راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی بین دو یورش 26 اسفند ماه 1361

(5)
26 سال پیش
حزب توده ایران
بانگ برداشت:

اگر در نبرد سنگینی که در پیش است، نیروهای مردمی بر تزلزل و دودلی خود چیره نشوند و هم چنان به نیمه کاره ماندن و استخوان لای زخم گذاشتن ادامه دهند، مسئول خواهند بود. متاسفانه در این زمینه نیروهای خط امامی به نوعی ترس فلج کننده دچار شده و از این که آگاهی مردم به طور پیگیر پیش رود و آن ها مسائل را با آگاهی درک کنند و از این که توده ها در سازمان های خود مستقل شوند می ترسند.


 


انقلاب مردمی ما به نقطه حساسی رسیده است. ضد انقلاب- که اینک متحدین تازه نفسی پیدا کرده- در به بن بست کشاندن و فلج کردن انقلاب موفقیتی نسبی به دست آورده و همه نیروی خود را به کار انداخته است که این موفقیت را تثبیت کند و گسترش دهد. جناح های مختلف ضد انقلاب در خارج و داخل، با وجود اختلاف نظرهایی که با هم دارند، در کار براندازی جمهوری اسلامی ایران هماهنگ اند. امپریالیسم آمریکا این همآهنگی را تامین می کند.
نیروهای ضد انقلاب و متحدین تازه نفس آن ها تا امروز این موفقیت را پیدا کرده اند که کار ارگان های دولتی و قانونی را در خدمت به مردم محروم فلج کنند. مالکیت های بزرگ بی حد و حصر را کاملا شرعی و مقدس اعلام دارند و مدعی شوند که "مالکیت مانند خون شهیدان مقدس است". آن ها موفق شده اند که برخی اقدامات کوچکی را هم که در چهارسال گذشته از سوی نهادهای انقلابی به سود مردم انجام گرفته پس بگیرند، که خود نوعی عقب گرد در کار انقلاب است.
روشن است که ضد انقلاب، به آن چه بدست آورده بسنده نمی کند و چنان که در اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران آمده، تلاش خود را به کار می برد تا جای خود را در حاکمیت محکم تر کند و گرایش مردمی را از حاکمیت براند. در دو ماه اخیر، که هجوم راست گرایان شدت بی سابقه ای یافته بارها سخن از تغییر کابینه و تکفیر برجسته ترین نمایندگان گرایش های مردمی حاکمیت به میان آمده است. راست گرایان بحث از عدالت اجتماعی را در نماز جمعه "خلاف شرع " دانستند و به سخنان آقای هاشمی رفسنجانی در دفاع از محرومین اشکال کردند و خواستار پس زدن امثال ایشان شدند و اگر توجه کنیم که تناسب قوا در درون حاکمیت شکننده است و سردمداران بازار نیروی خود را پیشاپیش تجهیز کرده و در میدان راست گرایان قرار داده اند. باید اعتراف کنیم که خطر کوچک نیست و آقای حجت الاسلام فاضل هرندی حق دارد که به خطر شکستن شخصیت های مدافع مستضعفین، حمله به این شخصیت ها به قصد کنار گذاشتن آن ها از انقلاب اشاره می کند و می پرسد "ما کجا بگردیم مثل هاشمی رفسنجانی پیدا کنیم؟
... اگر این شخصیت ها از انقلاب کنار رفتند و روی دشمن باز شد چه کسی این قافله را رهبری می کند؟"

مسئله مهم این است که حمله به این گونه شخصیت ها فقط از طرف محافل ضد انقلابی رسوا شده و شناخته انجام نمی شود، لحن کلام امثال آقای فاضل هرندی نشان می دهد که نیروهایی از درون خود حاکمیت و روحانیت، از میان "برادران" دست به اقدام زده اند و به نام حمایت از اسلام، محیطی بوجود آورده اند که بردن اسم "مستضعف" جرم است و به قول آقای هرندی:
"آیا صحیح است که ما جوی بسازیم که به عنوان حمایت از اسلام کسی جرئت نکند در خطابه هایش و سخنرانی هایش اسم مستضعف را به زبان جاری کند!"

