راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

گلوی مردم زیر چنگان
دو گروه
سلطنت خواه
داخل و خارج

 

ماجرای فرار خاوری، رئیس "مومن و با بصیرت" بانک ملی به کانادا و افشای خانه چند میلیاردی وی، در کنار خبرهای پیاپی که در مورد خرید خانه و مستغلات توسط سرمایه‌داران بزرگ و مدیران رده بالای حکومتی در دوبی و اروپا و امریکا بر سر زبان‌هاست مردم ما را به یاد آخرین سال‌ها و ماه‌های پیش از سقوط شاه می‌اندازد که همین موج فرار و خرید خانه و آپارتمان در امریکا و لس آنجس به راه افتاده بود.
مثلا روزنامه اطلاعات فروردین 1357 یعنی ده ماه پیش از سقوط شاه، با عنوان درشت از "هجوم ایرانی ‌ها برای خرید خانه در کالیفرنیا" خبر می‌داد. بنوشته این روزنامه این هجوم موجب افزایش 15 درصدی قیمت‌ها در کالیفرنیا شده و کار به جایی رسیده که بنگاه‌های معاملاتی این ایالت امریکا مترجمان ایرانی استخدام کرده اند.
این جماعتی که با اولین موج‌های انقلاب فرار کرد و پشت شاه را خالی کرد اکثرا از نوکیسه‌های دهه پنجاه بودند که براثر افزایش درآمد نفت و توزیع آن از طریق نظام بانکی به ثروت‌های نسبتا کلانی دست یافته بودند. واسطه این کار در آن دوران بانک‌های اعتبارات صنعتی، بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران و بانک توسعه سرمایه گذاری بود. این بانک‌ها تا سال انقلاب بیش از هزار فقره وام‌های بزرگ دادند و به صورت "فابریک سرمایه‌ دار سازی" درآمدند. (نگاه کنید به کتاب اقتصاد سیاسی – ف.م.جوانشیر). محصولات این کارخانه سرمایه دارسازی همان‌ها بودند که به نخستین موج فرار به امریکا پیوستند و دلارهایی را که از نظام بانکی برای به اصطلاح توسعه صنعتی وام گرفته بودند صرف خرید زمین و مستغلات در امریکا کردند. بخش مهمی از اموال ملی شده پس از انقلاب نیز اموال همین افراد بود که بعضا چندان بزرگ هم نبود ولی بدلیل فراری بودن صاحبان آن بلااجبار در اختیار دولت قرار گرفته بود. بخشی از این سرمایه ‌داران فراری بعدها در دادگاه ایران و امریکا برای باز پس گرفتن دارایی های خود طرح دعوی کردند. ولی چون آن دادگاه تنها صلاحیت رسیدگی به دعاوی اتباع امریکایی علیه دولت ایران را داشت و نه اتباع ایران را، این عده برای اثبات ایرانی نبودن و امریکایی بودن مادرزاد خود به هر دروغ و آلودگی ضد ملی متوسل شدند و تن دادند. گروهی دیگر که از طریق آن دادگاه به جایی نمی‌رسیدند بعدها طلبکارانه به ایران بازگشته و به عنوان غیرشرعی بودن بهره، حتی حاضر نبودند بهره وام‌های دلاری مفتی را که از خزانه ملت ایران گرفته بود پرداخت کند. اکنون بسیاری از همین جماعت در امریکا در جنب "شورای ایرانیان" فعال شده‌اند و با احمدی نژاد و رحیم مشایی پیوند برقرار کرده اند. و یا از طریق همین شورا به دولت احمدی نژاد پیوسته اند.
بدینسان 33 سال پس از انقلاب اکنون در حال بازگشت به پیش از آن هستیم. بانک‌ها به ابزار ایجاد دوباره یک سرمایه داری نوکیسه، بی‌ریشه و دزد تبدیل شده اند. مدیران دولتی به واسطه اختلاس تبدیل شده و در پیوند مستقیم با این سرمایه‌ داری عمل می‌کنند. روند خروج سرمایه و ارز و خرید خانه و مستغلات در خارج کشور شتاب گرفته است. و آن سرمایه‌ داری که 33 سال پیش از ایران فرار کرد اکنون برای بازگشت و چنگ انداختن، نه به آنچه پیش از آن داشت، بلکه هر آنچه موجود است لحظه شماری می‌کند. گلوی انقلاب و مردم را سلطنت باز تولید شده داخلی و سلطنت کمین نشسته خارجی از دو سوی می‌فشارند و شرایط را برای یک تلنگر بیرونی با پیامدهای مهیب فراهم می‌کنند.
 

راه توده 334   4 مهر ماه 1390

بازگشت