نگاهی تحلیلی به تاریخ 200 ساله ایران |
مرحله نهائی واکنش شهرنشینان ایرانی به انحطاط اجتماعی و سیاسی از جنبش تنباکو آغاز و به انقلاب مشروطیت منجر شد. زنده یاد رحمانهاتفی در کتاب "مشروطه، انقلاب ناتمام" جنبش تنباکو را همچون آخرین آمادگیها برای انقلاب مشروطیت در نظر میگیرد. تقریبا از پنج سال پیش از صدور فرمان مشروطیت، ایران شاهد نا آرامیهای پراکندهای در سطح کشور بود که در ابتدا جهت گیری روشنی نداشتند و در حد یک شورش و عصیان بودند تا جنبش اجتماعی. این شورش ها در مواردی همچون حمله به اقلیتهای مذهبی یا درگیریهای بین روحانیون شیعی و شیخی دارای جهت گیریهای واپسگرایانهای هم بودند. بایستی یادآوری کرد که در مراحل اولیه همه جنبشهای اجتماعی که بصورت واکنش اعتراضی صورت میگیرد، امکان اینگونه رویکردهای واپسگرایانه وجود دارد، تا زمانی که جنبش رهبری و هدف روشن پیدا کند. مراحل ابتدایی انقلاب 57 نمونههای مختلفی از این واقعیت را نشان می دهد. در مراحل اولیه انقلاب مشروطیت ناآرامی هایی را می بینیم که بصورت درگیری بین روحانیون شیخی و شیعی برسر موقوفات مذهبی و یا خود روحانیون شیعی و طلبههای هوادار آنان برسر اداره مدارس مذهبی در میگیرد. این ناآرامیها و برخوردهای اجتماعی که در ابتدا جهت گیری ضد حکومتی ندارد در تداوم خود به اشکال روشنتر مبارزات اجتماعی تبدیل میشود. به اینترتیب است که از حمله به اجتماعاتی در تبریز و درگیریهای روحانیون شیخی و شیعه بر سر موقوفات در کرمان و درگیریهای طلبههای مختلف بر سر موقوفات مذهبی در تهران و یا احداث بانک روس در یک قبرستان متروکه که از طرف شیخ فضل الله نوری فروخته شده بود، بتدریج به سمت مطالبات مشخصتری هم چون خواست پشتیبانی دولت از بازرگانان ایرانی٬ تاسیس عدالتخانه و پس از آن درخواست تشکیل مجلس شورای ملی مطرح شد. همینجا باید یادآوری کرد که در صورت عدم توجه به جنبشهای اجتماعی بصورت پدیدههای تاریخی مشخص و در حال حرکت و تغییر و یا بررسی فقط قسمتی از حرکتهای اجتماعی میتوان به نتایج نادرستی رسید. آن چه در جنبشهای اجتماعی دارای اهمیت ویژه است همان توجه به پویائی آنها میباشد که در ادامه خود بتدریج دارای یک ایدئولوژی و جهان بینی متناسب با حرکت اجتماعی خواهند گردید. موارد مشابهی از جهت گیریهای واپس گرایانه را در انقلاب 57 نیز می توان یافت که در صورت تعمیم آن به کل جنبش و یا ندیدن کل روند انقلاب، ما را به نتایجی نادرست خواهد رساند. دلیل حمایت توده ایها از انقلاب 57 نیز همین امیدواری و تلاش برای گسترش جنبش اجتماعی و پیدایش تدریجی رویکرد و جهان بینی متناسب با آن حرکت اجتماعی بود. در هر حال آن چه به انقلاب مشروطیت مربوط میشود این است که پس از آن ناآرامیهای اجتماعی پراکنده و با شکل گیری درخواستهای مشخصتر٬ مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضاء میکند و خود چند روز پس از آن از دنیا میرود. مرحله بعد، تشکیل اولین مجلس شورای ملی است که با ترکیبی از نمایندگان تجار و پیشه وران (41%)، مالکان (21%) و روحانیون (20%) تشکیل میشود. مابقی نمایندگان را کارمندان دولت و صاحبان مشاغل آزاد و ... تشکیل میدهند. در ابتدای این دوران محمدعلی شاه که به جانشینی مظفرالدین شاه رسیده بود و همچون او فاقد یک اقتدار واقعی بود، چارهای جز همراهی با مجلس نداشت. بویژه آن که مهمترین هم پیمان او یعنی روسیه خود درگیر انقلاب 1905 و نیز عواقب شکست از ژاپن در یکسال قبل از آن بود. با آغاز انقلاب مشروطه صحنه سیاسی