راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

"کوبای انقلابی،-3

آموزش و خدمات

بهداشتی رایگان شد
خوزه کانتون ناوارو- ترجمه ع . خیرخواه

     

۳

 

بهداشت و آموزش عمومی

 

بهداشت و آموزش همواره از جمله عرصه‌هایی بودند که انقلاب برای آنها الویت قائل بود. به محض استقرار قدرت جدید، ساخت بیمارستان‌ها، پلی‌کلینیک‌ها و درمانگاه‌ها، به‌ویژه در مناطق روستایی آغاز شد. سهم بودجه دولت که به بهداشت اختصاص می‌یافت، به‌طور قابل توجهی افزایش یافت و تربیت پزشکان، دندانپزشکان، پرستاران، بهیارها و دیگر کارشناسان بهداشتی تشویق گردید. پزشکانی که دارای مطب خصوصی بودند، می‌توانستند آن را حفظ کنند، اما پزشکان جدید، به‌طور گسترده از طبابت خصوصی چشم‌پوشی کردند. خدمات بهداشتی رفته‌رفته رایگان شد، از جمله گران‌ترین داروها، پیوند اعضا و انواع جراحی‌ها، درمان‌های ضد سرطان و نیز معالجات اختلالات روانی. از همان زمان، پایه توسعه شگرفی که بهداشت عمومی کوبا بعدها شاهد آن بود، بنا نهاده شد.

در مورد آموزش نیز وضع به همین منوال بود. وضعیت هولناک آموزش و پرورش در زمان انقلاب به این شکل بود که ۱۰ هزار معلم، بیکار، یک میلیون بزرگسال، بی‌سواد و ۶۰۰ هزار کودک، از تحصیل محروم مانده بودند. برای مقابله با این وضع دولت انقلابی تصمیم گرفت ۱۰ هزار کلاس درس ایجاد کند و برنامه‌ای برای تربیت "معلمان داوطلب" به اجرا گذارد. این معلمان، پس از دوره‌های کوتاه آماده‌سازی، باید نیاز فوری کشور در زمینه آموزش را جبران می‌کردند. در این چارچوب یکی از نمادهای کوبای جدید، تبدیل پادگان‌ها به مدارس بود. اردوگاه نظامی کلمبیا به یک مجموعه بزرگ آموزشی به نام "شهر آزادی" تغییر یافت. پادگان مشهور مونکادا در سانتیاگوی کوبا نیز به "شهر آموزشی ۲۶ ژوئیه" تغییر نام و ماهیت یافت و ۶۹ بنای دیگر متعلق به ارتش، تحت کنترل وزارت آموزش قرار گرفت. بهای کتاب‌های درسی تا ۳۵ درصد کاهش یافت. در همان حال، کارزار سراسری مبارزه با بی‌سوادی تدارک دیده می‌شود که دستاوردهایی تاریخی یافت.

در دسامبر ۱۹۵۹ قانون "اصلاح فراگیر آموزش" تصویب شد که در تحول آموزش نقشی محوری پیدا کرد. این قانون آموزش ملی را در یک نظام پیوسته از مقطع پیش‌دبستانی تا عالی سازمان داد؛ مؤسسات فناوری، صنعتی و کشاورزی  را تاسیس کرد و تصویب نمود که تربیت معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه فقط در مراکز آموزشی دولتی صورت گیرد. این قانون بر اصل این‌که آموزش باید فراگیر باشد و به توسعه همه قابلیت‌ها و استعدادهای جسمی، فکری و اخلاقی انسان کمک کند، تأکید کرد. قانون همچنین برای آموزش مدنی و وظایف در قبال مردم و میهن اهمیت بنیادی در نظر گرفت؛ بر سنت‌های ملی در تدوین الگوی جدید آموزشی تاکید کرد و وظایف جدیدی را که انقلاب بر عهده گرفته بود مشخص کرد.

تا ژوئن ۱۹۶۱، هدف دموکراتیزه کردن آموزش کاملاً محقق شد. با رایگان شدن آموزش و تصویب قانون ملی‌سازی عمومی، آموزش همچون وظیفه دولت انقلابی شناخته شد؛ وظیفه‌ای که دولت نه می‌توانست آن را از خود سلب کند یا واگذار کند. آموزش می‌بایست رایگان و به شکلی ارائه شود که تمامی شهروندان بدون هیچ‌گونه تبعیض یا امتیاز خاصی به آن دسترسی داشته باشند. تمامی مدارس خصوصی ملی شدند. رؤیای دیرین یک آموزش لائیک، در چارچوب نظام آموزشی ملی واقعاً مردمی در تمامی مقاطع، سرانجام به واقعیت پیوست.

