خشم مردم
در اعتراضات انگلیس
قابل پیش بینی بود
روزنامه «تاگس تسایتنوگ» آلمان - ترجمه عسگر
داوودی
«گلبیرت جرمی» استاد علوم اجتماعی «دانشگاه
شرق» لندن است و دارای تحقیقاتی در مسائل اجتماعی و سیاسی.از جمله تحقیق
روی «تئوری های سیاسی» و نیز «اشکال اجتماعات سیاسی» است. روزنامه "تاگس
نسایتونگ" آلمان درباره اعتراضات به سرکوب انجامیده اخیر انگلستان با او
مصاحبه ای کرده که خلاصه از آن را می خوانید:
س- از تظاهرات خشونت بار در انگلیس شما نیزغافلگیر شدید؟
جرمی گیلبرت: خیر! برای من غافلگیرکننده نبود. حتی با توجه به روحیه غیر
معترض افکار عمومی در انگلیس، اعتراضات گذشته هیچگاه مانند اعتراضات کنونی
شدید نبوده است. این ناآرامی ها نتیجه تبعیض نژادی گسترده ای است که از
مناطق کارگری بر می خیزد. من 20 سال است در بخشی از شهر لندن زندگی می کنم
که این اعتراضات در آن بوقوع پیوست. در این مناطق از «خود بیگانگی» افراد
بویژه جوانان کاملا قابل مشاهده است. زمستان گذشته درتظاهرات اعتراضی
دانشجویان که علیه افزایش هزینه های دانشجوئی انجام گرفت مشخص شد که تعداد
قابل توجهی از دانشحویان بدلیل عدم امکان پرداخت هزینه تحصیلی خود دیگر
امکان ادامه تحصیل ندارند. بدون داشتن پایان نامه تحصیلی مشخص است که شانس
پیدا کردن کار نیز به حداقل می رسد.
س- نمایندگان مجلس پلیس را متهم می کنند که در مقابل شورش جوانان عکس العمل
مناسبی نشان نداده است.
ج: شورش و تخریب یک عکس العمل طبیعی در مقابل رفتار نامناسب قانون و پلیس
است. در اواسط سال های 70 نیز چنین اعتراضات اجتماعی توسط اقشار فقر و تهی
دست به شورش و تخرب منجر شد. در همان زمان نیز اکثر معترضین جوانان
آفریقائی ـ کارائیبی بودند. در شرایط فعلی نیز تعداد قابل توجهی از جوانان
سفید پوست نیز که از خانواده های کارگری هستند در تظاهرات شرکت دارند. من و
دوست جوانم نیز هنگام عبور از خیابان توسط پلیس لندن مورد باز خواست قرار
گرفتیم. بخش قابل توجهی از قوانین فعلی که سال 1991 توسط دولت دست راستی
تونی بلر تصویب شد جوان ها را از سن 10 سالگی در برابر برخی اقدامات
اجتماعی مجرم می شناسد. مطابق قوانین مصوبه سال 1981 در انگلیس کودکان 10
ساله را در صورت ارتکاب عمل خلاف می توان بازداشت کرد. این موضوع در
اسکاتلند حتی از سن 8 سالگی مقرر است. همچنین از 17 سالگی نیز قوانین
انگلیس اجازه بازجوئی از متخلف نوجوان را مجاز می داند. در مقایسه با دیگر
کشورهای اروپا، ماموران پلیس انگلیس دست بازتری در مقابل متخلفان جوان و
نوجوان دارند.
جوانان و نوحوانان بازداشتی زمانی از زندان ها خارج می شوند که در مدت
زندان توسط همبندان دیگر عملا به افراد خلافکار تبدیل شده اند.
س: در آلمان اما عمل خلاف از 14 سالگی جرم محسوب می شود و حتی امکان شکایت
علیه دادستان کل نیز مطابق قانون امکان پذیراست. ظاهرا قوانین مربوط به
جوانان بزهکار در انگلیس نسبت به دیگر کشورهای اروپائی سخت تر است.
ج: بله. مجلس قوانین سختی را علیه نوجوانان و حوانان مجرم تصویب کرده است.
این قوانین اجازه می دهند تا جوانان به زندان ها فرستاده شوند. مثلا مطابق
قانون پلیس مجاز است جوانان را شب و دیر هنگام در خیابان کنترل و باز خواست
کند. زندگی مناطق فقیرنشین لندن و دیگر شهر های بزرگ بشدت آمیخته با تخلف و
جرم است. شخصا با وجود اینکه در یک منطقه خارجی نشین و کارگری زندگی می کنم
اگر عضو یک سازمان ضد نژاد پرستی نبودم هرگز نمی توانستم بدانم که در درون
آپارتمان های ساکنان این مناطق چه می گذرد. میزان جرم ناشی از فقر در این
مناطق به مراتب بالا است.
