آنچه 10 سال پیش در راه توده منتشر شد |
این روزها کمتر کسی است که درباره نفوذ وسیع سازمانهای جاسوسی، بویژه موساد و انتلیجنس سرویس در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی و در تمام ساختار حکومتیتردید داشته باشد. ماجراهای مربوط به رحیم مشایی و مسافرتهای او و باند باصطلاح "انحرافی" و تلاشی که برای تسلط بر وزرات اطلاعات داشت٬ لو رفتن اطلاعات هسته ای٬ ترورها٬ پناهنده شدن معاون وزارت دفاع٬ غافلگیر شدن و دستگیری هیات ایرانی در عراق و ... همه و همه میزان نفوذ سازمانهای جاسوسی را بر دستگاه اطلاعاتی ایران نشان میدهد. با اینحال شاید راه توده نخستین جریان سیاسی بود که از درون اطلاعات جسته و گریختهای که در مطبوعات دوران اصلاحات منتشر میشد به این نفوذ پرداخت و آن را به "سرطان پیشرفته خون در وزارت اطلاعات" تشبیه کرد. (راه توده شماره 81 اسفند 1377) در ماههای پس از افشای دست داشتن وزارت اطلاعات در قتلهای زنجیره ای٬ ماجرای حمله به اتوبوس جهانگردان آمریکایی که آشکارا به سود اسراییل و هارترین جناحهای حاکم در ایالات متحده تمام شد٬ از میزان این نفوذ حکایت میکرد. راه توده با عنوان "شبکههای جاسوسی اسرائیل انگلستان و امریکا٬ مانند "سرطان خون" در جمهوری اسلامی ریشه دوانده اند!" نوشت: "قتلهای سیاسی – حکومتی اخیر پرده از نفوذ سازمانهای جاسوسی انگلستان و اسرائیل در ارگانهای امنیتی- نظامی جمهوری اسلامی برداشت. حتی همان نوک کوه یخی که از آب بیرون آمده نشان دهنده کوه عظمی است که در زیر آب قرار دارد. بلندپایگان جمهوری اسلامی٬ وحشت زده از آنچه در جریان دستگیریهای دورن وزرات اطلاعات و امنیت و واحدهای بسیج سپاه پاسداران بدست آمده است٬ بر سر جلوگیری از درز این اخبار به مطبوعات به تفاهم رسیدند. اما اظهاراتی در محافل سیاسی تهران وجود دارد٬ که نشان میدهد٬ جلوگیری از درز اخبار مربوط به این سرطان امنیتی٬ به معنی جلوگیری از کشف٬ تصفیه و پالایش دستگاههای امنیتی- نظامی از شبکههای جاسوسی اسرائیل٬ انگلستان و حتی "امریکا" و تعویض وسیع مدیران٬ معاونان و فرماندهان نیست! نخستین تصفیهها٬ که گفته میشود قرار است بدون انعکاس بیرونی و مطبوعاتی انجام شود٬ شامل حال وزارت اطلاعات و امنیت خواهد شد٬ که بیشترین نفوذ سازمانهای جاسوسی اسیرائیل و انگلستان و امریکا در آن انجام شده است." این تصفیهها البته با مقاومت درون حکومتی و نشریاتی نظیر کیهان روبرو شد که به آن خواهیم رسید. راه توده سپس به اطلاعات و اخبار مربوط به بازجوییهای کادرهای درون وزارت اطلاعات پرداخت و با اشاره به نقش یک سلسله مطبوعات جناح راست در خدمت شبکههای اطلاعاتی و امنیتی به اشاره کرد و نوشت: "در میان آنها نقش روزنامه کیهان٬ در کنار دو نشریه دیگر٬ بنامهای "لثارات الحسین" و "شلمچه" که توسط مدیر مسئول و نماینده مقام رهبری در این موسسه انتشاراتی اداره میشده اند نقش هدایت کننده بوده است. شبکه سازمانی انصار حزبالله٬ حداقل تحت هدایت و نفوذ٬ و حداکثر تحت رهبری شبکه جاسوسی- امنیتی "موساد" اسرائیل" و "انتلیجنس سرویس" انگلستان قرار داشته است. بسیاری از تحرکات دو ساله اخیر "انصار حزبالله" توسط این شبکه جاسوسی هدایت میشده است. ... از سوی دیگر بدنبال مصاحبه "علی یونسی" کاندیدای پست وزارت اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی٬ که برنامه خود را رسما هماهنگ با برنامه دولت خاتمی "تبدیل دشمنان نظام به مخالفان قانونی" اعلام داشت و همچنین بدبنال اطلاعاتی که از درون وزارت اطلاعات و امنیت به روزنامه کیهان درز کرده و حکایت از تغییرات وسیع در سطح مدیران کل و معاون در این وزراتخانه دارد٬ گردانندگان روزنامه کیهان٬ این تصفیهها و تغییرات را فاجعه آمیز خواندند. کیهان وحشت زده از تغییراتی که خبر آن به اطلاعش رسیده٬ بر گماری "تجدید نظر طلبان" و "استحاله شدگان" به پستهای کلیدی وزارت اطلاعات و امنیت را یک فاجعه برای این وزارتخانه معرفی میکنند." راه توده سپس نوشت آن کسانی که کیهان نگران انتصاب آنان در ارگانهای امنیتی است همانا هواداران دولت میرحسین موسوی و انقلابیون ارمانخواه مذهبی هستند. راه توده نوشت : "از نظر گردانندگان کیهان امنیتی٬ کسانی که وابسته به طیف چپ مذهبی٬ کارگزاران دولت میرحسین موسوی و انقلابیون آرمان خواه مذهبی هستند٬ استحاله شده و تجدید نظر طلبان هستند. جرم آنها این است که آدم کش نیستند٬ طرفداران تحولات هستند٬ طرفدار دولت خاتمی هستند و به استقلال ملی علاقمندند." این تصفیهها هرچند به شکلی نیم بند انجام شد ولی انقدر جدی بود که دولت احمدی نژاد ناگزیر شد دوباره دست به تصفیه وزارت اطلاعات زند و به ویژه بکوشد عناصر مورد نظر خود را در این وزارتخانه بر سر کار آورد. راه توده سپس به ماجرایی که آن روزها بر سر زبانها قرار داشت، یعنی حمله به اتوبوس حامل جهانگردان امریکایی که واقعهای به سود اسیراییل بود اشاره کرد و به نقل از نوشتههای مطبوعات دوم خردادی نوشت: "موساد اسراییل آگاه شده بود گروهی از صاحبان صنایع ایالات متحده بزودی به ایران خواهند رفت تا با دور زدن سنا و سناتورهای متعصب و هوادار اسرائیل٬ شانس خود را برای شکستن محاصره اقتصادی ایران بیازمانید. آیا موفق میشدند؟ تحلیل ماجرا روشن بود. اگر محاصره عملا شکسته شود٬ اسرائیل بزرگترین بازنده آن خواهد بود ... باید گامهای بیشتری برداشته میشد. باید خبری چاپ میشد٬ تا ترتیب دهندگان سفر بدون اشکار شدن آن٬ سفر را لغو کنند. عملیات به سرعت انجام شد. راه را بستند. اتوبوس را متوقف کردند٬ با قنداق تفنگ شیشههای آن را کشستند و به تیراندازی هواٸی پرداختند. بعد٬ از اتوبوس و امریکاٸیهای وحشت زده عکس گرفتند.... در نیمه شب گزارش عملیات به تل آویو مخابره شد...." بقیه این ماجرا را میتوان از راه توده خواند و ما قصد تکرار آن را نداریم. ولی آنچه بعدها در کودتای 22 خرداد و حوادث پس از آن رخ داد نشان داد که ماجرای حمله به اتوبوس جهانگردان امریکایی تنها چشمه کوچکی از میزان نفوذ دستگاههای جاسوسی اسراییل در ایران است. فراموش نکنیم در شرایطی که هنوز حتی خود احمدی نژاد نسبت به کودتا مطمئن نبود دولت انگلستان مطمئن بود و ماهها قبل به شهروندان خود درباره حوادث پس از 22 خرداد هشدار داده بود. همین دستگاههای اطلاعاتی بودند که با تحلیلهای خود و با استفاده از شناختی که از روحیه مقامات جمهوری اسلامی داشتند آنان را به سمت کودتا سوق دادند. انتخابات 22 خرداد که میتوانست بزرگترین وثیقه امنیت ملی کشور باشد با کودتا به بزرگترین خطر تبدیل شد و کشور را بر لبه پرتگاهی قرار داد که امروز شاهد آن هستیم. وقتی مثلا به سخنان و مداخلات رهبر جمهوری اسلامی در جریان کودتا نگاه میکنیم میبینیم این مداخلات دارای هیچ منطقی نیست٬ مگر کسی که کمترین اطلاعی از وضع افکار عمومی و میزان بی اعتباری خویش و رییس جمهور تحمیلی خویش و میزان نفوذ و محبوبیت میرحسین موسوی و اصلاح طلبان در میان مردم ندارد. و اطلاعات در این مورد را چه کسی باید در اختیار دستگاههای تصمیم گیری جمهوری اسلامی قرار دهد جز وزارت اطلاعات و امنیت؟ جلوههای نفوذ در دستگاه های امنیتی جمهوری اسلامی را که راه توده بیش از یک دهه پیش درباره آن هشدار داده بود و هرگز از تکرار آن خسته نشد در وضع اسفناک کنونی کشور باید دید و شناخت. |
راه توده 326
10 مرداد ماه 1390