در زمینه تربیت بدنی و ورزشی نیز کار بسیار فشرده‌ای آغاز شد. در این عرصه اصل بر این قرار گرفت که دسترسی به ورزش حق مردم است. تأسیسات ورزشی و کلوپ‌های اشرافی سابق، که پیش‌تر تنها در دسترس قشر مرفه و افراد دارای امتیاز بود، در خدمت کل جمعیت قرار گرفت. "مؤسسه ملی ورزش، تربیت بدنی و تفریح" برای ترویج و سازمان‌دهی فعالیت‌های ورزشی در سراسر کشور، و نیز ایجاد یک نظام مدارس ورزشی در هر استان تأسیس گردید. معلمان مقطع ابتدایی دوره‌هایی برای تربیت بدنی دیدند تا بتوانند تربیت بدنی را در برنامه‌های آموزشی دانش‌آموزان بگنجانند. از آن پس، جنبش ورزشی گسترده‌ای در تمامی مدارس به جریان افتاد. فعالیت ورزشی برای بزرگسالان نیز تشویق شد؛ در محل‌های کار، در واحدهای تولیدی، حتی در ارتش ... از حضور زنان در ورزش نیز، که تا آن زمان بسیار محدود بود، حمایت شد. در نتیجه، مشارکت مردم در فعالیت‌های گوناگون ورزشی طی سال‌های نخست انقلاب به شدت افزایش یافت و ورزشکاران کوبایی ابتدا به شکلی نامحسوس، و سپس به طور چشمگیرتری، در رویدادهای مهم ورزشی منطقه‌ای و بین‌المللی درخشیدند.

سیاست فرهنگی

یکی از دغدغه‌های اصلی انقلاب، تضمین دسترسی همگان به فرهنگ و از این راه، فراهم کردن امکان بروز کامل توانایی‌های خلاقانه مردم بود. گام‌هایی پیگیرانه برای پاسداری از سنت‌های ملی و ارج نهادن به فعالیت‌های هنری و ادبی برداشته شد. تأسیس "مدرسه ملی هنر" و ایجاد شبکه گسترده‌ای از مراکز آموزش هنری رایگان در سراسر کشور نخستین گام در این عرصه بود که با شکل‌گیری جنبش‌های هنرمندان آماتور و آغاز برنامه تربیت مدرسان هنر دنبال شد. آموزش فعالیت‌های هنری به کودکان و نوجوانان، به‌ویژه در چارچوب "اتحادیه پیشاهنگان کوبا" در الویت قرار گرفت.

بدینسان، رقص، موسیقی و تئاتر رشدی قابل‌توجه یافتند. این روند با تشکیل "گروه رقص ملی"، "گروه فولکلور ملی"، "مدرسه ملی باله"، "ارکستر سمفونیک ملی"، "گروه کُر ملی" و گروه‌های دیگر، از جمله در سطح استانی گسترش یافت. گالری‌ها و نمایشگاه‌های نقاشی و هنرهای تجسمی نیز با نیرویی تازه رونق گرفتند. همچنین، خطوط کلی یک برنامه بازسازی، حفاظت و نگهداری از میراث تاریخی و فرهنگی ملت ترسیم شد. در دسامبر ۱۹۵۹ "موزه انقلاب" افتتاح شد و فعالیت برای حفظ و گسترش آرشیوها و موزه‌ها آغاز گردید. یکی از پیشرفت‌های فرهنگی چشمگیر در این سال‌های اولیه، افزایش تعداد نشریات، به‌ویژه کتاب‌ها بود. صدها شاهکار ادبیات جهان با شمارگان هزاران نسخه منتشر شدند. "مرکز انتشارات ملی کوبا" همراه با شبکه‌ای وسیع از کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشور ایجاد شد. قیمت کتاب همچنان ناچیز باقی ماند.