ایران بسیار پیچیدهتر میشود. از سویی بسیاری از اعضای خاندان سلطنتی همچون ظل السلطان فرمانروای اصفهان و نیز یکی از برادران شاه با امید رسیدن به سلطنت به صف مشروطه خواهان میپیوندند. ظاهرا در این موارد گفتگوهایی هم بین برخی از روحانیون معروف آن دوران با ظل السلطان انجام گرفته بود و وی مبالغ کلانی نیز پرداخته بود که ما قصد ورود در درستی و نادرستی این شایعات را نداریم. از سوی دیگر با انقلاب مشروطه خود مردم نیز برای نخستین بار وارد صحنه سیاسی و اجتماعی می شوند که این ورود در مجلس شورای ملی و گفتگوهای درون آن مهمترین بازتابهای خود را دارد. مجلس اول را باید نقطه اوج جنبش مشروطیت به شمار آورد. برخورد آزاد در مجلس در سطح جامعه بازتاب مییابد و دوباره در مجلس منعکس میشود. این دورانی است که شاهد افزایش روزافزون شمار روزنامهها و انجمنهای فرهنگی و اجتماعی هستیم. روشنفکران بسیاری وارد صحنه فعالیت اجتماعی میشوند، هر چند هنوز با پیدایش احزاب واقعی پیشرو فاصله داریم. از جهات بسیار دوران اولین مجلس مشروطه شباهت بسیاری با دوران اول انقلاب 57 دارد. یعنی دورانی که جامعه تازه٬ پس از یک دوران طولانی٬ در حال شناخت دوباره خویش است و می خواهد خود را با شرایط جدید منطبق کند. روندی که خالی از تضادها و تناقض های خود نیست. از نظر شرایط جهانی نیز صحنه سیاسی و اجتماعی پیچیدگیهای فراوانی داشت. تا پیش از امضای فرمان مشروطیت، انگلستان در رقابت با روسیه مستقیم و غیرمستقیم در کنار مشروطه خواهان قرار گرفته بود. ولی با پیشروی جنبش مشروطیت این سیاست تغییری بنیادی کرد. به این ترتیب انقلاب مشروطه در شروع خود با پیچیدگی های فراوانی روبرو می شود که مهمترین آنها دخالت خارجی است. این دخالت سرانجام بصورت تقسیم ایران بین روسیه و انگلستان بر اساس قرارداد 1907 جلوه گر می شود که کمتر از دو سال پس از آغاز به کار مجلس اول است. مشروطیت نوپا و روشنفکران ترقیخواه و بدون تجربه مبارازت اجتماعی و سیاسی در آغاز کار خود می بایستی با کشورهایی بسیار قویتر از ایران مصاف دهند. و این در شرایطی است که عدم وجود قدرت و اقتدار حکومتی خود به پیچیدگی ها موضوع می افزاید. مهمترین مشخصه روشنفکران این دوران عدم تمرکز آنان در احزاب سیاسی واقعی می باشد. آنچه شاهد آن هستیم وجود تعدادی از روشنفکران است که هنوز به مرحله تشکیل احزاب سیاسی با اهداف روشن و قابل دسترسی نرسیده اند. بنظر می رسد که درک این مشکل برای فهم انقلاب مشروطه و نیز برخی جنبههای انقلاب 57 بسیار ضروری می باشد. پرسش اساسی این دوران پس از امضای فرمان مشروطیت نیز به قوت خود باقی ماند. یعنی راه حل برونرفت از انحطاط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور چیست؟ بنظر ما در آن شرایط تنها راه برونرفت ازانحطاط همکاری جدی نیروهای اجتماعی مختلف و دارای گرایش های ترقیخواهانه بود که نتیجه آن باید ایجاد یک حکومت مقتدر دمکراتیک و مبتنی بر وحدت ملی بجای دولت های ضعیف قبلی می بود. تشکیل چنین دولت وحدت ملی تنها امکان برای ایجاد یک دولت مقتدر واقعی و پیشبرد تحولات مثبت اجتماعی در ایران بود. ولی شرایط متناقض جامعه ایران٬ در پیوندهای آن با جهان و بنیادهای نظری انقلاب مشروطه ناشی از این شرایط٬ امکان و اجازه شکل گیری چنین اندیشه و راه حلی را نداد. شاید اگر کودتای محمد علی شاه و استبداد صغیر رخ نمی داد امکان فرارویی جنبش اجتماعی به شکل های روشن تر و با اهداف روشنتر وجود داشت. |
راه توده 326
10 مرداد ماه 1390