راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

مثل قارچ در محلات شهرها روئيده اند

هيات های عزاداری

کانون های فساد و حوادث آينده

 

آنچه که درباره خشم و عصيان قوميت ها و مذاهب اقليت در ايران نوشته مي شود، تنها يک بخش از واقعيت احتمال تکه پاره شدن ايران است. در هر شهر و منطقه ايران زمينه های روياروئي و برخورد - حتي ميان محلات يک شهر- فراهم شده است. حتي در شهری مثل کاشان در مرکز ايران که مردم آن به ملايم ترين و محتاط ترين مردم ايران شهرت داشتند. در اين شهر هم مثل همه شهرهای ديگر، که در محلات و خيابان های مختلف آن هيات های عزاداری مثل قارچ از زمين روئيده اند، چنين هيات هائي تشکيل شده است، اما تعداد آنها فورا به چشم هر تازه واردی مي آيد. مثلا در برخي از خيابان های کاشان شايد 7 تا 8 هيات عزاداری تشکيل شده که در تمام طول سال فعال اند. حکومت اين هيات ها را پايگاه حمايتي خود قلمداد کرده و از طريق مساجد و ارگان های نظامي همه نوع کمکي به آنها مي کند، اما واقعيت اينست که اين هيات ها نه تنها کمکي براي امنيت و حوادث احتمالا نظامي آينده نيستند، بلکه خود کانون های نا امني و خطراند. هيچکدام از اين هيات ها چشم ديدن ديگری را ندارد، همه با هم رقيب اند و در جريان برگزاری مراسم عزاداری و اعياد مذهبي اين رقابت که توام است با خشونت پنهان کاملا به چشم مي آيد. اين هيات ها اسامي مختلف و گاه خنده داری را برای خود انتخاب کرده اند. مثلا هيات ديوانگاه حسين. اين هيات هر وقت عزاداری است با هرچه که دم دستشان باشد توی سر و صورت خود مي زنند. اين حرکات چنان بدوی و وحشيانه است که مردم حتي تاب ديدن آن را هم ندارند و اغلب با انزجار از آنها فاصله مي گيرند.

اکثر اين هيات ها به بسيج مساجد وصل اند و افراد مسن و با سابقه مذهبي محلات جوان ها را به اين هيات ها جلب مي کنند. شب های عزاداری بلند کردن علم و کوتل و علامت يک زور آزمائي و رقابت است. مثل مسابقه کشتي و يا مسابقه بوکس، و بر سر همين مسئله بين جوان های همين هيات ها نزاع و حتي چاقو کشي مي شود. تازه، از محله که بيرون مي روند با محله ديگر بر سر همين مسائل رقابت شروع مي شود. قديمي ترها و مسن تر ها، اسم بسيجي هائي را که تازه موی صورتشان درآمده و چون نتراشيده اند بسيار نرم است، گذاشته اند "جوجو بسيجي". بقيه مناسبات را خودتان حدس بزنيد. بر سر همين جوجوها نيز بين محلات و دسته ها و هيات ها رقابتي است که اغلب به کتک کاری مي کشد.

 

 

 

                                                                                             بازگشت