رادیو و تلویزیون به ابزارهای اساسی برای قرار دادن فرهنگ در خدمت مردم تبدیل شدند. دولت کنترل رسانه‌هایی را که در زمان دیکتاتوری آلوده شده بودند، در دست گرفت. "جبهه مستقل ایستگاه‌های آزاد" تشکیل شد. آگهی‌های بازرگانی که پیش از این دلیل وجود این رسانه‌ها بود، جای خود را به اطلاعات جدی و کامل، اشاعه فرهنگ و آموزش همه‌جانبه مردم داد. روندی مشابه نیز در زمینه سینما به وقوع پیوست. تولید ملی در این حوزه آن‌قدر اندک بود که می‌توان گفت وجود نداشت. "مؤسسه هنر و صنعت سینمای کوبا" در مارس ۱۹۵۹ ایجاد شد. این اقدام اغازگر جنبشی انچنان گسترده شد که سینمای کوبا را به رویداد فرهنگی با اهمیت فراوان برای کشور تبدیل کرد. ساخت آثاری با کیفیت (فیلم‌های بلند، کوتاه و مستند) با افتتاح سالن‌های سینمای جدید و توسعه سینمای سیار همراه شد که هنر هفتم را به سراسر کشور، حتی دورافتاده‌ترین مناطق روستایی رساند. در همان سال، "خانه آمریکا" تأسیس شد که در گسترش فرهنگ کوبا و تحکیم پیوندهای آن با سایر کشورهای آمریکای لاتین و منطقه کارائیب نقشی تعیین کننده پیدا کرد. این نهاد با برگزاری جشنواره‌ها، انتشار نشریات، برگزاری مسابقات، نمایشگاه‌ها و دیگر فعالیت‌ها، امکان برقراری مناسبات بسیار نزدیک میان انقلاب کوبا و روشنفکران پیشرو خارجی را فراهم کرد و بدین‌ترتیب، هویت فرهنگی ملت‌های منطقه را تحکیم بخشید و تلاش‌های امپریالیسم ایالات متحده برای انزوای فرهنگی کوبا را خنثی ساخت. خانه آمریکا به معتبرترین مرکز فرهنگی در آمریکای لاتین تبدیل شد.

 

اولین قانون اصلاحات ارضی

از میان تمامی اقداماتی که دولت انقلابی در طول این مرحله به اجرا گذاشت، بنیادی‌ترین آن‌ها بی شک "قانون اصلاحات ارضی" بود که در ۱۷ مه ۱۹۵۹ تصویب شد. این قانون در چارچوب منافع بیش از ۱۰۰ هزار خانواده روستایی قرار داشت و ضربه‌ای مهلک بر سلطه امپریالیستی و بیماری دیرپای نظام لاتیفوندیایی وارد کرد، نظامی که که کشور را از درون پوک ساخته بود. با این قانون، حق شرکت‌ها و اتباع خارجی در تملک زمین بر خاک کوبا لغو شد و حداکثر مساحت زمین‌های قابل تملک توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی به ۳۰ کابایریا (معادل ۴۰۲ هکتار) محدود گردید. این قانون به مستأجران، سهم‌بران، بهره‌برداران یا اشغال‌کنندگان موقت*، مالکیت زمینی را که روی آن کار می‌کردند، اعطا نمود تا مزارعی تا حداکثر پنج کابایریا (۶۷ هکتار) تشکیل دهند. دو کابایریای اول به صورت رایگان به آنان واگذار شد؛ زمین باقی‌مانده، تا ۶۷ هکتار، می‌توانست با پرداخت اقساطی و نرخ‌های سالانه بسیار پایین خریداری شود. مالکانی که زمین‌هایشان مشمول سلب مالکیت بود، در قالب "اوراق اصلاحات ارضی" غرامت دریافت کردند که طی یک دوره ۲۰ ساله بازپرداخت می‌شد. به افراد مسن و بیوه‌هایی که تنها درآمدشان از محل اجاره زمینشان تأمین می‌شد، جایگزین نقدی پرداخت شد که هرگز از میزان دریافتی پیشینشان کمتر نبود و پس از آن تا پایان عمر دریافت کردند. مالکانی که در اجرای قانون مانع‌تراشی کرده یا پس از انقلاب کشور را برای همیشه ترک کردند، از شمول این تدابیر جبرانی در قالب اوراق غرامت خارج شدند.

یک ویژگی منحصربه‌فرد قانون اصلاحات ارضی کوبا که آن را از تدابیر مشابهی که در روندهای انقلابی سایر کشورها اتخاذ شده بود، متمایز می‌کند آن بود که املاک لاتیفوندیایی که در آن‌ها کارگران مزدبگیر مشغول به کار بودند، ملی شدند، اما تفکیک نگردیدند. این املاک به همان صورت حفظ شدند تا واحدهای تولیدی بزرگی را تشکیل دهند که به مزارع بزرگ دولتی، "مزارع مردم" و "تعاونی‌های نیشکر" تبدیل شدند. این تعاونی‌ها نیز اندکی بعد به به نظام "مزارع مردم" پیوستند. این مزارع بزرگ دولتی بذر مالکیت آینده سوسیالیستی بر کشاورزی کوبا را در خود داشتند.

