راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اشتباه غیر قانونی کردن حزب توده
آقا!
نکند شما هم
توده‌ای شده اید؟

 

کتاب سید ضیاء بالاخره به همت بیژن خلیلی زیر چاپ رفت. برای تکمیل یاداشت‌های این هفته به نظرم رسید که این نکته را از کتاب در آورم و چاپ کنم  و ایرادی را که  سید ضیاءالدین طباطبائی به پادشاه درگذشته ایران در مورد حزب توده گرفته بود را از نظرتان بگذرانم .

«خدمت اعلیحضرت رسیدم. خیلی پکر و خسته به نظر می‌رسید. از هردری صحبت کردیم. سعی کردم که علت ناراحتی را بفهمم. آخر سر شاه با ناراحتی گفت:

 - از امضاء کردن این احکام ناراحتم.

پرسیدم :

- کدام احکام ؟

اعلیحضرت به طرف پنجره رفت. اواخر پائیز بود و درخت‌ها زرد و منظره باغ غم انگیز. بدون اینکه به طرف من برگردند گفتند:

-همین احکام اعدام افسران که تا من امضاء نکنم  اجرا نمی‌شود.

متوجه شدم احکام اعدام افسران سازمان نظامی حزب توده است که ازیک ماه پیش بشدت اجرا می‌شد و درهنگام اجرای اعدام اولین گروه، سرتیپ آزموده دادستان ارتش و سرتیپ بختیار فرماندار نظامی حاضر بودند. فکری کردم و گفتم :

- علیحضرت همه این مسائل بر می‌گردد به اشتباه پنج، شش سال پیش.

به سرعت به طرفم برگشت و پرسید؟

- اشتباه ؟ کدام اشتباه؟

گفتم :

- اشتباه غیرقانونی کردن حزب توده.

شاه به تندی و با تعجب غیظ آلودی گفت:

-آقا چه می‌خواهید بگویید؟ می‌خواستند مرا بکشند. مجلس حزب را غیر قانونی اعلام کرد. این‌ها از سال‌ها قبل در ارتش نفوذ کرده بودند ، از سال‌های 23- 24 که خسرو روزبه از ارتش بیرون آمد و  فراری شد. قضیه گنبد یادتان هست؟

جلوتر رفتم و گفتم :

- قربان قضیه سازمان نظامی و گنبد را خوب به خاطر دارم. حزب، آن وقت آذربایجان را هم کف دستش داشت، ولی می‌شد از پس همه این‌ها برآمد اگر دستگاه‌های ما هوش وحواسشان جمع بود.  به نظرمن قضیه تیراندازی پانزده بهمن (1327) فقط یک صحنه سازی بود. ممکن است حزب توده بدش نمی‌آمد که خدای نکرده اعلیحضرت صدمه ببیند ولی من یقین دارم که این کار به صلاح اعلیحضرت و مملکت نبود.

- چرا؟

- برای این که شما یک حزب قانونی روی زمین را بردید زیر زمین و در چشم تمام آدم‌ها تبدیل کردید به یک تشکیلات مقتدر که می‌تواند همه کار بکند و همه کار هم کردند. از جمله رفتند در ارتش و تشکیل همین سازمان نظامی مخفی را دادند.

- آن‌ها از خیلی پیش در ارتش رخنه کرده بودند، بعد از وقایع گنبد و آذربایجان .

- خوب قربان باز هم اشتباه دستگاه‌های استحفاظی ارتش بود که خوابیده بود و خبر نداشت.

- بالاخره چه می‌خواهید بگوئید؟ ما چکار باید می‌کردیم؟ اگر حزب توده را غیر قانونی نکرده بودیم  جه می‌کردیم؟

- حزب توده مانده بود به صورت یک حزب که می‌شد هوایش را داشت و مواظبش بود. اما وقتی کردیدش زیر زمین، دیگر رشته کار از دست همه خارج شد و همین شد که ملاحظه می‌فرمائید. غیر قانونی کردن و واداشتن هر تشکیلات سیاسی به مخفی بودن، در نهایت به خشونت منجر می‌شود.

اعلیحضرت جلو آمد. مثل این که حرف مرا پذیرفته بود اما نمی‌خواست تصدیق کند. با لبخند شیرینی گفت:

-         آقا! نکند سرکار هم توده‌ای شده اید؟»

نقل از کتاب "خاطرات سید ضیاء طباطبائی"

 

 

 

 

                                راه توده  335        11  مهر ماه  1390

 

بازگشت