این جو را علی امینی و بختیار و بنی صدر نساخته اند، کسانی ساخته اند که از "ما" هستند. "حامی" اسلامند. حجت الاسلام کروبی هم با اشاره به همین وضع جدید است که نگرانی خود را ابراز می کند و به "برادران مومن" هشدار می دهد:
"به برادران خوبمان، به برادران مومن مان که آشنا نیستند هشدار می دهیم خدای نکرده ساده لوحی نکنید و طعمه این عوامل فساد، ناخودآگاه، غیر مستقیم، با واسطه قرار نگیرند.
این گربه های مرتضی علی که چهار چنگولی پائین می آیند، هر جوری بیندازیشان، این ها هی می گردند آن گوشه و کنار، به گوش افراد مومن و پاک و ساده لوح می خوانند و جو سازی می کنند."
این "عوامل فساد"، این "گربه های مرتضی علی "کیستند؟ آقای کروبی اسم نمی برد ولی از گفته اش معلوم است که آنان کسانی هستند که دهانشان به گوش "برادران مومن و خوب" نزدیک است.
این همان چیزی است که ما ماهها پیش آن را افشا کردیم. رفیق کیانوری در پاسخ به پرسش یکی از رفقای حزبی در شهریور ماه 61 می گوید:
"این که با موضع گیری شورای نگهبان (در مورد ملی کردن بازرگانی خارجی) حرکت انقلاب دچار فلج شده و این می تواند زیان های بسیار بزرگی به انقلاب وارد آورد، درست است... شورای نگهبان هم تنها نیست، شورای نگهبان (منظورم اکثریت شورا است) فقط جزئی است از طیف بزرگی که تلاش می کنند به برگرداندن انقلاب... گروهی که مدافع سرمایه داری است طیف وسیعی را تشکیل می دهد و امکانات وسیعی در جامعه ایران، حتی حاکمیت ایران دارد..."
رفیق کیانوری در پاسخ به یکی دیگر از پرسش ها شیوه کار راست گرایان را افشا می کند و می گوید:
"امروز بهترین عناصر انقلابی وفادار به خط امام خمینی را از دو جهت مورد حمله قرار می دهند. تروریست ها آن ها را با بمب و گلوله هدف قرار می دهند و آن موذیان سازشکار امپریالیسم از راه افترا و تهمت زدن به عناصر صدیق.
عناصر صدیق خط امامی را لکه دار می کنند تا بتوانند آن ها را از پست های حساس برکنار کنند وخود تمام دستگاه را در دست خود بگیرند و ضربه نهایی را در نقطه مناسب به انقلاب وارد کنند."
در چنین وضعی تنها راه برون رفت، وارد شدن مردم در صحنه است تا نگذارند که سرنوشت انقلاب در جوسازی های درگوشی و بحث های ظاهرا علمی و اسلامی "پشت پرده و از طریق سوء استفاده از مقام دولتی و قانون تعیین شود. ورود مردم به میدان است که تمام حساب ها را به هم خواهد زد.
مرحله کنونی نبرد روشن تر و آشکارتر از همه نبردهای گذشته طبقاتی است. مدافعان سرمایه داری غارتگر که نقاب اسلامی به چهره زده اند، دانسته و طبق نقشه می خواهند این واقعیت را نفی کنند، تقسیم جامعه را به طبقات اجتماعی، شکاف عظیم بین غارتگران و محرومان را انکار کنند، تا سرمایه داری غارت کند و املاک غصبی خود را نجات دهند. دفتر سیاسی حزب جمهوری اسلامی- یکی از همان "برادران" که در گوش "مسلمانان مومن" می خواند- ادعا دارد که گویا گرایشات طبقه ای و صنفی و ایجاد محورهایی بر اساس لایه بندی اجتماعی و اقتصادی از آفت هایی است که ممکن بود انقلاب اسلامی ما بدان مبتلا شود."!!
در واقع چنانکه آقای کروبی می گوید:
"این که انقلاب با آن درگیر است سرمایه دارها هستند."
طبقاتی بودن این نبرد ایجاب می کند که شعور طبقاتی زحمتکشان هر چه بیشتر و تشکل طبقاتی آنان هر چه محکم تر باشد. در برابر بزرگ مالکان و کلان سرمایه داران که بسیار خوب متشکل و مجهزند، فقط مردمی می توانند بایستند و پیروز شوند که آگاه و متشکل باشند.
متاسفانه در این زمینه نیروهای خط امامی به نوعی ترس فلج کننده دچار شده و از این که آگاهی مردم به طور پیگیر پیش رود و آن ها مسائل را با آگاهی درک کنند و از این که توده ها در سازمان های خود مستقل شوند می ترسند. در نتیجه همواره مبارزات نیمه کاره می ماند. مردم می رزمند، شهید می دهند، فداکاری می کنند اما سرانجام نتایجی را که باید نمی گیرند. عده ای دشمن مردم مسلح به ریش و تسبیح و متاسفانه گاه با کمک خط امامی ها می آیند و در حکومت جا می گیرند.
اگر در نبرد سنگینی که در پیش است، نیروهای مردمی بر تزلزل و دودلی خود چیره نشوند و هم چنان به نیمه کاره ماندن و استخوان لای زخم " گذاشتن ادامه دهند، مسئول خواهند بود. کاری که برای روشن کردن مردم و طرح مسائل با مردم آغاز شده خوب است ولی به شرطی که پیگیر باشد. خطر دشمن جدی است. ضد انقلاب نیرو و امکان فراوانی در اختیار دارد، جنگ تجاوزکارانه عراق علیه ایران نیروهای مردمی را به شدت تحلیل می برد و شرایط را برای ضد انقلاب فراهم تر می کند. اگر امروز هشیار نباشیم، اگر امروز فریاد نکشیم، به گفته بسیار درست آیت اله اردبیلی: "فردا دیر است"


راه توده 221 04.05.2009
 

بازگشت