راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

قطع پیوند با رویدادهای ایران
معنائی جز "مرگ سیاسی" ندارد!

 

در این شماره راه توده متن مصاحبه‌ای را می‌خوانید که حاصل گفتگوی سردبیر راه توده با مانوک خدابخشیان، برنامه ساز رادیو تلویزیونی در امریکاست. این گفتگو مهرماه 1385 انجام شده و در شماره آبانماه راه توده انتشار یافته است.
ما انتشار و خواندن دوباره آن را، در شرایط کنونی کشور مفید تشخیص دادیم، زیرا سیر حوادث پیش و پس از کودتای 22 خرداد، تبدیل سپاه پاسداران به بزرگترین بنگاه اقتصادی و بالا گرفتن تبلیغ ظهور امام زمان، خطر حمله نظامی به ایران، همچنین یورش به روحانیون صدر انقلاب و سازمان‌ها و احزابی که رهبران آنها همگی از کادرهای صدر انقلاب و جمهوری اسلامی‌اند و همچنین سلسله رویدادهای دیگری که در یکسال گذشته شاهد آنها بوده‌ایم، همه نشان میدهد که بسیاری از نکات مطرح شده در آن مصاحبه نه تنها به حقیقت نزدیک بوده، بلکه تحقق یافته است. در آن زمان، یعنی چهار سال پیش، دیدن مسیری که تحولات ایران طی می‌کند، چندان دشوار نبود، اما به این شرط که سیر رویدادهای پیش و پس از انقلاب 57 بی وقفه دنبال شده باشد. یعنی همان کاری که شورای سردبیری راه توده، زیر انواع فشارهای جانبی دنبال کرده و به آنها که "نبرد که بر که" را پایان یافته اعلام کرده بودند، هشدار داد که به بیراهه نروید:
 

به آنها که به جبهه مشارکت و به سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی توصیه می‌کردند از حاکمیت خارج شده و به اپوزیسیون بپیوندید،
به آنها، که در سالهای بسیار تعیین کننده برای حوادثی که اکنون شاهد آن هستیم، در داخل کشور دچار خوش بینی‌های مذهبی و تحت تاثیر دوستی‌ها و همکاری‌های گذشته‌ها بودند و اعتقادی به زیربنای قدرتمند تحولات اجتماعی، یعنی قشربندی‌های طبقاتی- اقتصادی نداشتند،
به آنها که درمهاجرت، در چنبره بحث‌های بی سرانجام و آلترناتیو سازی‌های دلخواه خویش سرگرم شده و از تحولات در داخل کشور و در داخل جمهوری اسلامی غافل بودند،
به آنها که نتوانستند اهمیت انتخابات دوم خرداد را درک كنند باوجود ادعاهایی كه پس از تحریم آن انتخابات و اعلام غافلگیر شدن از نتیجه انتخابات مطرح كردند،
به آنها که با رویدادهای کنفرانس برلین آنقدردور خود چرخیدند که سرشان گیج رفت و زمین خوردند،
به آنها که اهمیت مجلس ششم را درک نکردند و نتوانستند درجهت تقویت و دفاع از آن گام بردارند،
به آنها که نتوانستند پل ارتباط قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 را با قتل‌های زنجیره ای، ترورها و انفجارهای منسوب به مجاهدین خلق را با اعدام‌های حکومتی پیدا کنند،
به آنها که روحانیت را از ابتدای انقلاب و جمهوری اسلامی یک کاسه و یک "کاست" اعلام کردند و مدال تیزبینی به سینه خود نصب کردند و سرانجام نیز نتوانستند درک کنند که روحانیون نیز مانند همه طبقات و قشربندی‌های آن، دارای لایه بندی هائی هستند که آنها را از هم جدا می‌کند. همانگونه که در انقلاب مشروطه کرد و در تاریخ 31 ساله اخیر نیز همین جدائی و رویاروئی روی داد،
به آنها که در فضای مهاجرت غرق شدند و از حضور سیاسی و تاثیر گذاری روی تحولات ایران غافل ماندند،
به آنها که....
روی سخن، همچنان با همه آنهاست. این که خود را با واقعیات داخل کشور اگر پیوند بدهید، درک و شناخت کلی آنچه روی میدهد و روی خواهد دشوار نبوده و نیست!
ما با استناد به مصاحبه‌ای که آن را در این شماره راه توده، یکبار دیگر منتشر کرده ایم بار دیگر این توصیه را می‌کنیم.
این مصاحبه در ستون اول سمت راست این شماره راه توده قابل دسترسی است.
 


راه توده 279 16.08.2010
 

بازگشت