راه توده                                                                                                                                                       بازگشت

ماتریالیسم تاریخی
خلق های ایران
وحقوق پایمال شده
آنها در حکومت ها

امیرنیک آئین


 

درس 89- مسئله ملی درایران

مبارزان مارکسیست درهرکشور، به طورمشخص با تکیه برتئوری مارکسیستی- لنینیستی "ملت و مسئله ملی" وضع معین کشورخود را بررسی می کنند و به مسائل خود پاسخ گفته، راههای حل آن را بیان می دارند. درمیهن ما روشن کردن مسائل ملی، برای امرپیکار آزادیبخش میهنی، ملی و اجتماعی ما حائز اهمیت ویژای است.

(1)
مسائل ملی درکشورما البته بغرنج است و هنوزمارکسیست- لنینیست ها کار زیادی برای بررسی آن در پیش دارند. ولی این، به آن معنا نیست که کاری نشده یا خطوط اساسی مسئله روشن نشده است. برعکس، کمونیست های ایرانی مسئله ملی را مورد بحث دقیق و علمی، دورازجنجال شوینیستی و تعصب کورناسیونالیستی قرارداده اند. حزب توده ایران دراین زمینه سهم شایانی دارد. دراسناد رسمی حزب ما، درنشریات حزب توده ای ما، جوانب مختلف مسئله ملی مورد بررسی و ارزیابی قرارگرفته و تزهای راهنما ارائه شده است. همچنین مارکسیست- لنینیست های کشورهای دیگر و بویژه دانشمندان شوروی و خاور شناسان و ایران شناسان نامی آن کشور، کار پژوهشی بزرگی را در زمینه بررسی تکامل اتنیک خلقهای ایران و تاریخ قوام و شکل گرفتن اشکال تجمع مردمی درسرزمین میهن ما، ازپیش برده اند که درکتب و رسالات و مجلات علمی مختلف گرد آوری شده است.

(2)
کشورما، ایران، کشوری یک ملتی نیست. درسرزمین ما، ملت ها و اقلیت های ملی متعددی زیست می کنند که جامعه شناسان و اقتصاددانان و مردم شناسان و دیگردانشمندان میتوانند خصوصیات هریک را مطالعه کرده و مشخص نمایند. برخورد اصولی و علمی حزب ما براین واقعیت متکی است که ایران کشوری است کثیرالمله که درآن ملتها و اقوام گوناگونی زندگی میکنند مانند فارسها، آذربایجانیها، کردها، بلوچها، ترکمنها و عربها. در نواحی مختلف ایران درداخل واحدهای ملی دیگر، اقوام و عشایرترک زبان و کرد زبان بسرمی برند که دارای سرزمین، زبان و آداب و رسوم خود می باشند. بعلاوه اقلیت های ملی دیگری وجود دارند که درسراسرکشور ما پراکنده اند. مانند ارمنی ها، آسوری ها و یهودی ها... بنابراین، ارزیابی و بررسی حزب ما که برپایه واقعیت موجود و علم متکی است درست نقطه مقابل نظرو برداشت محافل حاکمه ایران است که وجود ملت های مختلف را دردرون میهن واحد ما ایران نفی می کند و این نفی موجودیت ملی را شالوده ستم ملی و نفی حقوق دمکراتیک ملی قرارمی دهد. مبارزان باید درمسئله ملی نیز واقعیت عینی را ببینند و مسائل ناشی ازآنرا بررسی کنند و برای آنها راه حل های مناسب را به جویند. بررسی علمی جامعه چند ملتی ایران نشان میدهد که درجه رشد اتنیک و تکامل خصوصیات ملی درهمه جا و همه موارد یکسان نیست. سطح رشد متفاوت و فراز و نشیب های گذاراز دوران ارباب رعیتی و نظام عشیره ای و پیش ازسرمایه داری به مناسبات تولیدی سرمایه داری موجب شده است که درجه قوام ملی، درنزد واحدهای ملی ساکن ایران یکسان نباشد. بدین معنا که نضج علامات چهارگانه ایکه وجود آنها برای تشکیل ملت ضروراست، یعنی اشتراک سرزمین، اشتراک زبان، اشتراک فرهنگ، اشتراک مناسبات اقتصادی درنزد همه این واحدهای ملی، درسطح همانند قرارندارد. روشن است که در کنارفارس ها، آذربایجانی ها و کردها مراحل تکامل بیشتری را ازجهت این قوام گذرانده اند. (لازم به تذکراست که مقصود ازاصطلاح فارس ها البته ساکنین استان فارس نیست، بلکه این یک اصطلاح قراردادی و رایج است که کلیه ساکنین ایران را بغیرازآذربایجانی ها و کردها و بلوچها و عرب ها دربرمیگیرد.)
حزب توده ایران معتقد است که "ایران کشوری است کثیرالمله و رشته های مختلفی خلقهای ساکن ایران را بهم پیوند می دهد. این خلق ها طی قرن های متمادی تاریخ با یکدیگر سرنوشت مشترکی داشته اند و درابداع و ایجاد فرهنگ غنی و برازنده ایران با هم همکاری کرده اند و در راه استقلال و آزادی متحدا و دوشادوش هم فداکاری های بی شماری نموده اند. منافع اساسی خلق های ایران در راه مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع با هم در می آمیزد. ولی درنتیجه وجود ستم ملی که ازطرف طبقات حاکمه اعمال می گردد، همه این خلق ها ازحقوق حقه خود برخوردارنیستند. ستم ملی مانع تامین اتحاد عمیق بین خلق ها و مانعی درراه ترقی سیاسی اقتصادی و فرهنگی همه جانبه کشورشده است.

