اسناد حزب توده ایران
را بخوانید
اصولگرایان
کیستند و چه نقشی
در ج. اسلامی
داشتند و دارند!
یکی از با اعتبارترین مستندات تاریخی تلاش
ناموفق حزب توده ایران برای جلوگیری از برتری ارتجاع و ضد انقلاب مذهبی
درحاکمیت جمهوری اسلامی، مجموعهایست بنام " نظری به سیر انقلاب کشور ما"
که در شهریور ماه 1361 (چند ماه پیش از یورش اول به حزب توده ایران) توسط
حزب ما در داخل کشور منتشر شد.
مجموعه " نظری به سیر انقلاب در کشور ما" در نوع خود یک سند تاریخی است و
ما نه تنها توده ایها، بلکه همگان – حتی مخالفان کم اطلاع حزب توده ایران-
دعوت میکنیم این مجموعه را اگر نخوانده اند یک بار مرور کنند و اگر خوانده
اند بار دیگر آن را بخوانند. تنها پس از خواندن این اسناد است که می توان
در باره نقش، موقعیت و فعالیت حزب توده ایران در جمهوری اسلامی قضاوت کرد.
بزودی در آرشیو جدید راه توده، این سند تاریخی را خواهید خواند.
در این مجموعه دو محور اساسی وجود دارد، نخست عواقب و عوارض بیقانونی و
قانون گریزی در جمهوری اسلامی، سپس نقش و موقعیت ارتجاع مذهبی در تحمیل
بیقانونی و قانون گریزی در جامعه، ضرورت اجرای قانون اساسی و خطر نهائی
ارتجاع مذهبی در به شکست کشاندن انقلاب 57.
کلام و استدلالی که در این مجموعه بکار رفته چنان است که گوئـی در سال
1361، حزب توده ایران مقالهای برای اوضاع کنونی جامعه ایران نوشتهاست.
از این کتاب بخش خطر سلطه ارتجاع مذهبی برحاکمیت جمهوری اسلامی و مسخ
انقلاب 57 را می خوانید:
«انقلاب ایران، انقلابی است واقعی، خلقی و برجوشیده از ژرفای ده و شهر
ایران، از نوع انقلابات رهائـی بخش ضد امپریالیستی.
حتی اگر انقلاب ایران، سرانجام "مسخ شود" یا شکست بخورد و بدست دژخیمان
ارتجاعی و امپریالیستی در خون غرق گردد - احتمالی که قوی نیست، ولی بطور
عینی محتمل است- این توصیف از انقلاب اعتبار و قوت علمی خود را حفظ میکند.
انقلاب ما میتواند شکست بخورد، ولی شکست، خصلت انقلاب را آنچنان که بود
وهست دگرگون نمیسازد و نمیتوان گفت: "دیدی ما گفتیم!"
وجود خطوط مختلف در این انقلاب، نبرد گاه پنهان و گاه آشکار این خطوط با
هم، تلاش آنها برای خنثی گذاشتن عمل یکدیگر و در نتیجه در جا زدن انقلاب،
برخی را گیج کردهاست.
ما در این نوشته میخواهیم از مسلماننماها و انقلابینماها سخن بگوئیم.
آنها مواضع مهمی را در دولت و نهادهای آن، در سپاه و دیگر قوای مسلح و
نهادهای انقلابی در دست دارند و در سیاست خارجی، داخلی، اقتصادی و فرهنگی
رخته کردهاند و دارای نظرات خاص خود هستند که در جهت حفظ بهرهکشی خانها،
ملاکان و سرمایهداران بزرگ است. اعضای این خط هر نامی که روی آن بگذارید
عملا "جبهه متحد نیروهای ضد انقلاب"ی هستند که با دکوراسیون مذهبی وارد
میدان شدهاند و میخواهند ثابت کنند که یک انقلاب به زیان بهرهکشان، شرعی
نیست!(راه توده: این توصیف دقیق اصولگرایان امروز در جمهوری اسلامی است)
در یک کلمه، این خط در این لحظات که این سطور نوشته میشود، به پیروزی
نهائی خود اگر کاملا مطمئن هم نباشد، باور دارد و این تهدیدیاست برای
انقلاب و انقلابیون راستین. این مبارزه یکی از بغرنجترین و خطرناکترین
مراحل مبارزه "که بر که" در انقلاب ماست. مبارزهای که در همه انقلابها تا
حل نهائی خود از مراحل متعدد و بسیار دشواری میگذرد و فضای پر بیم و امیدی
را بوجود میآورد. نمیتوان حل مساله را خیلی آسان گرفت. برای عدهای از
مردم ایران که غالبا در اثر تحلیلهای سرسری و با بکار بردن اصطلاحات مبهمی
مانند "حکومت اینها"، "حکومت آخوندها" همه را به یک چوب میرانند، درک
منظره مغشوش کنونی محال است.
این خط که ماهیتا ضد انقلاب است، از این گیجی برای سرخورده کردن و دلسرد
ساختن مردم از انقلاب استفاده میکند و استفاده هم کردهاست. در واقع اگر
سرانجام گرفتن این نبرد بطول انجامد، بر درجه سردرگمی و دلسردی عمومی به حد
خطرناکی افزوده خواهد شد. امید است مبارزه دو خط به آن درجه از وضوح و
خوانائـی برسد که مردم حساب "خط امام" را از مغلطههای ارتجاعی خط دوم که
در پوشش مذهب و احکام قرآنی و تفسیرهای فقهی صورت میگیرد، جدا کنند و
بدانند که در ایران انقلاب نشده است که مثلا "صاعد لخت مردان را در روزهای
گرم تابستان در سطل رنگ غوطهور سازند" و یا بر در و دیوار شهر "مرگ بر
نیمه حجاب" بنویسند و جلوی لوایح خلقی مانند ملی کردن بازرگانی خارجی و
اصلاحات ارضی و غیره را سد کنند و افکار عمومی را علیه انقلاب برانگیزند.»
("نظری به سیر انقلاب کشور ما" تیرماه 1361)
راه توده 327 17 مرداد ماه 1390