزرگسال آن زمان شهری مانند تهران در آن شرکت داشتند به امامت و نماز جمعه آیت اللهی مانند صدیقی رسیدیم که از جمعیت ده میلیونی تهران ده هزار تن هم در نماز او شرکت نمی کنند؟   

همه اینها جز حاصل لجبازی مدام آیت الله خامنه‌‌ای با مردم است؟ هر نخاله و سفله و مرتجعی که در این انقلاب خودش را جا زده آقای خامنه‌‌ای او  را برکشیده و هر چه آرمانخواه بوده را خانه نشین کرده است. اگر گورنشین نکرده باشد. آقای خامنه‌‌ای در سه دهه رهبری خود گورکن همه امیدهای مردم شد بنحوی که امروز اگر حرف درستی هم در لابلای انبوه حرفهای نادرستش بزند کسی قبول نمی کند. از خفه کردن شور و امید خرداد 76 تا تحمیل خرداد 84 تا کودتای 88 و سپس کارشکنی دربرابر برجام. کاری ترین ضربه را هم در آستانه بیست و دوم بهمن دو سال پیش با پخش شایعه وعده اصلاحات به امید و اعتماد مردم وارد کرد. برای نماز خواندن روزهای اخیر وی بر سر جسد مصباح یزدی و نام بردن از او در کنار محسن فخری زاده چه نامی دیگر می توان گذاشت جز لجبازی و توهین به مردم؟ مشابه همان سخنانی که پس از کنار گذاشته شدن مصباح یزدی از مجلس خبرگان با لیست‌هاشمی رفسنجانی بیان کرد و مصباح را "ذخیره انقلاب" و نبودنش در مجلس را "خسارت" نامید. کنار گذاشتنی که براساس شواهد‌هاشمی بهای آن را با جان خود پرداخت.

بنابراین سخن فائزه رفسنجانی و امیدی که به اثرگذاری فشارهای آمریکا به ایران برای تغییر رفتار حاکمیت داشته هرچند حاصل یک تصور است ولی تصوری است که میلیون‌ها تن دیگر در ایران هم در آن شریک هستند، همانها که حکومت بارها و بارها به امید آنها خیانت کرد. بجای حمله و توهین به فائزه‌هاشمی باید در این رفتار با مردم تجدید نظر کرد، اگر فرصتی و امکانی برای تجدید نظر باقی مانده باشد.

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 771  - 24 دیماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت