پروفسور "گرهارد سیمون"یکی از
متخصصین برجسته آ لمان، پیرامون تاریخ اتحاد جماهیر
شوروی سوسیالیستی است. وی اخیرا در مصاحبه رادیوئی "موج آلمان"
در باره آنکه چطور "گارباچف" آخرین رهبر حزب کمونیست اتحاد
شوروی توانست تا اوگوست سال 1991 موفق شود حزب کمونیست اتحاد
شوروی خلع قدرت کند گفتگو کرده است.
گرهاردسیمون در این مصاحبه گفت:
من با مطالعه دقیق منابع، به این نتیجه رسیده ام که گارباچف از
سال 1988 بطور سیستماتیک روی انحلال حزب کمونیست اتحاد شوروی
کار می کرد. صحبت بر سر ساختار های حزبی است که تا قبل از آن
قدرت زیادی داشتند. نظیر کمیته مرکزی، کنگره و قبل از همه دفتر
هیئت سیاسی. تا سال 1985 دفتر هیئت سیاسی ارگان اصلی بود که در
اتحاد شوروی تصمیمات را اتخاذ می کرد. دبیر کل حزب، رهبری حزب
را ب عهده داشت. وی فعالیت خویش را با دبیران بخش های مختلف
حزب هماهنگ می کرد. گارباچف این ارتباط را قطع کرد. او ابتدا
روی متلاشی ساختن دستگاه رهبری متمرکز شد. نه روی افراد بلکه
روی ارگان های حزبی.
- به چه شکلی؟
- تفکر اصلی او آن بود که شکل اداره کشور را بصورت ریاست
جمهوری در آورد. بعدها گارباچف را حقیقتا بعنوان رئیس جمهور
ا.ج.ش.س. انتخاب کردند. برنامه او عبارت بود از آنکه حکومت در
دست رئیس جمهور و شوراها متمرکز شود. یعنی در دست ارگان های
قانونگذاری کشور. حزب می بایستی که قدرت خود را از دست می داد.
حزب می توانست بر اساس آلترناتیو در انتخابات شرکت کند. اما
نقش منحصر بفرد حزب کمونیست در ساختار حکومت بایستی فراموش می
شد.
این پروسه بسرعت پیش رفت. یعنی از تابستان سال 1988 تا تابستان
1990، زمانیکه در
اتحاد شوروی آخرین کنگره حزب برگزار گردید. در آن زمان ترکیب
نوین دفتر هیئت سیاسی انتخاب شد. این دفتر سیاسی تنها یک اسم
مشترک با آن ارگانی داشت که قبلا بود. در ترکیب نوین، چهره های
ثانوی وجود داشتند. گارباچف مقام خود را حفظ کرد، اما عملا
وظایف خود را اجرا نکرد. با حذف حزب کمونیست از قدرت، دفتر
هیئت سیاسی پروسه محروم سازی حزب کمونیست از حکومت را به پایان
رساند. در دفتر هیئت سیاسی دیگر چهره های کلیدی وجود نداشتند
مانند وزیر امور خارجه، نخست وزیر، نیروهای امنیتی، روسای
کا.گ.ب... بجای آنها لیدرهای حزبی جمهوری های شوروی حضور
یافتند و آنها چهره های درجه دوم بودند.
- چگونه میتوان تمایل گارباچف به محروم سازی حزب کمونیست از
قدرت را توضیح داد؟
- ابتدا گارباچف، گویا معتقد بود که دستگاه حزبی میتواند و
بایستی که پیشآهنگ نوسازی باشد. اما بزودی مشخص شد که عکس این
قضیه اتفاق افتاد: بخش قابل مهمی از دستگاه حزبی منفعل شد و
بزودی بطور فعال بر علیه نوسازی وارد عمل شد. یعنی اینکه حزب
مانع رفورم ها می شد.
- شما می گوئید که پروسه خلع قدرت از حزب سریعا انجام شد. پس
چه چیزی را گارباچف موفق به انجام آن نشد؟
- موفق نشد که قدرت حکومتی را به ساختارهای نوین انتقال دهد.
رئیس جمهور ا.ج.ش.س. و مدیریت او نه در آن وضعیت بودند و نه
آمادگی آنرا داشتند که قدرت بدست آمده را اجرا کنند. گارباچف
در این باره بعدها در یادداشتهای خود تقریبا اینچنین نوشت:
"زمانی که من بعنوان رئیس جمهور ا.ج.ش.س. انتخاب شدم، این چنین
بنظرم آمد که من ژنرالی بدون ارتش هستم"
- پنداشته میشد که حزب کمونیست اتحاد شوروی قدرت زیادی در دست
داشت. چرا حزب به خود اجازه داد که از این قدرت محروم گردد؟
- برای آنکه گارباچف خیلی مکارانه عمل کرد. به ظاهر هیچ چیزی
تغییر نکرد، ساختار ها
به شکل گذشته باقی ماندند اما مضمون تغییر یافت. گارباچف در
سخنرانی های متعدد عمومی خود دائما کارمندان حزبی را آرام می
کرد. او می گفت که حزب کمونیست خواهد بود و از اعضای حزب خواست
که در رفورم ها شرکت کنند. او به آنها گفت: لازم است در
انتخابات شرکت کرده و مردم را برای رای دادن به خود متقاعد
کنید. گارباچف صحبت کردن در باره اصطلاح آوانگارد حزب را ادامه
می داد.
- این نکته بسیاری را تسلی میداد؟-
- بله.اما نه همه را. البته کارمندان سرشناس حزب متوجه شدند که
آنها از قدرت محروم می شوند. در نتیجه گارباچف بسرعت از دست
دادن محبوبیت خود در دستگاه حزبی را آغاز کرد. او در یک محفل
کوچک گفت که 70 درصد کمیته مرکزی حزب علیه او بود. و این نکته
موجب کودتا در اوگوست 1991 گردید. گارباچف چند روز پس از شکست
کودتا از سمت دبیر کلی استعفا داد و انحلال حزب کمونیست را
درخواست کرد. شورای عالی ا.ج.ش.س. در 29 اوگوست سال 1991
فعالیت حزب کمونیست در تمامی اراضی اتحاد شوروی را ممنوع کرد. |