(3)
باید توجه داشت که ستم ملی برای توده زحمتکش و امر رشد کشور، تنها درتحمیل زبان فارسی درآموزش و درمراجعات به ادارات خلاصه نمی شود و عواقب مترتب برآن نیز، تنها زمینه فرهنگی را دربرنمی گیرد. ستم ملی واقعیت چند جانبه ای است که زائیده رژیمی استثمارگر و استبدادی و ضد خلقی است. درکشورما به جزفارس ها، بقیه واحدهای ملی ازحق اداره اموراجتماعی، اقتصادی، اداری و فرهنگی خویش محرومند. یعنی در معرض ستم و تبعیض ملی قراردارند. ستم ملی درمیان ملل و اقوام ساکن سرزمین ایران، تخم دشمنی و سوء ظن و عدم اعتماد می افشاند و مانع همبستگی واحدهای ملی ساکن کشور ما دریک اتحاد داوطلبانه و برادرانه می گردد. بنابراین می بینیم که ستم ملی موجود، چند جانبه است و درهیچ کجای ایران شاخص ملی و تعلق ملی، مبنای کمترین خود مختاری یا داشتن حقوق ملی نیست. عواقب این ستم ملی، نه فقط زمینه فرهنگی بلکه زمینه های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را وسیعا فرا می گیرد و حتی نتایج هلاکت بار آن می تواند تمامیت ارضی ایران و موجودیت آن را به مثابه یک میهن واحد مورد مخاطره قراردهد. سیاست تبعیض ملی و ستم ملی رژیم ازهمه لحاظ برای میهن ما، برای رشد همه جانبه و سالم آن، برای غلبه برعقب ماندگی و ترقی موزون و متناسب همه نواحی و همه خلق ها و همچنانکه گفتیم برای ایجاد داوطلبانه و مستحکم مردم سراسرایران بسیار زیان باراست و نیروهای مترقی باید دراین جهت نیزمبارزه اصلی و پیگیرخود را علیه این سیاست و عواقب آن سازمان دهند. اگربرخی ازنمایندگان خانواده های بزرگ بهره کش قشر بالائی آذربایجانی ها، کردها، بختیاری ها و غیره را درمقامات وزارت و سفارت و استان داری و غیره می بینیم و آنها را جزئی ازبزرگترین ثروتمندان و بخشی ازهیئت حاکمه می یابیم، این به معنای تساوی حقوق برای توده های زحمتکش ملتهای مزبور نیست. نمایندگان قشرهای بالائی آن ملت ها و اقلیت های ملی، که صاحب پست های رهبری دردولت و دردستگاه های مرکزی و محلی و دراموراقتصادی و نظامی و غیره اند، با سایرعناصرهیئت حاکمه بهم جوش خورده اند و بهیچوجه نمایند ملت خود و اقلیت ملی که ازآن نشئت گرفته اند نیستند. آنها خصوصیات ملی خود را از دست داده اند.

ستم ملی، برملت ها و اقلیت های ملی، ازجانب طبقه حاکمه ای که عناصری ازمنشاء خود آن ملت ها و اقلیت ها را درخود جذب کرده اعمال می شود.

(4)
واقعیات نشان میدهد که دربین واحدهای ملی ساکن سرزمین ما آگاهی ملی و مطالبه حقوق ملی درحال رشد است و مسئله ملی بیش ازپیش حّدت می یابد و حل آن بیکی از وظایف مبرم اجتماعی بدل می گردد. درطرح و حل مسئله ملی درکنار واقعیت ستم ملی که ازطرف هیئت حاکمه اعمال می شود و موجب تفرقه معنوی ملل و اقوام ساکن میهن ما است باید واقعیت دیگری را نیزمورد توجه قرارداد و آن رشته های مختلفی است که واحد های ملی ایران را به یکدیگرپیوند میدهد.

