راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تخیلات کودکانه
"فراتر" رفتن
خواست های جنبش
 

 برخی افراد و گروه هایی که عمدتا در خارج از کشور هستند، بار دیگر به همان شیوه که در دوران محمد خاتمی و مجلس ششم تئوری بافی می کردند، سخن از این می گویند که گویا خواست مردم از کنار زدن احمدی نژاد "فراتر" رفته و به مرحله ضرورت سرنگونی نظام ولایت فقیه و کل جمهوری اسلامی رسیده است!

بر این اساس، گویا میرحسین موسوی و محمد خاتمی و دیگران نیز اکنون از خواست مردم "عقب افتاده" و مردم آنها را پشت سر گذاشته اند. خود مردم که مدعی اصلی هستند و در صحنه مبارزه واقعی حضور دارند و باتوم و چماق می‌خورند چنین ادعایی ندارند، اما عده‌ای در خارج از کشور که کنار گود نشسته اند بجای مردم از این نوع سخن ها می گویند و حتی از آنها طلبکارند!

کسانی که چنین ادعایی می کنند تصور می کنند که "فراتر" رفتن از یک شعار و یک خواسته در مغز افراد و بر روی کاغذ صورت می گیرد، نه در عمل واقعی و عرصه مبارزه. در حالیکه فراتر رفتن از یک خواسته، یک امر ذهنی نیست، بلکه یک امر واقعی است. یعنی زمانی می توان از یک خواست فراتر رفت که آن خواست تحقق پیدا کرده باشد و بنابر این سئوال مطرح شود که آیا به این مقدار که دست یافتیم اکتفا کنیم یا فراتر برویم؟ از خواسته بدست نیآمده و تحقق نیافته که نمی توان "فراتر" رفت!

نتیجه عدم درک این مسئله، مانند بسیاری مسائل دیگر، اتفاقا فرصت مانورهای تبلیغاتی را به کسانی می دهد که خواست جنبش مردم عبور از آنهاست!

برای نمونه، ما در مراسم چهلم قربانیان کودتا شاهد شدیم که عده ای در دو مرکز تظاهرات مردم، ناگهان با شعار "جمهوری ایرانی" به جای "جمهوری اسلامی" سروکله شان پیدا شد.

آنها بیهوده سروکله شان پیدا نشد. آمدند تا با این شعار مانور کرده و روحانیون و مذهبیون را از جنبش کنونی بترسانند و آنها را از جنبش جدا کنند و به پیکر لاغر و کم گوشت کودتا وصل کنند! درحالیکه قدرت جنبش امروز مردم علیه کودتا، درست در وسعت حامیان آنست و باید کوشید نه تنها این وسعت حفظ شود، بلکه وسیع تر نیز بشود. با چنین شعارهائی به این وسعت دست خواهیم یافت؟

یا مثلا در انقلاب 57 شعار و خواست اولیه مردم رفتن شاه بود. زمانی که این شعار و این خواسته تحقق پیدا کرد و شاه رفت، این پرسش مطرح شد که آیا رفتن شاه کافی است یا می‌خواهیم فراتر برویم. شاه رفت که چه شود؟ پسرش به جای او بیاید؟ شورای سلطنت تشکیل شود؟ یک شاه دیگر بیاوریم؟ یا اینکه حالا که شاه را بیرون کردیم می‌خواهیم اصلا کل سلطنت را براندازیم؟

بنابراین، پس از تحقق خواست رفتن شاه بود که مردم از این خواسته فراتر رفتند و رفتن سلطنت را مطرح کردند. ولی هرگز در انقلاب 57 تا پیش از رفتن شاه بحث رفتن سلطنت مطرح نبود. به این دلیل ساده که مردم می دیدند که در همان کندن و بیرون کردن شاه چقدر دشواری و موانع دربرابر آنهاست، چه رسد به رفتن کل سلطنت. در واقع همان رفتن شاه آنقدر برای مردم ناباورانه بود که چنان جشن بزرگ پیروزی را در خیابان ها برپا کردند. در این شرایط مردم چگونه می توانستند "فراتر" رفته و خواهان سرنگونی سلطنت باشند؟ فراتر رفتن از شعار بیرون کردن شاه به شعار پایان سلطنت قبل از اینکه شاه برود یعنی اینکه مردم درواقع دربرابر موانع بیرون کردن شاه خسته و تسلیم و ناامید شده اند؛ یعنی اینکه دیگر نه شاه خواهد رفت نه سلطنت. و این دقیقا همان کاریست که مدعیان فراتر رفتن مردم از خواست برکناری احمدی نژاد می خواهند انجام دهند. 

زمانی می توان از خواست ابطال انتخابات یا برکناری محمود احمدی نژاد فراتر رفت که قبلا انتخابات را ابطال یا وی را برکنار کرده باشیم و سپس این پرسش مطرح شود که آیا به این مقدار قانع ایم یا از این بیشتر می خواهیم. وقتی ما هنوز زورمان نرسیده انتخابات را ابطال کنیم چگونه می خواهیم "فراتر" برویم و جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم؟ این شکل "فراتر" رفتن همان ناامید شدن از امکان کنار زدن احمدی نژاد و تثبیت حکومت و جمهوری اسلامی است نه سرنگونی آن!

کسانی که این داستان های تخیلی را به اسم مردم و نمایندگی نداشته از طرف آنها می سازند در خیالات خود یک کاخ بنا می کنند و طوری سخن می گویند که گویا دیگر احمدی نژاد کنار رفته یا کنار رفتن او قطعی شده و همه مردم پس از این برکناری اکنون می خواهند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند ولی میر حسین موسوی گویا از این جنبش عقب افتاده و هنوز صحبت از ظرفیت های قانون اساسی و چارچوب جمهوری اسلامی یا تشکیل جنبش و منشور اتحاد و غیره می کند. یا مثلا محمد خاتمی با طرح خواست رفراندم از مردم عقب مانده است. در هر حالی که چه تکیه بر قانون اساسی و چه خواست رفراندم همه برای ایجاد شرایط لازم تحقق خواست اولیه کنار زدن احمدی نژاد است که بدون تحقق آن بقیه خواست ها - هر قدر هم در حرف و ادعا "فراتر" رفته باشد - جز یک آرزوی پوشالی خستگان و ناامیدان چیزی دیگر نیست.

 

بازگشت