مقدمه مترجم
کتاب "امپریالیسم – بالاترین مرحله سرمایه
داری" ادامه و گسترش احکام و اندیشه هایی است که مارکس در اثر فنا ناپذیر
خود"سرمایه" بیان داشته است. این کتاب درماههای ژانویه – ژوئن سال 1916 در
زوریخ نگارش یافت. ولی لنین سالها پیش از نگارش آن در یک سلسله از آثار خود
پدیده های جدید رشد سرمایه داری را بررسی و تحلیل کرده بود (از آن جمله در
آثاری چون:" طرح و توضیح برنامه حزب سوسیال دمکرات" (سالهای 1895- 1896)،
"جنگ چین"(سال 1900)، "درسهای بحران" (سال 1901)،" بررسی وضع داخلی" (سال
1901)، "روند تراکم تولید در روسیه" (سال 1912)،" ثروت افزایی سرمایه
داری"( سال 1913)، "اروپای واپس مانده و آسیای پیشرو"(سال 1913)،"مقدرات
تاریخی آموزش کارل مارکس" (سال 1913) و غیره. برای نگارش کتاب منابع و مآخذ
و اطلاعات آماری گوناگونی در باره اقتصاد و سیاست امپریالیسم بررسی شده و
مورد تحلیل انتقادی عمیق قرار گرفته است. دستنویس های مربوط به تدارک کتاب
که بعدها در20 جزوه تحت عنوان "دفاتر امپریالیسم" انتشار یافت مشتعل بر
قریب هزار صفحه و حاوی یادداشتهایی از 148 کتاب، 232 رساله و مقاله و نیز
محاسبات، ملاحظات و نظریات و نکات گوناگونی در باره مسائل اقتصادی،
اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فلسفی است.
کتاب برای انتشار علنی در داخل روسیه تزاری در نظرگرفته شده بود و بنگاه
نشریات "پاروس" ( Parus ) می بایست آنرا به چاپ رساند. همین امر تا حدود
زیادی در سبک بیان ونگارش کتاب تاثیر بخشید. لنین در پیشگفتاری که تاریخ آن
26 آوریل سال 1917 یعنی در حدود یکسال پس از پایان تالیف کتاب و نزدیک به
دو ماه پس از انقلاب بورژوا دمکراتیک فوریه 1917 و چند ماه پیش از انقلاب
کبیر سوسیالیستی اکتبرست، می نویسد:
کتاب با توجه به سانسور تزاری نگاشته شده است. بدین جهت من مجبور بودم نه
تنها درچارچوب بسیار تنگ صرفا تئوریک – خاصه تحلیل تئوریک اقتصادی- محدود
بمانم، بلکه حداقل تذکرات ضرور مربوط به سیاست را نیز با نهایت احتیاط با
کنایه و اشاره یعنی با استفاده از آن زبان لعنتی ازوپ (رجوع شود به توضیح
شماره آ بخش حواشی .م.) بیان دارم که تزاریسم، همه انقلابیونی را که برای
نگارش یک تالیف "قانونامجاز" قلم بدست می گرفتند، به توسل بدان وامیداشت (ص
19 کتاب حاضر). لنین یک سلسله از نتیجه گیریهای خود را درقالب عبارات کلی
بیان داشت، و از بکار بردن اصطلاحات و تعاریفی که "سانسور پسند" نبود،
احتراز جست. این اثر لنین، نمونه برجسته ای از کاربرد شیوه خلاق برای تکامل
مارکسیسم با توجه به توقعات دوران نوین و درعین حال نمونه درخشانیست از این
که چگونه میتوان از امکانات علنی برا ی ترویج مارکسیسم استفاده کرد، بی
آنکه در تحلیل ها و نتیجه گیری ها ذره ای از اصول عدول شود.
بنگاه نشریات "پاروس" در دست منشویک ها بود و به همین جهت درهمان حال که
آنها چاپ کتاب را به تاخیر می انداختند، قسمتهایی را هم که در آن از تئوری
اپورتونیستی کائوتسکی و مارتف، انتقاد میشد، حذف کردند و تغییراتی در متن
کتاب دادند که اندیشه لنین را تحریف میکرد.