سرنوشت مشترک، طی قرون متمادی، همکاری برای ایجاد فرهنگ ایران، مبارزه مشترک برای استقلال میهن و آزادی و همچنین روند عینی نزدیکی خلق ها براثر رشد جامعه و درآمیختگی های اقتصادی و انسانی و فرهنگی ناشی ازآن، مظاهر گوناگون این پیوند است.

همه میدانند که ازدرون مبارزات اجتماعی و تلاش های فرهنگی مشترک خلق های ایران چهره های برجسته ای برخاسته اند که اهمیت جهانی دارند و متعلق بهمه خلق های ایرانند. درهمین دوران ما، حیدرعمواغلی و پسیان، ستارخان و دکترتقی ارانی، مصدق و روزبه، دهخدا و معین، بهار و نیما ازآن سیماهائی هستند که بیش ازتعلق ملی خود، افتخار آفرین همه مردم ایرانند. اشتراک منافع همه ملل و اقلیت های ملی ایران، درمقابله با امپریالیسم و ارتجاع جنبه مهم و اساسی این پیوند است. همه خلق های ایران دربرابر نقشه های نو استعماری و حکومت استبدادی سلطنتی منافع واحد دارند. همه اینها به نحو یکسان مورد ستم امپریالیستی و عمال داخلی آن قراردارند. عواقب شوم سیاست رژیم در منطقه و سرکوب ملل و نهضت های رهائیبخش ملی خاورمیانه و خلیج فارس و تحریکات علیه دول مترقی منطقه که زیانش متوجه همه میهن ما است، دامنگیرکلیه ملل و اقلیت های ملی ساکن ایران میشود.
پس طرح و حل درست مسئله ملی میطلبد که هم ستم ملی و محرومیت های ملی موجود را در نظرداشت و هم پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی و منافع عمده مشترک سیاسی و اجتماعی موجود بین خلق های ایران را.

(5)
حزب توده ایران، حزب همه زحمتکشان میهن ما، نظرروشن و صریح خود را درباره چگونگی حل مسئله ملی اعلام نموده است. حزب توده ایران طرفدار برابری کامل حقوق کلیه اقوام و ملل و اقلیت های ملی ساکن سرزمین ایران و اتحاد داوطلبانه آنها درچارچوب میهن واحد و برپایه حفظ تمامیت ارضی کشورایران است.

ریشه کن کردن ستم ملی، شرط اساسی و مقدم تامین این هدف است. برای ایجاد واقعی و تمامیت ارضی مستحکم باید ستم ملی را ازبین برد. راه نیل بدین مقصود تامین خود مختاری اقوام و ملل محروم ایران است. باید حق کامل خلق های ایران درتعیین سرنوشت خویش تامین گردد و حق اقلیت های ملی دربرخورداری از کلیه حقوق اجتماعی و فرهنگی و ملی شناخته شود. تقسیمات کشوری باید درچارچوب میهن ما برپایه ملی انجام گیرد. درمورد اقلیت های ملی که به علت پراکندگی خود نمی توانند خود مختاری داشته باشند باید برابری حقوق آنها با سایرملل و اقوام ساکن ایران و نیزحقوق فرهنگی آنان تامین گردد.

حزب ما خاطرنشان می سازد که تضاد ملی با آنکه ازتضادهای مهم جامعه ما است ولی تضاد اصلی نیست. وظیفه مقدم همه زحمتکشان ایران، همه خلق های ایران صرفنظر از تعلق ملی، کوشش یگانه درجهت مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع و استبداد است. حزب ما، هم انحراف ناسیونالیسم ملت کوچک و هم انحراف شوینیسم ملت بزرگ را رد میکند و همواره مدافع منافع طبقاتی زحمتکشان و مدافع منافع ملی خلق های ایران بوده و هست.

حل قطعی مسئله ملی، جز با حل مسائل طبقاتی، پس ازانجام و پیروزی انقلاب سوسیالیستی، امکان پذیرنیست. رفع کامل ستم ملی درگروی طرد قاطع ستم طبقاتی و ریشه کن شدن استثماراست. بنابراین مسئله ملی به طورکامل و قاطع درنظام سوسیالیستی حل خواهد شد که رسیدن به آن هدف غائی حزب توده ایران است.


راه توده 151 01.10.2007



 

فرمات PDF :                                                                                                        بازگشت