اروپا نگران بحران در آلمان و فرانسه سایت استالیسته stoletie. الناز گرجی |
روزنامه بریتانیایی گاردین در مقالهای که اخیراً منتشر شد، سعی کرد نشان بدهد که اقتصاد اتحادیه اروپا در چه وضعی است؟ روزنامه در ابتدا سخنان ژاک شیراک، رئیس جمهور سابق فرانسه را که ربع قرن پیش گفته بود را به یاد می آورد: «وقتی فرانسه و آلمان پیشروی می کنند، تمام اروپا پیشرفت می کند. وقتی این کار را نمی کنند، اروپا می ایستد.» شیراک، که در سال 2019 درگذشت و حالا کسری بودجه دولتی فرانسه امسال می تواند به 6.1 درصد تولید ناخالص داخلی برسد که بیش از دو برابر حد مجاز منطقه یورو است. در آلمان، ائتلاف چپ میانه شکست خورده که به مدت سه سال قدرت را در دست داشت. این دولت ماه گذشته تحت فشار بحران های متعدد فرو پاشید. هر کسی که پس از انتخابات 23 فوریه سال اینده صدراعظم شود، با بزرگترین اقتصاد اروپا که بدترین عملکرد را از نظر بهرهوری، هزینههای بالای انرژی و نیروی کار، و همچنین بوروکراسی، زیرساختهای در حال فروپاشی و توسعه دیجیتال روبروست . کندی روابط با چین، صادرات از آلمان را نیز که یک بازیگر مهم تاریخی است، تحت تاثیر قرار داده است، در حالی که صنعت خودروسازی حیاتی در توسعه خودروهای الکتریکی جذاب کند بوده و اکنون با تهدید تعرفه ها مواجه است. تعرفه های گمرکی آمریکا در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ افزایش می یابد . از آنجا که فرانسه تا ماه جولای قادر به برگزاری انتخابات پارلمانی جدید نیست و آلمان پس از رای عدم اعتماد به دولت صدراعظم شولتز با انتخابات زودهنگام مواجه است، بی ثباتی سیاسی در راس دو کشور قدرتمند اتحادیه اروپا تصمیم گیری را در اقتصاد اتحادیه اروپا پیچیده خواهد کرد. پاریس و برلین به عنوان محور اصلی قدرت اتحادیه اروپا در نظر گرفته میشوند که سیاستها و خطوط اصلی دستور کار آن را تعیین میکنند. در شرایطی که هر دو پایتخت به دلیل فقدان دولت های قوی و باثبات قادر به اتخاذ تصمیمات سیاسی عمده نیستند، بلوک المان و فرانسه ماه ها با انسداد مواجه اند. مشکلات اقتصادی و مالی موازی دو قدرت نیز بر اتحادیه اروپا سنگینی خواهد کرد. برخی از تحلیلگران بر این باورند که دو اقتصاد بزرگ این بلوک که 41 درصد از کل تولید ناخالص داخلی 27 کشور عضو اتحادیه اروپا را تشکیل می دهند، در سال 2025 از نظر اقتصادی منقبض خواهند شد. زمانبندی نمی تواند بدتر از این باشد، زیرا اروپا در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ با بازگشت به آمریکای دوران ترامپ مواجه است. با این حال، دیدن این که چگونه فرانسه و آلمان می توانند خود را از مارپیچ سقوط سیاسی و اقتصادی کنونی خارج کنند، آسان نیست. «کای آرزایمر»، دانشمند علوم سیاسی در این باره گفت: «مدل اقتصادی کنونی آلمان، که در آن عرضه سوختهای فسیلی ارزان و تولید خودروهایی با موتورهای احتراق داخلی نقش اصلی را ایفا میکند، قدیمی به نظر میرسد، اما سیاستمداران به ندرت جرأت میکنند در مورد آن آشکارا صحبت کنند». اگر دولت جدید آلمان نتواند به سرعت این روند را معکوس کند، برنده بزرگ حزب راستگرای آلترناتیو