مصاحبه با عضو کمیته
مرکزی حزب کمونیست چین
با روزنامه یونگه ولت چاپ آلمان
فضای سیاسی
در چین باز می شود
ترجمه عسگر داوودی
«لی یونرو» 64 ساله، عضو مشاور«کنگره خلق چین»
و قائم مقام رهبری در امور تحقیقاتی تاریخ حزب در کمیته مرکزی حزب کمونیست
چین است. او قبلا قائم مقام رهبری مدرسه عالی حزب کمونیست چین بوده است.
آنچه را می خوانید مصاحبه ایست که روزنامه یونگه ولت آلمان بمناسبت 90
سالگی بنیانگذاری حزب کمونیست چین با وی انجام داده است.
یونگه ولت: 90سال پیش حزب کمونیست چین بنیانگذاری
شد. اکنون چین از یک اقتصاد کشاورزی به یک اقتصاد بزرگ صنعتی رسیده است.
این تغییرات عظیم از کجا ناشی می شود؟
«لی یونرو»: حزب سه عامل امکان این پیشرفت قابل توجه را فراهم کرد.
اول: چین در سالهای دور کشوری نیمه فئودالی و نیمه مستعمره بود. مبارزه حزب
کمونیست استقلال ملی چین و برقراری جمهوری چین را موجب شد.
دوم: در ادامه، حزب کمونیست پایه های سیستم اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیستی
را در کشور بنیانگداری کرد.
سوم: آغاز فاز اصلاحات سوسیالیستی در کشور، که شامل اصلاحات اقتصادی و
احتماعی است. همزمان با رشد اقتصادی، زمینه بازگشائی فضای سیاسی و اجتماعی
در دست اقدام است. هدف استراتژیک ارتقاء کشوری نیمه مستعمره و فقر به کشوری
با جامعه ای دموکراتیک و اقتصادی سوسیالیستی است. حزب سه تئوری تصویب شده
را برنامه دائمی خود ارزیابی می کند:
اول- حزب باید پویا باشد،
دوم- حزب باید با زمان قدم بردارد
سوم- حزب باید پاسخگوی نیازمندی های روزافزون مردم باشد.
س: فروپاشی کشور های سوسیالیستی سابق چه تاثیری در
اتخاذ تصمیمات جدید داشت؟
ج: فروپاشی سوسیالیسم واقعا موجود در سال 1989، برای ما تجربه بزرگی
بود. برنامه اصلاحات حزب برای چین در سال های آستانه فروپاشی نشان داد که
حزب کمونیست چین روش درستی را در پیش گرفته است. اما این تمام قضیه نبود.
در آن تاریخ موضوع بحث درون حزبی همچنان این بود که دو امکان پیش رو است:
1- اصلاحات در چین ممکن است به سرنوشت اصلاحات در شوروی منجر شود
2- با توجه به فروپاشی در شوروی و اروپای شرقی شاید اتخاذ روش سرمایه داری
لیبرالیستی ضروری باشد.
حزب کمونیست چین این دو موضوع را با دقت تحلیل کرد و به این نتیجه رسید:
بازگشت به روش کهنه، یعنی ورود به یک کوچه بن بست و همچنین اتخاذ راه
سرمایه داری لیبرالیستی نیز به بن بست می انجامد. چین می بایستی روش خاص
خود را اتخاذ کند. روش سوسیالیستی چینی سه مورد را شامل می شود:
1. رشد اقتصادی
2. پیاده کردن سوسیالیسم با رهبری حزب کمونیست
3. ادامه برنامه اصلاحات
اکنون در عمل شاهدیم که این روش صحیح بوده و منجر به رشد جامعه چین شده
است.
س: با توجه به اینکه قرار است هیجدهمین کنگره حزب در
سال 2013 برگزار شود و در این کنگره باید رهبری جدید حزب انتخاب شود. دبیر
اول حزب که اکنون رئیس جمهور نیز هست و نخست وزیر فعلی که عضو دفتر سیاسی
است کاندیدای انتخابات نخواهند بود؟ ظاهرا قرار است آنها برای به میدان
آمدن نسل جدید و پذیرش مسئولیت های رهبری حزب از سوی آنها، کنار بروند. آیا
باید در انتظار سیاست های جدیدی بود؟
ج: رهبری حزب در کنگره آینده انتخاب خواهد شد. من بر این عقیده هستم که
افرادی انتخاب خواهند شد که ادامه دهنده اصلاحات هستند. فکر نمی کنم رهبری
جدیدی روش تندی را برای ادامه تغییرات اتخاذ کند. رهبری جدید پایه های
تئوریک اصلاحات را حفظ خواهد کرد. هدف این است که روش سیاسی موجود با وضعیت
زمانی ـ مکانی آینده هماهنگ شده و ادامه یابد. یعنی ادامه راه سوسیالیسم
چینی. خلق چین و اعضاء حزب کمونیست چین از اصلاحات و رشد سیاسی ـ اجتماعی
فعلی حمایت می کنند، آنها از کسانی که با علایق ملی هماهنگ نباشند حمایت
نخواهند کرد.