کتاب، نخستین بار با عنوان "امپریالیسم- مرحله امروزین سرمایه داری" در
اواسط سال 1917 با نام مستار ن. لنین(ولادیمیرایلین) به چاپ رسید و لنین
پیشگفتار کوتاهی بر آن نگاشت، ولی فرصت نکرد متن آنرا به صورت اصلیش باز
گرداند. متن اصلی کتاب به صورتی که درآغاز نوشته شده بود، در مجموعه آثار
لنین چاپ شد.
احکام و نتیجه گیریهای اساسی کتاب
کتاب "امپریالیسم – بالاترین مرحله سرمایه داری" دردوران نخستین جنگ جهانی
نگارش یافته است. اوضاع و احوال تاریخی آن زمان مسائلی چون علل بنیادی جنگ،
طرق برون رفت از آن و شیوه های افشای اپورتونیسم بین المللی را که در پرده
شعار"دفاع از میهن" عملا از جنگ پشتیبانی می کرد، در برابر جنبش کارگری
قرارداده بود. درچنین اوضاع و احوالی پژوهش همه جانبه مرحله امپریالیستی
رشد سرمایه داری ضرورت مبرم داشت، زیرا برای رهبری صحیح جنبش انقلابی که
دامنه آن روزبروز گسترده تر می شد، برای مبارزه موفقیت آمیز علیه ایدئولوژی
امپریالیستی و علیه سیاست رفرمیستی سازش با امپریالیست ها، میبایست..... یک
مسئله بنیادی اقتصادی یعنی مسئله ماهیت اقتصادی امپریالیسم که بدون بررسی
آن درک هیچیک از نکات مربوط به ارزیابی جنگ امروزین و سیاست امروزین میسر
نیست ......(رجوع شود به کتاب حاضر، ص 20)، - مورد تحلیل قرار گیرد ومفهوم
آن کاملا روشن شود.
لنین در این کتاب ضمن بررسی چگونگی رشد سرمایه داری جهانی در طول پنجاه سال
پس از انتشار "سرمایه" ی مارکس و با تکیه بر قوانین مکشوفه مارکس و انگلس
در زمینه چگونگی پیدایش و تکامل وناگزیری سقوط سرمایه داری، برای نخستین
بار ماهیت اقتصادی و سیاسی امپریالیسم را مورد تحلیل علمی عمیق قرار داد.
لنین ضمن گسترش و تکمیل تئوری مارکسیستی سرمایه داری، این تئوری را با
آموزش جامعی در باره آخرین و بالاترین مرحله سرمایه داری یعنی امپریالیسم
غنی ساخت و با تعمیم پدیده های تازه اقتصاد نظام جهانی سرمایه داری،
ناگزیری حدت تمام تضادهای ذاتی جامعه سرمایه داری را درمرحله امپریالیستی
آن نشان داد.
در دوران امپریالیسم که ماهیت اقتصادی آنرا فرمانروایی انحصارات و سرمایه
مالی تشکیل میدهد، تضاد بنیادی جامعه سرمایه داری یعنی تضاد میان خصلت
اجتماعی تولید و تصاحب خصوصی محصول کار به حد اعلای حدت خود می رسد.
تضاد میان کارو سرمایه بیش از پیش شدت می یابد. فرمانروایی انحصارات
والیگارشی مالی خصلت ضد خلقی و طفیلی گری سرمایه داری را روز بروز بیشتر
نمایان می سازد و فشار سرمایه را زیاد تر می کند و همروند با آن به تشدید
روز افزون ناخرسندی و خشم و بر آشفتگی طبقه کارگر و خلقهای ستمدیده علیه
سرمایه داری می انجامد. لنین امپریالیسم را سیستم جهانی ستمگری استعمار
مینامد که در آن چند کشور امپریالیستی معدود، اکثریت مردم جهان را با چنگال
سرمایه مالی خفه می کنند. بدینسان سرنگونی سرمایه داری و استقرار سوسیالیسم
بر جای آن، ضرورت حیاتی کسب می کند. لنین بر پایه تحلیل علمی تضاد های
سرمایه داری در مرحله آخر آن بدین نتیجه رسید که :
"امپریالیسم آستان انقلاب اجتماعی پرولتاریاست. صحت این امر از سال 1917 در
مقیاس جهانی به ثبوت رسیده است" (رجوع شود به کتاب حاضر، ص 26).