برای آلمان خواهد بود که به ویژه از سوی رای دهندگان در شرق آلمان حمایت می شود. آژانس آمریکایی «بلومبرگ »به نقل از تحلیلگران اشاره می کند که اقتصاد آلمان با توجه به شاخص های فعلی به "نقطه بی بازگشت" نزدیک می شود. اقتصاد آلمان پنج سال است که راکد بوده و مقامات نتوانسته اند وضعیت را تغییر دهند. بلومبرگ می نویسد، کاهش تولید ناخالص داخلی عمدتا به دلیل بحران انرژی و وضعیت صادرات است. او تخمین میزند که به دلیل شوکهایی مانند از دست دادن انرژی ارزان از روسیه و شکست شرکتهای کلیدی خودروسازی فولکسواگن و گروه مرسدسبنز در رقابت با خودروسازان چینی، جبران بخش زیادی از کسری بودجه دشوار خواهد بود. بر اساس محاسبات بلومبرگ، در نتیجه رکود اقتصادی، هر خانوار آلمانی تقریباً 2.5 هزار یورو در سال ضرر می کند. "آلمان نه یک شرکت، نه یک شهر، بلکه کل اروپا را با خود می برد." یکی دیگر از موتورهای اقتصاد اتحادیه اروپا، فرانسه، در وضعیتی به همان اندازه دشوار قرار دارد. ناظران می گویند که این کشور با بدترین دوره بی ثباتی سیاسی خود از زمان جنگ جهانی دوم روبرو است. تصمیم رئیس جمهور امانوئل ماکرون برای انحلال پارلمان، حزب ناسیونالیست مارین لوپن را در انتخابات ممکن کرد. در انتخابات پارلمانی، بیشترین تعداد کرسی ها توسط جبهه مردمی (لوپن)، ائتلافی احزاب چپ، از حزب سنتی سوسیالیست تا حزب چپ رادیکال به رهبری ژان لوک ملانشون، به دست آمد و حزب مارین لوپن مقام سوم را در پارلمان بدست آورد. پارلمان فرانسه اکنون به سه بلوک تقریباً برابر و مخالف تقسیم شده که هیچ یک از آنها اکثریت نداشتند. در نتیجه دولت «میشل بارنیه» چندان دوام نیاورد و مکرون نخست وزیر دیگری را منصوب کرد. اما مخالفان او در حال برنامه ریزی برای سرنگونی او نیز هستند. در یک کلام، هرج و مرج سیاسی در کشور مشهود است. «ماریو دراگی»، نخست وزیر سابق ایتالیا و رئیس بانک مرکزی اروپا، اخیرا گزارشی را برای کمیسیون اروپا درباره آینده رقابت پذیری اروپا تهیه کرده است. او خود در مورد محتوای گزارش اینگونه اظهار نظر کرد: «اگر اتحادیه اروپا نیروهای خود را با سرعت جمع آوری نکند، قوانین عملکرد خود را به طور اساسی تغییر ندهد، در مورد سرمایه گذاری های عمده تصمیم نگیرد، بهره وری را افزایش ندهد و اگر رشد اقتصادی را باز نگرداند، در شرایط رقابت جهانی دوام نمیآورد و زوال با همه عواقب آن برای رفاه و حتی موجودتش مطرح می شود.» اتحادیه اروپا از ایالات متحده و چین که در حال توسعه فناوری های نسل جدید هستند، بسیار عقب است. با شکست ایده خودروهای الکتریکی، صنعت خودرو سازی اروپا را غرق بحران کرده است. نتیجه: اولاف شولز در آلمان، امانوئل مکرون در فرانسه، پدرو سانچز در اسپانیا و دونالد تاسک در لهستان با کمک ائتلاف های شکننده حکومت می کنند. رهبران نگران محبوبیت فزاینده راست های ناسیونالیست و چپ های افراطی هستند و تمایلی به صرف سرمایه سیاسی برای «اولویتهای اروپایی» ندارند و از رأیدهندگان میخواهند «کمربند خود را سفت کنند». https://www.stoletie.ru/tekuschiiy_moment/jevropejskij_kaput_776.htm
تلگرام راه توده:
|