س: وظایف رهبری آینده
در دهه دوم قرن بیست و یکم چه می تواند باشد؟
ج: در مجموع، وظایف اصلی حزب وظیفه رهبری جدید نیز خواهد بود. برای
سال 2020 اهدافی در نظر گرفته شده است: برنامه اینست که تا آن تاریخ مقدمات
بنای یک جامعه مرفه و راضی فراهم شود. این اصلی ترین وظیفه رهبری جدید
خواهد بود. با آغاز برنامه مذکور وارد مرحله بعدی خواهیم شد که در سال 2050
باید به نتیجه برسد. هدف برنامه مذکور دستیابی پایه ای به اهداف دراز مدت
است. رهبری جدید باید موضوع تفاوت دیدگاه ها و اعتراضات درون حزبی را نیز
رهبری و به حداقل برساند...
س: حزب با چه نوع
اعتراضاتی مواجه است؟
ج: عدم هماهنگی رشد اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف کشوری مهم
ترین مسئله است. برای مثال تفاوت موجود بین شهر و روستا، در مناطق مختلف و
استان ها. تفاوت های موجود ما بین رشد اقتصادی و رشد اجتماعی. تمامی این ها
نیاز به هماهنگی دارند.
س: قحطی سال 1962 فقر و
فاصله طبقاتی بین شهرها و روستا ها و سواحل شرقی و استان های مرکزی و غربی
را افزایش داد. این مشگل تا چه حد مهار شده است؟
ج: اول اینکه این تفاوت اقتصادی حاصل عملکرد حزب کمونیست نبوده است.
در تاریخ چین تفاوت طبقاتی بین شرق و غرب کشور و شهرها و روستا ها پدیده ای
دراز مدت است. دوم اینکه پس از 30 سال اتخاذ برنامه اصلاحات حزب توانسته
است تا حدودی این تفاوت را کاهش بدهد. طبیعی است که کوشش در این رابطه
همچنان ادامه دارد. به حداقل رساندن تفاوت موجود در مناطق مذکور و حتی در
تمامی مناطق کشوری با توجه به گستردگی جغرافیائی و میزان جمعیت چین امری
مشگل است. مردم چین با مشاهده پیشرفت های موجود عمیقا بر این باور اند که
حزب کمونیست چین قادر است تفاوت های موجود را از میان بردارد. حزب و خلق
چین هر دو واقع بین و واقعگرا هستند.
س: در رسانه های غربی
ادعا می شود که رشد اقتصادی چین یک رشد بادکنکی است، بویژه پدیده گسترده
ساختمان سازی ها را مطرح می کنند...
ج: ...رسانه های غربی سالهاست وضعیت اقتصادی چین را دراماتیک توصیف
می کنند. صاحبان رسانه های زنجیره ای غرب مایل نیستند موضوع واقعگرانه
بررسی شود. حزب کمونیست چین پدیده جدیدی را به افکار عمومی دنیا عرضه کرده
است. ما با تحلیل و بررسی دقیق راهمان را ادامه می دهیم، همان کاری که در
غرب انجام نمی شود. اعلام آمادگی مالی ما برای حل بحران اقتصادی موجود در
غرب نمونه مشخصی از موفقیت های ما است.
س: ... در رابطه با هزینه های بالغ بر 1و2 بیلیون
یورو؟
ج: بله. تصمیم گرفته شده است. چین اولین کشوری است که توانسته با
مدیریت از سرایت این بحران به اقتصادش جلوگیری کند. فقط جلوگیری از سرایت
بحران مالی غرب به اقتصاد چین مورد نظر نیست. ما می خواهیم تغییرات پایه ای
در اقتصاد چین انجام دهیم. ساختار های اقتصادی باید تغییر داده شوند. این
تغییرات وظیفه بزرگ پیش روی حزب است.
س:با توجه به میزان رشد سریع اقتصادی، امکان بروز
تورم شدید در اقتصاد چین تا چه حد محتمل است؟
ج: این یک مشکل بزرگ است. طبیعی است که ما باید با دقت کامل مراقب
امکان تورم باشیم. در شرایط فعلی خطر عدم توازن پرداخت های متقابل می تواند
باعث تورم شود. همچنین سیاست پولی امریکا می تواند باعث تورم در چین بشود.
البته سیاست تغییرات ساختاری نیز در امکان تورم را ممکن می سازد. در حال
حاضر تورم در کنترل است و سیاست هائی برای به حداقل رساندن نوسان های کوچک
فعلی اندیشیده شده است و برای پیش آمده های ممکن برنامه هائی در نظر گرفته
شده است. از جمله افزایش حقوق کارکنان به منظور به حداقل رساندن صدمات مالی
در صورت تورم احتمالی.
