راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

دست های آلوده ای که در قلب حاکمیت ج.اسلامی
و قلب رهبری مجاهدین خلق پیوسته یکدیگر را شسته اند
حجاب از سر رهبری
مجاهدین خلق برداشته شده!

 

بحث درباره کشف "جریان انحرافی"‌٬ یعنی همان جریانی که به اعتراف حجت الاسلام طائب، با توطئه علیه دولت خاتمی و کودتا علیه جنبش سبز آن را به قدرت رساندند همچنان ادامه دارد. در هفته‌های اخیر بدلیل مقایسه و همسنجی که میان این جریان و ماجرای برکناری بنی صدر انجام می‌شود از یکسو؛ و همزمان شدن آن با سی‌امین سالگرد سی خرداد و خطر‌‌ ترور و ... از سوی دیگر، پای مجاهدین خلق و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و ماجرای قتل‌های زنجیره‌‌ای را نیز به این بحث‌ها کشیده اند. اینها  علاوه بر اطلاعاتی است که امثال حجت الاسلام طائب رئیس سازمان امنیت سپاه و ذوالنور جانشین بازنشسته نابهنگام شده نماینده ولی فقیه در سپاه٬ برای توجیه حکومت٬ افشا می‌کنند. برخی اطلاعات و ارزیابی‌های دیگری نیز از محافل غیرحکومتی، یا در حاشیه حکومت طرح می‌شود. از جمله اینها مسئله ارتباط و "تعامل" ‌بخشی از آلوده‌‌ترین جریان‌های حکومتی و وزارت اطلاعات با رهبری مجاهدین خلق است. این اطلاعات تایید کننده ارزیابی‌هایی است که راه توده بیش از یک دهه پیش بر آن پافشاری کرد. راه توده در شماره اسفند 1377 با اشاره به حوادث آن دوران و ضرورت پاسخگویی رهبری مجاهدین خلق درباره حادثه جویی‌های این سازمان نوشت: 

«این تازه جدا از پاسخی است که این سازمان درباره عملکرد خود در کشور عراق٬ در پشت جبهه‌های جنگ ایران و عراق٬ انفجارها و‌‌ ترورهای مشکوک و سوال برانگیز باید به مردم ایران بدهد.... درباره همگامی و ارتباط‌ های احتمالی رهبری سازمان مجاهدین خلق با ارتجاعی‌‌ترین و جنایتکارترین بخش حاکمیت در جمهوری اسلامی٬‌ ‌ترور اسدالله لاجوردی٬ حمله به پادگان سپاه پاسداران٬ شلیک دو خمپاره به محوطه ساختمانی وزارت اطلاعات٬ که رهبری مجاهدین شتابزده و ذوق زده مسئولیت آن را پذیرفته٬ همگی در همسوئی با توطئه‌های جاری ارتجاع مذهبی و متحدان بازاری آن٬ علیه جنبش نوین مردم ایران صورت گرفته»است.

راه توده بر دست داشتن "ارتجاعی‌‌ترین بحش حکومت در ماجرا آفرینی‌ها" می‌کند. (نگاه کنید به راه توده شماره 81 اسفند 1377)

امروز پس از 13 سال٬ در بحث‌هایی که بر روی فیس بوک آقای عبدالله شهبازی جریان دارد یکی از کادرهای آگاه به مسایل درونی وزارت اطلاعات چنین می‌نویسد:

"در پرونده قتل‌های زنجیره ای، در زمانی که دوزاری آقایان افتاد که چرا عده‌‌ای در درون وزارت به اسم جمهوری اسلامی دست به قصابی زده اند، یک سری اتفاقات افتاد. یادتان هست؟ خمپاره‌هایی که از بزرگراه‌ها شلیک می‌شد و مقصدش مجمع تشخیص مصلحت، بیت رهبری، وزارت دفاع، وزارت اطلاعات و ... بود؟ برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در انظار عمومی به سر در وزارت اطلاعات آر پی جی شلیک شد! شهید صیاد شیرازی‌‌ ترور شد! تیم‌های‌‌ ترور متعدد از کوه های کردستان وارد شدند و مسائل و غائله‌های متعدد امنیتی بر پا شد. جاسوس های یهودی پیدا شدند (بعدا همه آزاد شدند) و نامه سعید امامی و بسته شدن روزنامه سلام ماجرای 18 تیر و اولتیماتوم فرماندهان سپاه به خاتمی و نامه تلویحی کودتا و ... اتفاق افتاد و ... خلاصه طرف مقابل که گیر افتاده بود پیام داد که پر شال مرا ول کن وگرنه برایت مشکل ساز می‌شوم."

نویسنده چنین نتیجه می‌گیرد: "سعید امامی در سخنرانی خود در دانشگاه همدان اعلام کرد ما تا رده‌های بالای منافقین نفوذ کرده ایم و تمام حرکاتشان زیر نظر ماست. ولی بجای کلمه نفوذ کرده ایم باید گفت تعامل داریم. و می‌شود نتیجه گرفت که برخی عملیات منافقین توسط خودمون هدایت شده برای رسیدن به مقاصد خاص."

بدینسان درستی آنچه راه توده 13 سال پیش نوشته بود و بسیاری در اپوزیسیون خارج کشور آن را باور نمی‌کردند روشن شد. دریافتن اینکه در سال 1377 مجاهدین خلق دارای آنچنان توانی نیستند که بتوانند به وزارت اطلاعات خمپاره شلیک کنند شاید کار چندان سختی برای دیگر نیروهای اپوزیسیون ایران هم نبود٬ ولی برای آنها که با گذشته خود تسویه حساب واقعی نکرده بودند٬ برای آنها که در‌‌ ترورها و انفجارهای سال 60 برای مجاهدین خلق کف زده بودند و اکنون از شلیک خمپاره به وزارت اطلاعات به وجد آمده بودند٬ پذیرفتن ارتباط میان رهبری مجاهدین خلق و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سخت و ناامید کننده و خودافشاگر بود. اگر راه توده توانست با چنین قاطعیتی همدستی مستقیم و غیرمستقیم میان عناصر آلوده وزارت اطلاعات با رهبری مجاهدین خلق را بیان کرده و در همان زمان که هنوز عراق اشغال نشده و مسعود رجوی به عنوان رهبر مجاهدین زیر سایه صدام زندگی می کرد آن را به صراحت اعلام کند؛ از آن رو بود که متکی بر تاریخ و تجربه حزب توده ایران بود. در همان زمان اوج‌‌ ترورها و انفجارهای سال 1360 که مجاهدین خلق مسئولیت آن را می‌پذیرفتند حزب توده ایران اعلام کرد که بخشی از این انفجارها نه کار مجاهدین بلکه کار عوامل سازمان‌های جاسوسی امریکا و انگلستان است ولی رهبری مجاهدین خلق در سراشیبی که در آن گرفتار شده برای خودنمایی و دادن روحیه به اعضا مسئولیت آنها را می‌پذیرد.

برای دریافتن درست اوضاع روز چاره ای جز تکیه بر این تاریخ و ادامه آن نیست.    

 

 

                                راه توده  323        20 تیر ماه  1390
 

بازگشت