راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

سرنوشت کیهان، سرنوشت ج. اسلامی- 4
سرنوشت روزنامه کیهان
سرگذشت انقلاب سال 57 است

 

حوادث سالهای پس از درگذشت آیت الله خمینی که با قتل های سیاسی آغاز شد، نشان داد که قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 با این قتل ها در پیوند بود.
دوره دهساله دوم انقلاب، دوره تسلط جنایتکاران بر ارکان قضائی- فرهنگی کشور بود. در تمامی جنایاتی که در این دوره علیه فرهنگ و ادب ایران و هنرمندان کشور و شخصیت های سیاسی از مرگ جسته ایران روی داد، دست این عوامل در کار بود. سر به نیست شدن برخی روزنامه نگاران، مترجمین، محققان، توطئه سقوط مینی بوس نویسندگان به دره آستارا، سردر آوردن سعیدی سیرجانی از بازداشتگاه های مخفی وزارت اطلاعات و امنیت، ربودن فرج سرکوهی از فرودگاه مهرآباد و آوردن او به مصاحبه مطبوعاتی همین فرودگاه و سرانجام قتل های دوران ریاست جمهوری خاتمی، کتک زدن وزرای کابینه خاتمی، آتش زدن کتابفروشی ها و سینماها و... همه یک سلسله رویدادهای زنجیره ای اند که سرانجام نیز به حاکمیت سپاهی ها و تشکیل دولت احمدی نژاد انجامید. وقتی احمدی نژاد نشان لیاقت در روزنامه نگاری را به سینه حسین شریعتمداری نصب کرد و شال قهرمانی را به گردن سرلشگر فیروز آبادی انداخت، تراژدی پشت صحنه به روی صحنه آمد.
دهه دوم جمهوری اسلامی با مبارزه باصطلاح فرهنگی و قلمی، ظهور انصار حزب ا لله و امثال ا لله کرم، حاج بخشی و مسعود ده نمکی و راه افتادن نشریاتی نظیر "شلمچه" و "لثارات حسین" آغاز شد که همگی با نیرنگ جذب نیروهای بسیجی و از جنگ برگشته پشت اسامی جبهه ها و عملیات جنگی دوران جنگ 8 ساله پنهان بود. آنها، پس از انتخابات پنجمین دوره مجلس اسلامی و بیم و هراسی که سرمایه داری تجاری، فرماندهان سپاه و ارتجاع مذهبی تحت تاثیر این انتخابات گرفتار آن شده بودند، تشویق به گسترش عملیات شدند و خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده کردند. در بزرگ ترین توطئه ها و مقابله های ضد مردمی آستانه انتخابات ریاست جمهوری معروف به "دوم خرداد" دست گردانندگان روزنامه کیهان آلوده بود. ساختمان سابق "زن روز"، در موسسه انتشاراتی کیهان به ستاد عملیات تبدیل شد. فرمانده وقت ضد اطلاعات نیروهای انتظامی- سردار نقدی-، سرتیبپ ذوالقدر فرمانده وقت بسیج، سرتیپ ضرغامی فرمانده بعدی صدا و سیما و... به این ستاد وصل شدند. سرتیپ ضرغامی که معاونت سینمائی وزارت ارشاد اسلامی را بر عهده داشت، فیلمبردار شوهای زیر شکنجه زندان اوین بود و این تنها تجربه سینمائی او بود. او با استفاده از همین تجربه، فیلم تظاهرات صحنه سازی شده شب عاشورا را در جریان انتخابات دوم خرداد علیه خاتمی و به نفع ناطق نوری تهیه کرد تا بلکه با فتوای روحانیون قم، صلاحیت خاتمی برای انتخابات لغو شده و ناطق نوری به ریاست جمهوری برسد!

نه تنها پیش از انتخابات ریاست جمهوری، بلکه در تمام دوران پس از این انتخابات، "کیهان" ستاد توطئه و عملیات جنایتکارانه بود. این پدیده کم و یا بی سابقه، که سرپرست یک روزنامه چنین نقشی در یک کشور بر عهده داشته باشند، به گونه ای است که بعدها در مطبوعات غیر حکومتی و نشریات متمایل به دولت خاتمی نیز، به این نقش اشاره مستقیم کردند و این ممکن نشد جز در سایه قدرت کم نظیری که سپاهی ها و بیت رهبری خامنه ای پیدا کردند. شاهدیم که علیرغم همه افشاگری هائی که درباره کیهان و شریعتمداری شد او تحت حمایت خامنه ای و احمد جنتی پدرخوانده توطئه های خونین در جمهوری اسلامی بر سر کار ماند.
در این دوره نیز، کیهان نمونه ای از مقاومت ارتجاع و سرمایه داری بازار در برابر تحولات و خواست مردم شد.
در دهه دوم جمهوری اسلامی و حتی علیرغم حادثه بزرگ انتخابات دوم خرداد نیز امام جمعه های مرتجع دست نخورده باقی ماندند، روسای قوه قضائیه یکی مسند را به دیگری تحویل داد اما همه درچارچوب وظائفی که بیت رهبری برای آنها تعیین می کرد حرکت کردند.همین سرنوشت را برای مجلس و رئیس آن نیز توانستند پس از مجلس تاریخی "ششم" رقم بزنند.
قوای انتظامی در خدمت همین قدرت تصفیه و بازسازی شد و از میان فرماندهان سپاه نیز آنها که بیم نا همخوانی شان می رفت از صف بیرون کشیده شده و به خانه بازگردانده شدند و آنها که همسو با قدرت و سیاست های جنگی بیت رهبری بودند تا فرماندهاهی کل سپاه و گردان ها و پایگاه های سرکوب برکشیده شدند. پایگاه هائی که هر اندازه نظام از مردم دور شد و مردم ناراضی تر از حکومت، بر شمار آنها تحت عنوان "سیاست های راهبردی" افزوده شد.
کیهان آتش تهیه تمام این توطئه ها را تهیه کرد. هنوز بسیاری بر این عقیده اند، که هر نوع تغییری در مدیریت و خط مشی کیهان و تغییر ترکیب شورای نگهبان و امام جمعه های تهران، بشارت دهنده تصمیمات بزرگ تر در راس حاکمیت است. با این ارزیابی نمی توان مخالف بود!