همین قانون ۱۷ مه ۱۹۵۹ تأسیس "مؤسسه ملی اصلاحات ارضی" را تصویب کرد که تمامی ابزارهای لازم برای به ثمر رساندن این اصلاحات عمیق به آن سپرده شد و ریاست آن بر عهده فیدل کاسترو بود. قانون اصلاحات ارضی ذاتاً سوسیالیستی نبود. حداکثر مساحت ۳۰ کابایریا مالکیت‌های بزرگ را حفظ می‌کرد و امکان بقای یک بورژوازی نیرومند روستایی را فراهم می‌کرد. اما این قانون هرگونه امکانی برای کنترل خاک کوبا توسط شرکت‌های بزرگ خارجی و متحدان و وابستگان محلی آن‌ها، یعنی لاتیفوندیست‌های کوبایی، را منتفی می‌کرد. به همین دلیل، این قانون ماهیتی ملی - رهایی‌بخش، ضد امپریالیستی و انقلابی داشت. از این رو بود که بلافاصله پس از اعلام آن، امپریالیسم و ارتجاع داخلی رویارویی مستقیم با انقلاب را در پیش گرفتند. با تکیه بر این اصل که زمین باید به کسانی که روی آن کار می‌کنند، تعلق داشته باشد قانون اصلاحات ارضی پاسخی بود به یک نیاز تاریخی: بدون آن، دولت انقلابی نمی‌توانست به تنوع‌بخشی در تولید، توسعه اقتصادی، ریشه‌کن کردن بیکاری، فقر و بی‌سوادی دست یابد. همان‌طور که در آن زمان رائول کاسترو تأکید کرد: "بدون اصلاحات ارضی، نه استقلال اقتصادی ممکن است، نه پیشرفت صنعتی و نه رفاه اجتماعی".

--------------------------------------------

توضیحات مترجم

*

لاتیفوندیا :(Latifundia)

لاتیفوندیا یا لاتيفوند به املاک یا زمین‌های کشاورزی بسیار وسیع و متمرکزی گفته می‌شود که در مالکیت یک شخص، خانواده یا شرکت قرار داشته و معمولاً توسط کارگران مزدبگیر اداره می‌شوند. منظور از نظام لاتیفوندیا در اینجا ساختار قدیمی مالکیت زمین در کوبای پیش از انقلاب است که در آن، تعداد کمی از مالکان بزرگ مساحت عظیمی از اراضی را در اختیار داشتند که عامل نابرابری عمیق اقتصادی و اجتماعی بود.

بهره برداران (Colonos) :

منظور از بهره بر‌داران در اینجا کشاورزانی است که بر روی زمین‌های متعلق به دیگران کار می‌کردند و در ازای پرداخت اجاره یا توافقی دیگر، به کشت محصول مشغول بودند. این افراد مالک زمین نبودند، بلکه به‌عنوان بهره‌بردار از زمین دیگران شناخته می‌شدند و با اجرای قانون اصلاحات ارضی، امکان مالکیت بر زمین‌هایی را که بر آن کار می‌کردند، به دست آوردند.

سهم‌بران (Aparceros): 

منظور از سهم‌بران در اینجا کشاورزانی است که بدون مالکیت زمین، روی زمینی کار می‌کنند و محصول به‌دست‌آمده را با مالک زمین بر اساس توافقی (معمولاً بر مبنای درصدی از محصول) تقسیم می‌کنند. بدین ترتیب، آن‌ها بخشی از محصول را به مالک می‌دهند و بخشی دیگر را برای خود نگه می‌دارند. این نظام، بدون اینکه سهم‌بر مالکیتی بر زمین داشته باشد، امکان استفاده از زمین را به او می‌دهد.

اشغال‌کنندگان موقت (Precaristas): 

منظور از اشغال‌کنندگان موقت در اینجا افرادی است که بدون داشتن سند مالکیت یا قرارداد رسمی، زمین را به صورت موقت در اختیار گرفته و از آن استفاده می‌کنند. این افراد معمولاً در وضعیت حقوقی نامشخصی قرار دارند و امنیت بلندمدتی برای ماندن و کار روی زمین ندارند. قانون اصلاحات ارضی برای این گروه نیز امکانی فراهم کرد تا مالکیت یا حقوق تثبیت‌شده بر زمین را به دست آورند.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 953   -  5 دیماه 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت