بازگشت

 

سال های محاصره سیاسی دربار شاهنشاهی

  

سال های دهه 30 و 31 و نیمه اول سال 32 شباهتی باورنکردنی به سال های جنبش اصلاحات در جمهوری اسلامی دارد. چند خیز کودتائی که سرانجام کودتای 28 مرداد از درون آن بیرون آمد، ترور حکومتی، نقش مخرب ارتجاع مذهبی، فعالیت شبکه های جنگ روانی علیه دولت مصدق و جنبش نفت، پیوند دم افزون شاه با ارتش و سستی مصدق در پیوند سازمانی با مردم، جنبش تاثیر گذار و مترقی دانشجوئی و سندیکائی، شکل گیری سازمان های زنان، فرهنگیان، پرستاران، گسترش مطبوعات و جهش کیفی روزنامه نگاری درایران، اتحادیه های صنفی و گاه سیاسی روزنامه نگاران و چاپخانه ها و...در کنار کشاکش بی وقفه میان دولت مصدق و دربار شاهنشاه و شخص شاه که مانند پدرش معتقد بود میخ حکومت باید یک سر باشد تا بر زمین فرو رود، درآن دو سال و نیم به اوج خود رسید. آنچه که درباره جنبش دانشجوئی و عکسی که می بینید میتوان گفت، آنست که یکپارچگی و انسجام سیاسی این جنبش در برابر توطئه های دربار شاهنشاهی مهم ترین برجستگی آن بود. زبان ساده و مردمی این جنبش و پرهیز از گنده گوئی هائی ها و پرگوئی هائی که در جمهوری اسلامی رایج شده و همچنین سمت گیری استقلال طلبانه و آزادیخواهانه این جنبش که با شعارهای عدالت خواهانه همراه بود، از دیگر خصوصیات جنبش دانشجوئی در آن سالهاست، والا روش ها و شیوه های مبارزاتی چندان تفاوتی با همین روش ها در جنبش دانشجوئی در 8 سال اصلاحات نداشت: تظاهرات، تحصن، اعتصاب و....

این نمونه ای از نوع بهره گیری از همین روش های مبارزاتی توسط جنبش دانشجوئی و پیوند خانواده دانشجویان با این جنبش است. (11 اردیبهشت 1331- دانشگاه تهران و دادگستری تهران)

 

 

 

 

                                                                                                       بازگشت