آنها که خود را نماد حکومت الهی می دانند، حتی علیرغم فاش شدن دست آنها در انواع جنایات و همچنین فاش شدن نفوذ سازمان های جاسوسی غرب و اسرائیل در میان آنها، هنوز ارگان قدرت را در اختیار دارند. به پناهنده شدن برخی فرماندهان سپاه به غرب، پس از لو رفتن ارتباط آنها، به افشای محرمانه ترین اسرار نظامی و اتمی جمهوری اسلامی در سالهای اخیر و ... نگاه کنید. و همه این رد پاها، هر بعد از ظهر، در صفحات روزنامه "کیهان" منعکس است.

"کیهان" مانند حاکمیت ارتجاع و بازار، یک دوره کامل 10 ساله را به صورت غیر آشکار و یک دوره 10 ساله نفوذ و جاگیری را بصورت آشکار طی کرد. پس از درگذشت آیت ا لله خمینی، کسانی که برای تکمیل کادر تحریریه کیهان یا تکمیل هیات شورای سردبیری اعزام شدند، اغلب دورانی را به بازجوئی در زندان ها و جنگ در کردستان و یا ماموریت های امنیتی اشتغال داشتند و یا مسئول ایدئولوژیک زندان ها (تواب سازی) بودند. همین مسیر را مجلس هفتم و هشتم طی کرد و اکنون فراکسیون عاملین ترور و انفجار و قتل و جنایت و اعدام در مجلس هشتم فراکسیون دارند. امثال "فدائی" یا "کوچک زاده" و نمونه های دیگر.
حتی امثال حجت الاسلام معلی نیز که از روحانیون زندان دیده دوران شاه بود و در خط میانه حرکت می کرد نیز در مراحل بعدی حذف شد. او مدتی نمایندگی ولایت فقیه در سپاه پاسداران بود و دفتر سیاسی سپاه را برعهده داشت.

خانه تکانی قطعی کیهان از بقایای دانشجویان خط امام، طیف چپ مذهبی و نواندیشان دینی، پیش زمینه همین تصفیه در تمام نهادهای نظامی و سیاسی طی همه سال های پس از درگذشت آیت ا لله خمینی بود. و این تصفیه اکنون از کودتای 22 خرداد عبور کرده و پشت سر خود چندین دوجین زندانی سیاسی را باقی گذاشته که همگی کارگزاران دهه اول جمهوری اسلامی بودند و برخی نور چشمی آیت الله خمینی.
همان گونه که در تمام ارگان های حکومتی، گام به گام تصفیه ها پس از درگذشت آیت ا لله خمینی صورت گرفت، در کیهان نیز، گام به گام همین مسیر طی شد. همانگونه که اعتبار روحانیت و ارگان های غیر نظامی و سپس ارگان های نظامی مانند سپاه و بسیج در آغاز دهه سوم جمهوری اسلامی سقوط کرد، تیراژ روزنامه کیهان نیز سقوط کرد. همان بی اعتمادی مردم به نظام، در بی اعتنائی به روزنامه کیهان جلوه کرد. تا جائی که اخیرا گفته شده است، تیراژ واقعی کیهان به 5 هزار نسخه در روز رسیده است. روزنامه ای که تیراژ آن در جریان انقلاب 57 از مرز یک میلیون گذشت و حتی به یک میلیون و 200 هزار نسخه رسید و در سالهای پس از برقراری جمهوری اسلامی و از تب و تاب افتادن وقایع و اخبار انقلاب تیراژ 400 هزار شماره ای خود را تا مدت ها توانست حفظ کند، اکنون به 5 هزار نسخه در روز رسیده است. این همان سرنوشت و پایگاهی است که حکومت در میان مردم دارد. کیهان آینه حکومت در جمهوری اسلامی است!

 

راه توده 338   2 آبان ماه 1390

بازگشت