ج. اسلامی |
حزب اسلامی "نهضت" تونس در انتخابات هفته گذشته مجلس موسسان این کشور اکثریت را بدست آورد. بلافاصله پس از پیروزی این حزب مطبوعات و رسانههای غربی به وحشت مردم تونس از این پیروزی و نگرانی آنها درباره آینده دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زنان و غیره پرداختند. روشن است که هدف غرب ایجاد شکاف میان اسلام گرایان و لاییکها در تونس، جلوگیری از ایجاد یک دولت ائتلافی و متلاشی کردن وحدت ملی در آن کشور است که شرایط آن پس از پیروزی بر بنعلی بوجود آمده بود. راشد غنوشی دبیرکل "نهضت" در مصاحبهها و سخنرانیهای متعدد خود کوشید تا نگرانی مردم این کشور را کاهش دهد و از آزادی کمونیست ها، لاییک ها، محترم شمردن حقوق زنان، تشکیل دولت ائتلافی و ... سخن گفت. موجی که غرب برای برهم زدن وحدت ملی بر آن سوار شده و مخمصهای که حزب "نهضت" و رهبران آن، از جمله راشد غنوشی در آن گرفتار شدهاند ناشی از این واقعیت است که جمهوری اسلامی از یک الگو در منطقه به یک لولو تبدیل شده است. در هر کشوری که میخواهند مردم را بترسانند فورا لولوی جمهوری اسلامی را جلوی آنها میگذارند. کار جمهوری اسلامی اکنون به جایی کشیده که علاوه بر مردم، خود رهبران دمکرات گروههای اسلامی نیز میکوشند از جمهوری اسلامی فاصله بگیرند. به دو دولیل. دلیل نخست آنکه تکرار جمهوری اسلامی معادل با پذیرش شکاف اجتماعی، نابود کردن وحدت ملی، تقسیم کردن مردم به باریش و بیریش و بیحجاب و کم حجاب و بدحجاب و حجاب برتر و مهملات دیگری از این دست، تحمیل دیکتاتوری، زیر پا گذاشتن قانون اساسی و بالاخره حاکم شدن بدترین نوع فساد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی شده است. اما این تنها دلیل فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی نیست. دلیل دوم آن است که جنبشهای اسلامی در این کشورها مانند ایران ناهمگونند. در آن بخش اصلاحطلب و دمکرات در کنار بخشهای قشری و انحصار طلب که نماینده سرمایهداران کلان این کشورها هستند وجود دارند. جنبشهای اسلامی در منطقه هم موسویها و کروبیها و خاتمیهای خود را از یکسو دارند، و خامنهای ها و احمدی نژادها و شریعتمداریها را از سوی دیگر. امروز مداخله جمهوری اسلامی در احزاب اسلامی بسود این گروه دوم و به زیان گروه اول انجام میشود. آقای خامنهای و دیگر مقامات جمهوری اسلامی اکنون بسیار از "بیداری اسلامی" در منطقه سخن میگویند ولی کیست که نداند اتفاقا بزرگترین وحشت آنها از همین بیداری است. از همین است که این احزاب و این جنبشها بتوانند الگوی اسلام دمکرات، اصلاح طلب، معتقد به وحدت ملی، آماده پذیرش آزادی کمونیستها و گروههای چپ و خواهان همکاری با همه نیروها در کشور خود شوند. یعنی همه آنچه جمهوری اسلامی آقای خامنهای در مقابل آن تعریف میشود. سخنان آقای غنوشی در مورد "بی اشکال" نبودن انتخابات دهم در ایران زنگ خطرها را برای رهبران جمهوری اسلامی به صدا درآورده است. تمام نگرانی مقامات جمهوری اسلامی از این است که فردا احزاب اصلاح طلب ایران مثلا از همین حزب "نهضت" و آقای غنوشی دعوت کنند تا به نمایندگی از "بیداری اسلامی" بر انتخابات در ایران نظارت کنند و نظر خود را مورد آن بگویند. آن وقت خواهیم دید که چگونه حکومت ایران دشمن خونی "بیداری اسلامی" در منطقه خواهد شد. پیروزی جنبشهای اسلامی در منطقه، اگر غرب و جمهوری اسلامی نتوانند شرایط این کشورها را به رویارویی لاییکهای متحجر و اسلامگرایان قشری بکشانند، به طور متضاد میخی بر تابوت جریان تحجر و واپسگرایی خواهد بود که اکنون بنام اسلام بر ایران حاکم کردهاند. این واقعیت زودتر از آنچه انگاشته میشود آشکار خواهد شد. |
راه توده 339
9 آبان ماه 1390