دیدار خصوصی علی خامنه ای با هیات رئیسه اتاق
بازرگانی
قطار نابودی ایران روی
"ریل"ی که رهبر سوزنبان آنست
هفته گذشته٬ روز 21 تیرماه٬ آیتالله خامنهای با
اعضای هیات رئیسه اتاقهای بازرگانی ایران و تهران به طور خصوصی دیدار کرد. دیداری
که روسای اتاق بازرگانی آن را "استراتژیک" ارزیابی کردند. آقای خامنهای در این
دیدار خواهان نقش آفرینی بیشتر بخش خصوصی و اتاق بازرگانی در اقتصاد کشور شد.
این دیدار دو جنبه دارد. یک جنبه آن در ارتباط با زمزمههایی است که درباره کوتاه
کردن دست سپاه از اقتصاد و سیاست کشور بر سر زبانهاست و این دیدار میتواند تایید
کننده این زمزمهها باشد.
جنبه دیگر آن ماهیت نهاد اتاق بازرگانی و شخصیت ملاقات کنندگان و محتوای باصطلاح
"رهنمود"های آقای خامنهای است.
در این جنبه دوم سخن بسیار است. درواقع اگر قرار است بخش خصوصی در کشور ما فعال
شود٬ این بخش تنها اتاق بازرگانی نیست. پایه اصلی بخش خصوصی - همچون یک بخش اقتصاد-
طبقه کارگر است. آقایان نهاوندیان و آل اسحاق اگر اصولا آنچنان که از نام "اتاق"
شان پیداست فقط اهل "بازرگانی" نباشند و اهل تولید هم باشند خودشان چیزی را بدست
خودشان تولید نمیکنند. کار تولید بدست طبقه کارگر انجام میشود. اینکه آقای
خامنهای با نمایندگان اتاق بازرگانی ملاقات "استراتژیک" کند، در شرایطی که
نمایندگان کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه و دهها نماینده کارگری دیگر در همان
روز در زندان نتوانند با همسر و مادر خود هم ملاقات کنند، کمکی به رشد بخش خصوصی
تولیدی و صنعتی در کشور ما نمیکند.
از قول آقای خامنهای در این دیدار در مورد نابود کردن بخش ملی اقتصاد و زیرپا
گذاشتن اصل 44 قانون اساسی گفته شده: "ایشان سیاست های کلی اصل 44 را، ریل گذاری
جدید در اقتصاد کشور برشمردند که با یک زاویه ای دقیق، مسائل اقتصادی به سمت دیگری
هدایت شد."
اقتصاد ایران با این سیاستها با کدام زاویه دقیق و به کدام سمت هدایت شده است؟
"زاویه دقیق" همان فاجعه کنونی اقتصاد و سیاست و فرهنگ در کشور ماست؟ تبدیل کردن
سپاه و بسیج به تاجر و کاسب و دلال و واردکننده و قاچاقچی نامش "هدایت"
است؟ یا مبدل شدن اقتصاد ملی به غنیمت جنگی و گوشت قربانی که هرکس گوشهای از آن
را میکشد و برای بیشتر کردن و از دست ندادن سهم خود تا مرز کودتا نیز پیش میرود "ریل"؟
اگر قرار بر تقویت بخش خصوصی تولیدی ملی و صنعتی در کشور ماست٬ اولا این کار نیاز
به مشارکت وسیع همه طبقات اجتماعی دارد و نه دیدار با چند تاجر و واردکننده و ثانیا
مستلزم بازگشت به قانون اساسی و توقف سیاست اجرایی اصل 44 و بویژه پایان دادن به
خصوصی سازی بی در و پیکری است که جریان دارد و سهم شیر آن را فرماندهان سپاه می
برند. این سیاست اکنون پایه مادی و اقتصادی فروپاشی سیاسی و فرهنگی کشور شده است.
پایه اقتصادی جنگ قدرت سیاسی کنونی که کشور را به مرز فروپاشی کشانده در همین خصوصی
سازی است که آقای خامنهای بقول خودش کشور را با "زاویهای
دقیق" به سمت آن "هدایت" و قطارش را روی "ریل" انداخته است. بدون توقف فوری
خصوصی سازی یعنی توقف جنگ بر سر تصاحب اموال دولتی٬ حفظ وحدت ملی و سرزمینی کشور ما
در درازمدت نیز ناممکن خواهد شد. کوتاه کردن دست سپاه از اقتصاد نیز – اگر اراده ای
در این سمت وجود داشته باشد - از این مسیر عبور میکند و نه از مسیر ملاقات با
رهبران اتاق بازرگانی و وارد کردن آنان در کشاکش با سپاه بر سر غارت ثروت ملی. یعنی
همان مسیری که میرحسین موسوی با تاکید بر تغییر شرایط داخلی و خارجی و عبور از
سالهای جنگ ایران وعراق، بعنوان حمایت از بخش خصوصی واقعی آن را اعلام کرد. در
ادامه همین سیاست، وی روی ضرورت جدا شدن سپاه از فعالیت های تجاری و اقتصادی تاکید
کرد. او نگفت، اما واقعیت اینست که قاچاق کالا و قاچاق مواد مخدر و حتی صدور قاچاقی
و فروش سلاح روی آبهای بینالمللی و یا به دلالهای کشورهای دور افتاده افریقائی
که درگیر جنگ داخلیاند نیز بخشی از آنست.
راه توده 324 - 27 تیر ماه 1390