لنین برای دوران امپریالیسم خصایص و علائم اصلی زیرین را ذکر می کند:
تراکم تولید و گسترش وافزایش انحصارات، صدور سرمایه، مبارزه برای تصرف
بازارها و مناطق نفوذ جدید، بین المللی شدن روابط اقتصادی، طفیلی گری و
پوسیدگی سرمایه داری، تشدید تضاد میان کار و سرمایه و همروند با آن حدت
مبارزه طبقاتی و ایجاد شرایط و مقدمات لازم برای گذار از سرمایه داری به
سوسیالیسم. افشای سیاست استعماری غارتگرانه امپریالیسم و مبارزه بر سر
تقسیم و تجدید تقسیم جهان و چگونگی ایجاد زمینه جنگهای استیلاگرانه
امپریالیستی، از مسائلی است که لنین توجه خاص بدان معطوف داشته است. لنین
در مقاله "مارکسیسم و رویزونیسم" که د رسال 1908 نگاشته شده بود، ضمن رد
نظر کسانی که سعی داشتند آموزش مارکس و از جمله تئوری مارکس د رباره بحران
های سرمایه داری را "تصحیح" کنند و مورد "تجدید نظر" قرار دهند، نوشت:
"اشکال و فواصل زمانی و منظره بحران ها تغییر کرده است، ولی خود بحران ها
به صورت بخش ناگسستی وناگریز نظام سرمایه داری بر جای مانده اند. کارتل ها
و تراست ها همروند با تراکم تولید هرج و مرج تولید ونابسامانی زندگی
پرولتاریا و فشار سرمایه را نیز در برابر انظار همگان شدت داده و بدینسان
تضادهای طبقاتی را به حدت بیسابقه ای رسانده اند. تراست های غول آسای
امروزین با وضوحی خاص و در مقیاسی بسیار وسیع نشانگر آنند که سرمایه داری
بسوی ورشکستگی میرود- هم به مفهوم بروز بحران های سیاسی اقتصادی گوناگون و
هم به مفهوم فروگاشی مجموع نظام سرمایه داری.(لنین: جلد 17، ص 21-22).
لنین طی سالیان دراز هر کتاب و تحلیل و پژوهش تازه ای را که در باره تحولات
سرمایه داری انتشار می یافت، مطالعه میکرد. در سال 1899 تفریظی در باره
کتاب هوبسن تحت عنوان "تحولات سرمایه داری امروزی" نگاشت و در اوت سال 1904
به ترجمه کتاب هوبسن تحت عنوان "امپریالیسم" پرداخت و ضمن نامه ای از ژنو
به مادر خود ماریا اولیانوا در تاریخ 28 اوت سال 1904 نوشت:
"کتاب هوبسن را در باره امپریالیسم بدست آورده ام و کم کم مشغول ترجمه آن
هستم: (لنین، جلد 27،چاپ چهارم مجموعه آثار، ص 287).
این ترجمه در آنزمان به چاپ نرسید و دستنویس آن هم پیدا نشد.
احکام و نتیجه گیری های لنین در باره امپریالیسم پایه های تئوری لنینی
انقلاب سوسیالیستی را تشکیل می دهند. لنین در یک سلسله از آثار خود ضمن
پژوهش امپریالیسم به کشف قانون "ناموزونی" رشد اقتصادی و سیاسی سرمایه داری
رسید و براساس آن ثابت کرد که انقلاب های سوسیالیستی در کشورهای مختلف
همزمان انجام نخواهد گرفت.
علت این امر آنست که در مرحله امپریالیستی رشد سرمایه داری، آهنگ تشدید
تضادهای در حلقات گوناگون سیستم جهانی یا "زنجیره جهانی" سرمایه داری یکسان
نیست. رشد سرمایه داری نیز دراین مرحله در کشورهای مختلف با آهنگ های
مختلف، با جهش های متفاوت و به بیان دقیقتر با حرکت "ناموزون" صورت میگیرد.
مثلاآلمان یا ژاپن یا ایالات متحده آمریکا که در آغازنیمه دوم قرن نوزدهم
هم بسی واپس مانده تر از انگلیس یا فرانسه بودند، در اواخر این قرن و در
آغاز قرن بیستم واپس ماندگی اقتصادی خود را بطور جهشی، یعنی با خیزهای بلند
جبران کردند و بر این کشورها پیشی گرفتند.