س: سوال این است که چرا اعتراضات با تخریب و غارت مغازه ها همراه شد؟ ظاهرا
جوانان با پلیس مقابله نکرده بودند.
ج: این طور که شما می گوئید نیست. در منطقه «هاکنری» که تعداد زیادی
ازاعتراض کنندگان دستگیر شدند، عده ای به مرکز پلیس حمله کرده بودند. مطابق
روحیات یک جامعه مصرفی شورشیان دارای فرهنگ مصرف زدگی هستند. دارا بودن
اشیاع غیر ضروری ارزش محسوب می شود. همچنین غارت مغازه ها «انگیزه خود
ارزشی» را در معترضین ارضاء می کند. در این نوع شورش ها نوعی «ناخود آگاهی
سیاسی» نهفته است. «فردریک جمسون» این پدیده را به درستی تئوریزه کرده است.
غارت و تخریب دارای ابعاد سمبولیکی است. شخص به شکلی سمبولیک موجودیت خود
را از این طریق اعلام می کند. علاوه بر تخریب و غارت مغازه های بزرگ، افراد
شورشی با غارت مغازه های کوچک نیز می خواهد میزان قدرت و تسلط اعتراضی اش
را به رخ بکشد. باید توجه داشت که وضعیت فقرای شورشی به حدی است که حتی
صاحب یک مغازه کوچک که خود نیز در مرحله ورشکستگی است قادر به درک مشکلات
این افراد نیست.
س: اعتراضات فعلی در مقایسه با اعتراضات 1981 چه تفاوتی دارد؟
ج: در ماهیت یکی هستند. معترضین از بین اقشار کارگری و یا بیکارها می
باشند. اعتراضات 1981 به همان شدت بود که اکنون هست. اما تفاوت سیاسی پدیده
این است که اعتراضات 1981 دارای سازماندهی سیاسی بود و از میان اقشار
کارگری و دیگر اقشار تهی دست اجتماعی شکل گرفته بود، اما اعتراضات فعلی اگر
چه دارای پایه های طبقاتی کارگری و دیگر اقشار تهیدست اجتماعی است، اما به
دلیل غیر سیاسی کردن جامعه توسط ایدئولوژی سرمایه داری، اشکال اعتراض ها
نیز غیر سیاسی شده است. به همین دلیل نیز غیر قابل کنترل و به شدت خشمگین
است. در مقطع کنونی، تنها نیروهای سیاسی چپ و سازمان های مذهبی این مردم را
جدی می گیرند. تنها راه اعلام موجودیت برای قشر فقیر و اغلب بیکار، هجوم به
خیابان ها و اعلام اعتراض است. راه دیگری برای اعلام موجودیت و اعتراض آنها
باقی نگذاشته اند.
س: آیا سازمان های چپ در سازماندهی این اقشار کوتاهی نکرده اند؟
ج: باید توجه داشت که انگلیس سابقه انقلابات اجتماعی ندارد. این واقعیت
تاثیر منفی مهمی در مبارزات مردم گذاشته است. طبقه کارگر انگلیس فریب خورده
«حزب دست راستی کارگر» است. این حزب حتی موافق اعتصابات کارگری نیست. تا
زمانی که اعتراضات سیاسی ـ اجتماعی طبقه متوسط با خواسته های طبقه کارگر
پیوند نخورد امکان مانور سیاسی در مقابل نظام سرمایه داری محدود است.
س: این اعتراضات اجتماعی چه تاثیرمثبتی در آینده سیاسی انگلیس می تواند
داشته باشد؟
ج: چندان خوش بین نیستم. شرایط فعلی، اقشارمتوسط اجتماعی را هم از نظر
اقتصادی و هم از نظر سیاسی با اقشار ثروتمند پیوند زده است. اقشار متوسط
مصرف زده هستند. راست پوپولیست از این شرایط برای فریب توده ها استفاده می
کند. در شرایط انگلیس تصور اینکه طبقه کارگر بتواند خواسته هایش را از طریق
مبارزات پارلمانی به کرسی بنشاند غیر ممکن است. عدم حضور توده های زحمتکش
انگلیس در اعتراضاتی که علیه بحران نظام بانکی موجود صورت می گیرد، تائید
کننده نظر من درباره ضعف مبارزات کنونی است.
راه توده 328 24 مرداد ماه 1390