س: در رابطه با بحران اقتصادی: با توجه به بحران
مالی موجود در اروپا، جمهوری خلق چین پیشنهاد داده است که آمادگی دارد بانک
هائی که در کشور های اروپائی دچار ورشکستگی هستند را بخرد. در حال حاضر
یونان، پرتغال، و احتمالا ایرلند دچار این بحران هستند. (در زمان انجام این
مصاحبه هنوز بحران مالی دولت ایتالیا مطرح نشده بود.م). هدف چین از این
پیشنهاد چیست؟
ج: ما در چین ذخیره عظیم مالی داریم. چگونگی بکارگیری این امکانات مالی
سوال بزرگی است. ما قبلا اوراق قرضه آمریکائی را می خریدیم، اما کار با این
اوراق ریسک دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم اوراق قرضه کشورهای دیگر را
بخریم. مایل هستیم تا روابط اقتصادی ـ تجاری بین المللی اشکال لیبرالی به
خود بگیرد. ما مایل هستیم با خرید اوراق قرضه دولتی از کشور های اروپائی
امکان رقابت منصفانه را ممکن کنیم و ایجاد موقعیت سود متقابل را برای هر دو
طرف فراهم کنیم.
س: فعالیت های چین در
آفریقا مایه ناخرسندی غرب است. در آلمان نیز اغلب از آن انتقاد می کنند.
بعضی از کشور هائی آفریقائی که با چین ارتباط اقتصادی برقرار کرده اند تحت
اعمال فشار کشور های غربی هستند. سودان تجزیه شد و لیبی روزانه توسط قدرت
های غربی بمباران می شود، این مسائل در سیاست خارجی چین می تواند موثر
باشد؟
ج: چین با علاقمندی موضوع امکان رشد کشورهای آفریقائی را پیگیری می
کند. متاسفانه تاریخ افریقا مهر و نشان استعمار و حضور امپریالیسم را بر
پیشانی خود دارد. خلق چین نیز این دو پدیده تاریخی را خوب می شناسد. دوستان
آفریقائی و ما همکاری و کمک متقابل برابر حقوقی را تجربه می کنیم. ما مایل
هستیم مردم آفریقا هرچه سریعتر از فقر و عقب ماندگی تحمیلی رها شوند. این
افتخار ماست که چین هرگز در آفریقا مستعمره نداشته و ندارد. مردم آفریقا
نیز این را می دانند. افکار عمومی جهان شاهد است که ما مانند غربی ها در
مسائل داخلی هیچ کشور از جمله کشور آفریقا دخالت نمی کنیم. مردم هر کشور
باید مسائل خودش را با دولت های خود راسا حل کند. این است تفاوت سیاست بین
المللی ما و سیاست امپریالیست ها.
س: شما قائم مقام رهبری
مدرسه عالی حزب کمونیست چین بوده اید. مارکسیسم امروزه چه وزنی در چین
دارد؟
ج: مارکسیسم پایه تئوریک جهان بینی حزب کمونیست چین است. ما
مارکسیسم را با شرایط جامعه چین تطبیق می دهیم. تطبیق خلاق از مارکسیسم با
شرایط مشخص هر جامعه: هماهنگی مارکسیسم، لنینیسم، ایده های مائو و تنگ
شیائوپینگ مطابق وضعیت چین بطور علمی بکار گرفته می شوند. درک ما از
مارکسیسم درکی دگماتیک نیست، بلکه آنرا پویا و خلاق و مطابق شرایط عینی
بکار می بریم.
س:پاسخ جهان بینی
مارکسیسم به وضعیت فعلی بین المللی و مشکلات سوسیالیسم چینی چیست؟
ج: فعالین حزبی مارکسییسم را در دو مرحله می آموزند: در مرحله اول
مهمترین اصول مارکسیسم را مطابق شرایط رشد چین انتخاب می کنیم. اعضاء فعال
حزب باید این مطالب را بخوانند. در مرحله دوم تجارب تاریخی مارکسیسم را در
رابطه با حل پدیده مورد نظرمان ارزشگذاری می کنیم. ما می خواهیم با متدهای
مارکسیستی مسائل عینی چین را حل کنیم.
س:در جمهوری خلق چین ترجمه کلیات مارکس و انگلس و
لنین در حال آماده شدن برای انتشار است. دیگر آثار مارکسیستی نیز در آینده
به همان روال منتشر خواهند شد؟
ج: در دو سال گذشته ما دو پروژه مهم را به پایان رساندیم. اول، انتشار نسخه
10 جلدی آثار مارکس و انگلس و دومی انتشار نسخه 5 جلدی آثار لنین.
اکنون قرار است گزیده این 15 نسخه جداگانه در یک جلد منتشر شود. این آثار
از جمله آثار تئوریکی است که باید اعضاء و فعالین حزب آنها را بیاموزند.
راه توده 324 27 تیر ماه 1390