این ناموزونی تشدید تضادها و ناموزونی رشد اقتصادی، برخی از کشورها و
دردرجه اول روسیه تزاری را به گرهگاه تضاد ها بدل ساخت و از جمله جنبش
کارگری را بسیار گسترش داد و موجب شد که "زنجیره جهانی" امپریالیسم در حلقه
های معینی ضعیفتر شود و برای گسیختگی آماده تر از کار در آید.
بر پایه این پژوهشت ها لنین در سال 1915 ضمن مقاله در باره شعار کشورهای
متحده اروپا نوشت:
"ناموزونی رشد اقتصادی و سیاسی قانون مطلق نظام سرمایه داریست و از اینجا
نتیجه می شود که پیروزی سوسیالیسم نخست در چند کشور و حتی در یک کشور
سرمایه داری مجزا امکان پذیرست. (لنین: آثار منتخبه، ترجمه فارسی، جلد اول،
بخش دوم، ص 486- 487).
یکسال بعد لنین بر پایه بررسی عمیق تر اقتصاد و سیاست و دوران امپریالیسم
با قاطعیت بیشتری اعلام داشت:
"سوسیالیسم نمی تواند در همه کشورها همزمان پیروز شود".
بدینسان حال دیگر لنین نه تنها از امکان، بلکه از ناگزیری پیروزی سوسیالیسم
نخست در چند کشور و حتی در یک کشور سخن می گوید واین حکم را قانونمندی عام
انقلاب جهانی سوسیالیستی اعلام میدارد و آنرا در کتاب "امپریالیسم بالاترین
مرحله سرمایه داری" بر پایه تحلیل تئوریک عمیق تر کوهی از آمارها و فاکت ها
ثابت می کند. تجربه اتحاد شوری و دیگر کشورهای سوسیالیستی صحت کامل این
نتیجه گیری علمی را بنحو درخشان نشان داد.
پدیده های جدید امپریالیسم نشانگر تشدید بازهم بیشتر تضادهای ذاتی
امپریالیسم و ادامه و گسترش آن علائم اساسی امپریالیسم است که لنین در کتاب
خود تشریح کرده است. صفت مشخصه سرمایه داری انحصاری امروزین عبارتست از
تشدید تراکم تولید در دست الیگارشی مالی. بخش عمده تولید جامعه در دست عده
معدود انحصارهاست. گروه کوچکی از سالاران سرمایه ثروت های هنگفت آفریده کار
خلق را در قبضه خود دارند. ارتجاع سیاسی که لنین آنرا مهمترین علامت
امپریالیسم میشمرد، درتمام جهات آن شدت می یابد. سراسر جامعه در چنگ
دیکتارتوری سرمایه انحصاریست. طفیلی گری و پوسیدگی سرمایه داری که بارزترین
نشانگر آن میلیتاریزاسیون اقتصاد ست بیش از پیش می شود. گسترش روز افزون
دامنه بیکاری، تورم و گرانی بیسابقه؛ بحران ارزی و صدها بلاهای درمان
ناپذیردیگر ارکان جامعه سرمایه داری را میلرزاند. درچنین اوضاع و احوالی
ناموزونی و رشد جهشی ناهماهنگ کشورهای مختلف سرمایه داری، تشدید می گردد و
مبارزه بر سر بازار فروش و مناطق سرمایه گذاری و منابع مواد خام حاد تر می
شود.
