استبداد قذافی |
محکومیت غیابی قذافی در دادگاه بین المللی کیفری لاهه و تهدید جدید هیلاری - وزیر خارجه امریکا - کلینتون برای کنار رفتن وی از مقام رهبری لیبی نشان می دهد که شرکت های بزرگ نفتی ـ بی پی، پدافن، توتال فرانسه و...ـ نگران ادامه نوسان قیمت نفت، قطع جریان نفت از ایران و مختل شدن قراردادهای بزرگ جهانی اند. در میان این نگرانی ها، نگرانی سوم، یعنی قطع جریان نفت ایران بیش از هر دو نگرانی دیگر موجب نگرانی مردم ایران است. همین شرکت ها خواستار تمام شدن هرچه سریع تر کار قذافی، انعقاد قراردادهای تازه و ادامه قراردادهای قبلی اند. قرار دادهائی که به 4 تا 5 میلیارد دلار می رسند و شامل بازسازی چاه ها، فرودگاهها و حمل و نقل و تجارت و جاده سازی... می شود. یعنی بازسازی آنچه به موجب تصمیم دولت های غربی، بمباران و ویران شده و برای شرکت های نفتی امکان غارت دوباره فراهم ساخته است. در کشورهای بزرگ سرمایه داری، پشت هر سیاستی منافع اقتصادی همین شرکت ها نهفته است. یعنی همان واقعیتی که از بدو انتشار نظرات مارکس، بسیاری از مدافعین و سیاستمداران سرمایه داری جهانی درجهت نفی آن تبلیغ کرده اند. حتی اگر تصمیماتی گرفته شود که در ابتدا چهره اقتصادی آن آشکار نباشد، اما اهداف بلند مدت اقتصادی بی شک زیر بنای چنین سیاست ها و تصمیماتی است. بحث نه بر سر لیبی و حاکمیت قذافی، بلکه بر سر انگیزه های دخالت نظامی در لیبی و ویران ساختن این کشور است که پشت بهانه دفاع از مردم پنهان شده است. چه کسی میتواند مدعی شود که حکومت های عربستان سعودی و یا کویت و ... دمکرات و رژیم قذافی ضد دمکراتیک است؟ این سئوال هرگز به معنای دفاع از استبدادی نیست که قذافی در لیبی حاکم کرد و با همین استبداد آجر را از زیر پای خود کشید و با گردش به راست اقتصادی که از دهسال پیش و با ابتکار فرزندش "سیف الاسلام" آغاز کرد، آجرهای باقی مانده را نیز از زیر پای رژیم خود کشید. حمایت عملی دولت های بزرگ سرمایه داری از سرکوب مردم در یمن، بحرین، عربستان و... خود بهترین گواه برتری منافع اقتصادی دولت های این کشورها بر انگیزه های سیاسی و انسانی است که اعلام می کنند. اگر قلبی انساندوست در سینه این شرکتها می تپید، بدهی یونان را می بخشیدند که زندگی را برای این مردم جهنم کرده است و قرار است لقمه نان را از گلوی کودکان یونانی و لیوان آب را از دست پیران بازنشسته برباید. توزیع 40 تن اسلحه توسط فرانسه در کوههای غرب لیبی را با اهداف و انگیزه هائی که در بالا به آن اشاره شد می تواند تفسیر کرد. همانگونه که پرونده سازی برای رئیس سابق صندوق بین المللی پول و جلوگیری از تبدیل شدن او به رقیب سرکوزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری این کشور را می توان در این چارچوب ارزیابی کرد. تنها بعنوان نمونه ای از انگیزه های بمباران لیبی و پافشاری بر تجزیه این کشور و به حاکمیت رساندن دستآموزهای امریکا در لیبی، توجه به این خبر که رقابت و مقابله با چین نیز هست شاید گره گشای رویدادها باشد: شرکت "بی پی ـ بریتیش پترولیوم" دو سال پیش از قراردادی اطلاع پیدا کرد که میان چین و لیبی بر سر دو حوزه مهم نفتی در این کشور بسته شده بود. چین در این دو حوزه اکتشاف نفت را آغاز کرد و و صدها چینی در لیبی مشغول کار شدند. اهمیت این دو حوزه بویژه در آنست که نفت لیبی مرغوب ترین نفت جهان و استخراج و تبدیل آن کم هزینه است. پیشگامی سرکوزی برای بمباران لیبی و جلوگیری از ادامه این قرارداد و توطئه امریکا برای پرونده سازی علیه رقیب احتمالی آینده سرکوزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور، استدلالی محکم تر از این لازم دارد؟ اگر نبود استبداد قذافی و فضای بسته سیاسی در این کشور که مردم را در طول سالها به بی تفاوتی و بی اطلاعی از همه این فعل و انفعالات داخلی و خارجی کشاند، و نقشه جانشین ساختن "سیف الاسلام قذافی" بجای "معمرقذافی"، یعنی موروثی شدن رهبری در لیبی به چنین فاجعه ای می انجامید؟ |
راه توده 322
13 تیر ماه 1390