بازگشت

 

 

هیتلر و آلمان ها
هيتلر و زنان
خانه داری و تولید بچه!
ترجمه علیرضا خیرخواه
(51)

 

ما به مسئله نگرش هيتلر نسبت به زنان و نظری كه او در اين باره داشت فقط نگاهی كوتاه می‌اندازيم.
برای اين موجود تشنه قدرت و احترام، عشق و روابط جسمانی، اهميت درجه دوم داشت. اما بنظر می‌رسد كه ميان جنسيت پريشان و مختل او با فرار به جلويش در عمل رابطه ای وجود دارد. ما از سرنوشت دردآور معشوقه های او، از ماجراهای "احساسی" او اطلاع داريم. هانس فشتانگ، بورژوای بزرگ مونيخ و كسی كه از همان ابتدای فعاليت سياسی هيتلر دوست نزديك او بود از قول جلی رائوبال خواهر زاده هيتلر و تنها زنی كه هيتلر واقعا دوست داشته نقل می‌كند كه جلی كمی پيش از خودكشی چنين فاش می‌كند: "دايی من يك هيولاست. كسی نمی تواند آنچه او مرا به انجام آن وادار می‌كند تصور كند."
هيتلر يقينا اوا براون را كمتر دوست داشت. براون خود شكوه می‌كند كه تنها در خدمت برخی اهداف است و غالبا به حال خود رها و تحقير شده است. اوا براون نيز دوبار كوشيد به زندگی خود پايان دهد. هيتلر در مراسم‌ها زنان را با جذبه خود جلب می‌كرد. بعنوان يك سخنران او می‌توانست مخاطبان مونث خود را مجذوب كند، زيرا آنان احساساتی تر و نفوذپذير تر نسبت به حال و هوايی بود كه او ايجاد می‌كرد. يكی از معاصرانش مدعی است كه همه زنان ديوانه او هستند.
هيتلر غالبا زنان را با توده های مردم مقايسه می‌كرد. او بخشی از نبرد من را به اين معادله اختصاص داده است. در واقع او زنان و مردم را به يك اندازه تحقير می‌كرد، هر چند دنبال بدست آوردن هر دو آنان بود. تساوی كه او مطرح می‌كرد بسيار روشنگر است : زنان = توده ها. برخی اين فرض را مطرح كرده اند كه هيتلر ناتوان از اينكه زنانی را كه دوست داشت به تملك خود درآورد بدنبال تسلط بر توده و قرار دادن آن تحت "قدرت" خود افتاد. ضمن اينكه او خود روزی گفته بود تنها نامزد واقعی او همانا آلمان است. اين انديشه پايين بودن زنان كه از نسل های گذشته آمده بود، هيتلر را به سده نوزدهم پيوند می‌داد. سده ای كه در آن وضعيت روحی پدرسالاری حاكم بود و در همه جا بر وابستگی مادرزادی زنان تاكيد می‌شد. به هر صورت همانطور كه لانز فون ليبنفلز، اين نژادپرست زن ستيز كه هيتلر بسيار از او الهام گرفته بود، می‌گويد: زن جذب مردان نژادهای پست تر و خون های ناخالص می‌شود.
هيتلر زير پوشش اين كه زن بايد زنيت خود را حفظ كند، با حق انتخاب كردن و انتخاب شدن، مطالبه كردن و كسب دانش او مخالفت كرد. او از زن "فضل فروش"، از زنان آزاد نفرت داشت. آرمان او "زن خانه دار" بود كه خود را وقف خانواده كند و چندين فرزند پرورش دهد. سرنوشت زن در اينجاست. در طرح های بزرگ او كه پس از پيروزی اجرا خواهد شد وفادارترين و ارزشمندترين سربازان حق "استراحت جنگجو" خواهند داشت، يعنی برخورداری از زيباترين زنان. او همچون هيملر، چند همسری را ناديده می‌گرفت زيرا مدعی بود كه به جمعيت زيادی نياز دارد. آيا خدا هميشه در كنار گردان های بزرگ نيست؟ او هر سال يك روز به افتخار "مادر آلمانی" جشنی برپا كرد كه در آن به شايسته ترين زنان نشان و جايزه داده می‌شد.
بيادآوريم كه كمی پيش از خودكشی، زمانی كه حلقه سپاهيان شوروی حول سنگرگاه او تنگ می‌شد، با معشوقه اش اوا براون ازدواج كرد و سپس او و خود را كشت.

هيتلريسم، شكل آلمانی فاشيسم
تاريخ نگاران آلمان مدت های طولانی در پذيرش اين واقعيت و تحليل سرشت عميق آن ترديد داشتند. آنان بر برخی ويژگی های هيتلريسم تاكيد كرده و آن را از ايدئولوژی موسولينی متمايز می‌دانستند. يقينا سخن بر سر آن نيست كه ويژگی های ناسيونال- سوسياليسم را كه با يك جريان آلمانی بسيار كهن و بسيار ريشه دار در مردم پيوند داشت، منكرشويم. نژادپرستی و يهودستيزی، عناصر مهم و حتی درجه نخست نوع آلمانی فاشيسم است كه از مدل ايتاليايی آن اقتباس نشده است. ضمن اين كه در نازيسم ريشه های كيش گذشتگان و ستايش غرور "گرگ زادگان" نيز ديده می‌شود. وسواس خلوص خون، در اسپانيايی های سده 16 نيز ديده ميشود. اما هيتلر با خلق و خوی خود، با ايدئولوژی خود و عملش، برجسته ترين نماينده فاشيسم آلمان است.
فاشيسم از زمانی كه توده‌ها وارد سياست شدند، از زمان پيروزی انقلاب اكتبر و ايجاد احزابی كه نسبت به احزاب انترناسيونال دوم پيگيرتر بودند و خواهان آن بودند كه سوسياليسم را پس ازواژگونی سرمايه داری برقرار كنند، در دستور روز قرار گرفت. در اين شرايط دولت نيرومند به ضرورتی مطلق تبديل شد، چه از نظر ارگان سركوب در داخل و توسعه طلبی در خارج و چه بعنوان عنصری اقتصادی. هدف فاشيسم ازنظرسياسی، دستكاری افكار عمومی، مشوش كردن اگاهی طبقات زحمتكش، منحرف كردن آنان از آرمانهای انقلابی، يافتن انگيزه های ديگری برای رشد، كاناليزه كردن نارضايتی طبقات متوسط، و پذيرش مردم نسبت به جامعه ای "سامان يافته" را بدست آوردن. ويژگی اساسی فاشيسم عبارتست از آن كه می‌خواهد يك جنبش وسيع توده‌ای باشد، با ظاهری انقلابی، اما با هدف حفظ وضع موجود و ساختار اقتصادی- اجتماعی سرمايه داری به هر قيمت.


راه توده 132 14.05.2007
 

  فرمات PDF :                                                                                                          بازگشت