برای پایان لیبی
هورا نکشید
این آغازی است
برای ایران
آزاده اسفندیاری
سر دبیر محترم راه توده ! از آنجایی که در طیف نیرو
های میهن دوست و طالب عدالت اجتماعی و آزادیخواه ایران، سایت شما را در امور فوق
ثابت قدم می دانم ، خواستم دغدغه های خود را در ارتباط با حملات پیمان نظامی و
متجاوز ناتو به کشور لیبی و کشته شدن معمر قذافی با شما و از طریق این رسانه بیان
کنم، چرا که بیم دارم آنها که برای این تجاوز هورا کشیدند، درخواب غفلت، فردا برای
حمله به ایران نیز هورا بکشند.
پایان غم انگیز و فاجعه بار زندگی مردی در این روز ها رقم خورد که سالیان سال بر
کشور لیبی حکومت کرد. بر این باور باید بود که قضاوت نهایی را در مورد او مردم لیبی
در درجه اول و سپس خلق های عرب و آفریقا خواهند کرد .
هیولایی که حکومت های متجاوز و جهان خوار از قذافی ساختند بسی ناروا و دور از مروت
است. از این که قذافی در طول حکمرانی خود در امور سیاسی و اقتصادی ثابت قدم و پیگیر
منافع مردم خود در همه احوال نبود شکی نمیتوان کرد اما قابل کتمان هم نیست که
جمهوری عربی لیبی بالا ترین شاخص رفاه اجتماعی را در کشور های آفریقایی در دوران
قذافی بدست آورد. حدود 1.5 میلیون کارگر خارجی که اغلب از کشورهای عرب منطقه و شمال
افریقا بودند در این کشور نان آور خانواده های خود بودند .
بخت واقبال معمر قذافی زمانی برگشت که بیش از ده سال پیش برنامه های اقتصادی بانک
جهانی را به مورد اجرا گذاشت و به همین نسبت از مردم خود فاصله گرفت. (کاری که
رهبری جمهوری اسلامی با لغو اصل 44 قانون اساسی تحت عنوان خصوصی سازی انجام داد)
فاصله گرفتن از مردم خود همان و به کار بردن شیوه های استبدادی نیزهمان . حال باید
توجه کرد چه کسانی و چه نیروهایی پوست خربزه را زیر پای سرهنگ گذاشتند و مشوق او در
به کار بردن توصیه های نیولیبرال های حاکم بر جهان شدند.
دوری جستن از مردم آن روزنه ای بود که تبدیل به دروازه ای شد تا نیرو های تبهکار
سازمان نظامی ناتو از آن وارد شوند وخاک این کشور مستقل و عضو سازمان ملل را توبره
کنند. اگر دیکتاتور و مستبد خواندن قذافی را "متمدن" های اروپایی و امریکایی در بوق
و کرنا کردند، استبداد و دیکتاتوری حکومت عربستان سعودی و عبداله صالح در یمن چرا
به مذاق آنها سازگار بوده و هست؟ دخالت نیروهای سازمان تجاوز کار ناتو در لیبی دو
هدف را تعقیب می کردند، یکی دست اندازی به منابع نفت لیبی و دیگری نابودی استقلال
یک کشور.
با به پایان رسیدن تراژدی اشغال کشور لیبی توسط قداره بندان ناتو، چه کسانی برای
ریختن خون مردم لیبی و از جمله کشتن سبعانه حاکم این کشور شادی کرده و می کنند. آیا
واقعا این نیروهای مردمی لیبی بودند که حکومت کشور شان را عوض کردند؟ طبق گفته ها و
نوشته های دست اندرکاران ناتو در مدت 9 ماه 25 هزار و 700 پرواز جنگی بر خاک لیبی
انجام شد که 9هزار از این پرواز ها پرواز هواپیماهای بمب افکن بوده است. آیا این
همه هواپیما های نظامی با پیچیده ترین تکنیک های جنگی متعلق به نیروهای مردمی بوده
است؟ در این رابطه اشغال سواحل استرتژیک لیبی توسط نیروهای انگلیسی و فرانسوی و
شلیک موشک های فوق مدرن آمریکایی را هم به لیست نیروهای مردمی اضافه کنید! برای این
"پیروزی" باید جشن گرفت و در تخریب و ویرانی کشورو فلاکت مردم لیبی رقصید .
سوای "پیروزمندان" ناتویی، رییس دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با افتخار اعلان کرد
که ما با نیرو های ناتو در عملیات نظامی علیه قذافی شریک بودیم . برای حاکمان آزادی
کش و سرکوبگر جمهوری اسلامی این نوع خوش رقصی ها امری است قابل فهم و برای آنها جای
شادمانی هم دارد!
جای تاسف است که نیرو های آزادی خواه و هواداران جنبش سبز و همه آنها که خود را
اپوزیسیون حکومت مستبد حاکم در ایران می دانند در این شادمانی همسو با حاکمان
جمهوری اسلامی شدند و همکاری حکومت ایران را با ناتو نادیده گرفتند .شدت تبلیغات کر
کنند رسانه های غربی به حدی است که با کمال تاسف غالب رسانه ها، وبلاگ ها و سایت
های داخل و خارج کشور که خود را وابسته به جنبش سبز مردم ایران میدانند و تحت لوای
مخالفت با دیکتاتوری حکومت ایران، در خیش زدن کشور لیبی و کشتن بیش از 50 هزار نفر
از شهروندان آن ابراز خوشحالی و شادمانی می کنند و در تحلیل حوادث لیبی نقش ویران
گر سازمان نظامی ناتو را نادیده می گیرند و فقط معمر قذافی را نشانه می گیرند.
نگاهی هر چند گذرا هم نشان می دهد که اشغال عراق و افغانستان و سپس لیبی از طرح
مشترکی خبر می دهد که جهانخواران تحت عنوان مبارزه با دیکتاتورها و جریان هایی که
خود آنها را بالا کشیده اند از کشتار مردم هیچ ابایی نداردند. این طرح بدون تردید
چاقویی است که برای گلوی مردم ایران نیز تیز شده است و میهن دوستان ایرانی باید این
خطر را فریاد بزنند.
من یقین دارم که اگر حاکمیت مستبد و نظامی در جمهوری اسلامی برقرار نبود، بخش عمده
آنها که اکنون برای ناتو در لیبی هورا می کشند، با این تجاوز مخالفت می کردند. شادی
کنونی آنها نه از حب علی، بلکه از بغض معاویه است. یعنی ستیز با حاکمیت کودتائی
جمهوری اسلامی است که چنین کور ذهنی را بدنبال آورده است و میدانم که در داخل کشور
نیز اکثریت مردمی که اخبار را دنبال می کنند، همین درک و احساس را دارند و به همان
بیراهه ای می روند که اپوزیسیون خارج از کشور رفت.
راه توده 338 2 آبان ماه 1390