کتاب "امپریالیسم- بالاترین مرحله سرمایه داری" حاوی تحلیل ها و نتیجه گیری
های عمیقی است در جهت رد کامل نظریات ایدئولوگ های بورژوایی وخرده
بورژوایی، رفرمیست ها و رویزیونیست ها و نیز"تئوری ها" ِی "مدرن" مدافعان
کنونی سرمایه داری که امپریالیسم را "سرمایه داری نوسازی شده"، "دمکراتیزه
شده"، "سرمایه داری خلق" و حتی "جامعه فارغ از طبقات" جلوه میدهند و
میکوشند بقبولانند که گویا سرمایه داران به افراد زحمتکش تبدیل شده اند و
کارگران "شرکا" ی موسسات از کار درآمده اند و سرمایه داران سود خود را با
آنها تقسیم می کنند. شایان توجه است که لنین بیش از 60 سال پیش در این کتاب
بی پایگی کامل دعاوی همان ایدئولوگ هایی را ثابت کرده است که رژیم موجود
ایران امروز تحت عنوان " گسترش مالکیت صنعتی" از طریق" فروش سهام کارخانه
ها به کارگران"، آنرا "نو آوری تاریخی بیسابقه" خود جلوه می دهد. لنین بر
پایه تحلیل علمی عمیق مبتنی بر آمارهای وسیع نشان می دهد که خرید سهام کوچک
توسط کارگران و فشرهای دیگر زحمتکشان، بر خلاف دعاوی "سفسطه جویان بورژوا"،
تسلط سرمایه بزرگ را کاهش نمی دهد، بلکه آنرا تشدید می کند. سود حاصله از
انتشار این سهام به کیسه سرمایه داران بزرگ
میرود و مواضع آنها را برای تشدید استثمار کارگران و دیگر قشرهای زحمتکش
تقویت می کند. لنین می نویسد:
"دمکراتیزه کردن " سهام داری....... عملا یکی از شیوه ها ی تشدید قدرت
الیگارشی مالی است. یکی از علل این امر که در کشورهای سرمایه داری پیشرفته
تر یا قدیمی تر و "کارکشته تر"، انتشار سهام خرد به موجب قانون مجاز شمرده
میشود، همین است..... در انگلستان قانون حتی اجازه انتشار سهام یک لیره ای
..... راهم میدهد"(کتاب حاضر، ص 60).
لنین ضمن رد تئوری بورژوارفرمیستی در باره اینکه سرمایه داری در مرحله جدید
تکامل خود به سرمایه داری "متشکل " و "مبتنی بر برنامه" بدل میشود، خاطر
نشان میسازد:
" این دعوی که کارتل ها بحران را بر می اندازند، افسانه پردازی اقتصاد
دانان بورژواست که می کوشند چهره نظام سرمایه داری را بهر قیمتی هست، آرایش
دهند. مطلب درست عکس اینست، بدین معنی که ایجاد انحصار دربرخی از شاخه های
صنایع، هرج و مرج ذاتی مجموعه تولید سرمایه داری را تشدید می کند و آنرا
حدت می دهد(کتاب حاضر، ص 41).
تحلیل لنین در باره سرمایه داری انحصاری دولتی و ذکر مختصات و مشخصات آن
برای مبارزه علیه مدافعان رنگارنگ امپریالیسم اهمیت فراوان دارد.
ایدئولوگهای بورژوا و از پی آنان رفرمیست ها و رویزیونیست ها سرمایه داری
انحصاری دولتی را تقریبا یک نوع "سوسیالیسم"
جلوه میدهند. واقعیات سرمایه داری، هم در دوران لنین وهم در دوران پس از
لنین نشان می دهد که سرمایه داری انحصاری دولتی به هیچ یک از اشکال خود نه
تنها طبیعت و ماهیت امپریالیسم را تغییر نمی دهد، بلکه بر عکس تضادهای
سرمایه داری را بیش از پیش تشدید می کند و عمق ورطه میان کار و سرمایه،
میان توده های گسترده خلق و انحصارات را، بیشتر می کند.
گسترش"اجتماعی شدن تولید" که به صورت سرمایه داری انحصاری دولتی انجام
میگیرد، بخودی خود نظام سوسیالیستی پدید نمی آورد. سرمایه داری انحصاری
دولتی همانگونه که لنین در این کتاب ثابت کرده است، فقط شرایط مادی لازم
برای گذار انقلابی از سرمایه داری به سوسیالیسم را فراهم می آورد، بدین
معنی که دستگاهی برای رهبری اجتماعی اقتصاد کشور وحساب وکنترل تولید و مصرف
فرآورده ها ایجاد می کند که پرولتاریا فقط پس از آنکه در انقلاب پیروز شود
میتواند آن را برای نوسازی بنیادی جامعه وساختمان سوسیالیسم بکاربرد.
*****
***
*
لنین از پژوهش و تحلیل انبوه عظیم فاکت ها، اطلاعات آماری، رسالات و مقالات
و انواع منابع ومآخذ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی و فلسفی مربوط به
مرحله امپریالیستی تکامل سرمایه داری تعریف جامع وکلاسیک زیرین را در باره
امپریالیسم بیان می دارد:
"امپریالیسم عبارتست از سرمایه داری در مرحله ای از تکامل خود که درآن تسلط
انحصارات و سرمایه مالی تثبیت شده، صدور سرمایه اهمیت بارز کسب کرده، تقسیم
جهان میان تراست های بین المللی آغاز شده و تقسیم سراسر جهان میان بزرگترین
کشور های سرمایه داری پایان یافته است"(کتاب حاضر،ص102).
