اسپانیا برای مقاومت در برابر
برنامه ریاضت اقتصادی دولت این کشور به پا خاسته است. برنامه
ای که از جانب صندوق بین المللی پول دیکته شده و شورای مالی
اتحادیه از آن حمایت می کند. پیش از ایتالیا، مردم یونان علیه
این برنامه به خیابان آمدند اما موفق نشدند جلوی تصویب آن را
در مجلس یونان بگیرند. اکنون مردم اسپانیا تجربه مردم یونان را
می خواهند تکرار کنند. نه در یونان هنوز حرف آخر را مردم زده
اند و نه در اسپانیا و پرتقال و ایتالیای بحران زده.
هفته گذشته مادرید صحنه بزرگترین تظاهرات و اجتماعات مردم این
کشور بود. تظاهراتی که از ماه مه گذشته بصورت نوبتی جریان
داشته و در هفته گذشته به اوج رسید.
دولتی سوسیال دمکرات اسپانیا علیه مردم پلیس و نیروی نظامی به
خیابان آورد و مردم در میدان مرکزی شهر تحصن کردند.
دولت اسپانیا و در حقیقت بانک های این کشور با کسری بودجه شدید
روبرو هستند. طبق امار 45 در صد از جوانان بیکاراند و بیکاری
این کشور 20.89 در صد است که بالاترین نرخ بیکاری در اتحادیه
اروپا است. بیش از 4.9 میلیون نفر در کشور بیکارند که این یکی
از نتایج برنامه صرفه جوئی دولت است. و اکنون دولت اسپانیا می
خواهد این برنامه را سرعت بخشیده و گسترش دهد. یعنی اخراج ها
را بیشتر کرده، حقوق بازنشستگی را کم کند، سن کار را افزایش
دهد، بیمه ها را کاهش دهد و حقوق بیکاران را قطع کند. هر یک از
این اقدامات خود هیزمی است که زیر حریق خیابانی گذاشته خواهد
شد. اسپانیا نیز مانند پرتقال و یونان و دیگر کشورهای اروپائی،
ایران نیست که بتوان به ضرب گلوله و زندان و شکنجه به مردم
معترض پاسخ داد. حتی سرکوب خیابانی مردم نیز نمی تواند بصورت
گسترده انجام شود.
روزنامه اومانیته که نظرات حزب کمونیست فرانسه را منتشر می کند
در تاریخ 29 ژوئیه دراین مورد نوشت:
مردم اسپانیا نیز مانند دیگر کشورهای اروپائی مخالف برنامه
ریاضت اقتصادی اند و در برابر آن دست به مقابله و مبارزه زده
اند.
همه شواهر نشان میدهد که دولت به ظاهر سوسیالیست "زاپاترو" رو
به پایان است. او مدعی است که در سه ماه اول سال 2011 با
برنامه اقتصادی ریاضتی خود0.3 در صد رشد اقتصادی برای اسپانیا
آورده است اما مردم دیگر فریب ادعاها را نخورده و میدانند که
آن رشدی که دولت مدعی آنست، عملا یعنی جبران ضعف بانک ها و
بانکداران اسپانیان در بورس های جهانی و معنای این رشد نمی
تواند باشد. رشدی که به قیمت فقر و بیکاری مردم و به سود
بانکداران تمام شده است.
اومانیته اضافه می کند که نخست وزیر اسپانیا خود اعتراف می کند
که ماموریتش برای انجام وظیفه ای که در برابر صندوق بین المللی
پول اتحادیه اروپا داشته به پایان رسیده است و به همین دلیل
دیگر در انتخابات پارلمانی که در مارس 2012 در اسپانیا برگزار
می شود به نمایندگی از حزبش شرکت نخواهد کرد و جانشین او از
طرف حزب سوسیال دمکرات اسپانیا "الفردو پرز روبالکابا" خواهد
بود. یعنی ادامه ماموریت را می خواهد به او واگذار کند.
در مقابل، رهبر حزب مردمی اسپانیا (حزب راستگرای محافظه کار)
"ماریانو راجوی" قرار می گیرد تا در مردم ایجاد وحشت بیشتر شده
و از ترس روی کار آمدن راستگرایانی که دیگر پشت تابلوی
سوسیالیسم پنهان نیستند، به سوسیالیست ها رای بدهد. یعنی
انتخاب بد در برابر بدتر!
ایجاد وحشت از راست های افراطی برای بر سر کار ماندن سوسیالیست
های طرفدار اجرای برنامه ریاست اقتصادی در کشورهای اروپائی، به
نتیجه خواهد رسید. بویژه در کشورهائی که در آن چپ دارای پایگاه
قوی و گسترده است؟ یونان و اسپانیا و ایتالیا از این گروه
کشورها هستند.
|