در مرحله امپریالیسم تضادهای سرمایه داری در همه عرصه های اقتصادی اجتماعی،
سیاسی تشدید می شود و عوامل مشخصه ای برای امپریالیسم پدید می آورد که لنین
با توجه به این عوامل،آنرا "سرمایه داری طفیلی یا در حال پوسیدگی" مینامد
(کتاب حاضر،ص 142) و در همان حال با درونگری علمی خود نکته بسیار شایان دقت
زیرین را خاطر نشان می کند که در واقع پاسخ در هم شکنی است به تازه ترین
دعاوی "تئوریک" ایدئولوگ های بورژوا و رفرمیست ها ورویزیونیست ها که می
کوشند "رشدسریع" گهگاه این یا آن کشور سرمایه داری را در مرحله امپریالیسم،
مغایر با احکام کلاسیک عام لنین در باره امپریالیسم جلوه دهند:
"ولی اشتباهست اگر تصور شود که این گرایش بسوی پوسیدگی، دیگر امکانی برای
رشد سریع سرمایه داری باقی نمی گذارد. نه، رشته های گوناگون صنایع، قشرهای
گوناگون بورژوازی و کشورهای گوناگون در دوران امپریالیسم، از این دو گرایش،
گاه یکی و گاه دیگری را با شدتی بیشتر یا کمتر نمودار میسازند. سرمایه داری
در مجموع خود به مراتب سریعتر از پیش رشد می کند، ولی این رشد نه تنها بطور
اعم ناموزون تر می شود، بلکه بطور اخص نیز ناموزونی آن بصورت پوسیدگی
کشورهایی که از لحاظ سرمایه نیرومند تر از همه هستند(انگلیس)، نمودار می
شود. (کتاب حاضر، ص 142 .تکیه روی کلمات از ماست.م .پ).
سرمایه داری، مالکیت خصوصی، مناسبات مبتنی بر اقتصاد خصوصی به حکم تاریخ
دورانش سپری شده است و ناگزیرست که جای خود را به سوسیالیسم، به مالکیت
اجتماعی بر وسایل تولید و به مناسبات مبتنی بر این مالکیت اجتماعی بدهد.
جلوه های این جبر تاریخ را ما تا این لحظه در یک سلسله از کشورهای متعلق به
قاره های مختلف جهان، مشاهده میکنیم و در سایرکشورها نیز حل این معضل در
دستور روز تاریخ قرار دارد.
لنین کتاب"امپریالیسم- بالاترین مرحله سرمایه داری" را با نتیجه گیری عمیق
و درخشانی در همین زمینه به پایان میرساند:
"....... مناسبات مبتنی بر اقتصاد خصوصی و مالکیت خصوصی، پوسته ایست که
دیگر با محتوی خود مطابقت ندارد و اگر دفع آن مصنوعا به تاخیر انداخته شود،
ناگزیر خواهد پوسید.
ضمنا این پوسیدگی هم می تواند طی مدتی نسبتا طولانی (دربدترین حالت یعنی
چنانچه درمان دمل اپورتونیستی به درازا بکشد) بر جا بماند، ولی بهر حال دفع
خواهد شد".(کتاب حاضر،ص 145. تکیه روی کلمات از ماست . م. پ).
از هنگام نگارش کتاب"امپریالیسم – بالاترین مرحله سرمایه داری" بیش از
هفتاد سال می گذرد. طی این سالها سرمایه داری دستخوش دگرگونی های بسیار شده
است، ولی سراسر رشد آن ورویدادهای تاریخی سترگی که طی این دوران در بخش های
مختلف گیتی صورت گرفته است، صحت کامل تحلیل لنین در باره امپریالیسم،
اعتبار قوانین عینی مکشوفه لنین در باره رشد مرحله امپریالیستی سرمایه
داری، طراوت وتازگی احکام عمده و نتیجه گیری های بنیادی اقتصادی، اجتماعی و
سیاسی او و اهمیت عام آنها را، به ثبوت میرساند.
محمد پورهرمزان
راه توده 182 23.06.2008
فرمات PDF
بازگشت