عبور پیروزمندانه جنش سبز از بالا و یا، زیر پل انتخابات
|
جنبش سبز و ضد کودتائی میهن ما، برای عبور از یک مرحله و ورود به مرحله ای تازه، به پل پیروزی رسیده است. این پل، انتخابات نام دارد. چرا نام آن "پیروزی" است؟ به این دلیل ساده که: 1- اگر شرایط مناسب شرکت در آن باشد و حاکمیت تن به ابتدائی ترین اصول برگزاری یک انتخابات آزاد بدهد، جنبش با پیروزی از این پل عبور خواهد کرد و علیرغم تمام تمهیدات و حذف و محدودیت های حکومت، باز هم حداکثر این مجلس با رای ملت انتخاب شده و تابع ملت خواهد بود. 2- اگر حاکمیت، در نهایت خیره سری و بی خردی تن به گشودن فضای سیاسی کشور و برگزاری یک انتخابات نیمه آزاد هم ندهد، دراین صورت جنبش تحریم انتخاباتی، بزرگترین و حتی مرگبارترین شکست را به حاکمیت تحمیل کرده و به این دلیل پیروزمندانه پل انتخابات را پشت سر خواهد گذاشت. از جمله انگیزه های حاکمیت برای استقبال از حمله به ایران و یا هر نوع ماجراجوئی دیگر که بتواند روی این دو نتیجه تاثیر مستقیم بگذارد، همین حساب ساده ایست که در بالا به آن اشاره شد. این تلاش و توطئه، البته به آن آسانی که تصور می شود نیست، زیرا می تواند اساس نظام را دگرگون کند و نتیجه ای به مراتب هولناک تر از دو نتیجه بالا برای جمهوری اسلامی در پی داشته باشد. این، خود، وحشتی افزون بر وحشت از نتیجه انتخابات آینده و عبور از پل انتخاباتی است. تقابل و تضادی که در درون هیات حاکمه جریان یافته و بی وقفه رو به تشدید است و حتی احتمال می رود به تقابل های نظامی میان دسته بندی های نظامی حاکمیت بیانجامد نیز، تابع همان دو نتیجه و منطقی است که از انتخابات آینده مجلس به آن اشاره کردیم. بویژه که متعاقب آن، انتخابات ریاست جمهوری در پیش است. به همان اندازه که حاکمیت روی یک ماجراجوئی خارجی برای نجات از وضعیت بغرنج انتخاباتی حساب می کند، قدرت های خارجی -بویژه امریکا- نیز روی این ماجراجوئی برای خود کیسه دوخته اند، و این، نکته ای نیست که حاکمیت از آن بی اطلاع باشد. به همین دلیل است که اعتقاد داریم خطر خارجی نیز چنان شرایطی را فراهم ساخته و بیش از این فراهم خواهد ساخت که حاکمیت ناچار شود، راه عبور پیروزمندانه جنبش مردم از پل انتخابات آینده را باز کند، پیش از آن که مردم برای پیروزی، با تحریم انتخابات، از زیر این پل عبور کرده و به پیروزی دست یابند. پیروزی در نشان دادن نامشروع بودن حاکمیت، پیروزی در نمایش دوباره و دهها میلیونی کودتای 22 خرداد 1388، نمایش باطل بودن تمام ادعاهای حاکمیت درباره پایان باصطلاح "فتنه" و نقش بر آب شدن تمام تبلیغات پر هزینه ای که در این باره کرده اند. پیروزی در تشدید اختلافات درونی حاکمیت و یاری گیری باز هم بیشتر جنبش از درون حاکمیت و حتی از دورن نیروهای نظامی و سپاهی. همانگونه که جنبش سبز مردم ایران روی این نتایج و پیامدها حساب باز کرده و در آینده بیشتر نیز حساب باز خواهد کرد، حاکمیت نیز برای نجات خویش از تنگنائی که در آن قرار گرفته، ناچار است این احتمالات و پدیده ها را در نظر گرفته و به آسان ترین و ساده ترین راه حل، یعنی کنار رفتن از برابر مردم و دادن اجازه به آنها برای عبور پیروزمندانه از پل انتخابات تن بدهد. پیش از آن که مردم از زیر این پل عبور کنند! اختلافات در اردوگاه حکومتی تا ماه های آینده که به زمان انتخابات نزدیک می شویم، در گسترده ترین اشکال خود بروز کرده و آشکار خواهد شد. در این میان، اهمیت تاریخی دارد که جنبش ضد کودتا، وحدت و اتحاد خود را حفظ کند. این که این فرد یا جریان سیاسی و یا آن فرد و آن جریان سیاسی در خارج از کشور چقدر اهمیت این اتحاد و وحدت را درک کرده و در چارچوب آن عمل خواهد کرد، آنقدر اهمیت ندارد که وحدت دهها میلیونی خود مردم در داخل کشور حفظ بماند. هر فرد و جریان سیاسی خارج از کشور که به این وحدت در داخل کشور کمک کند، به وظیفه ملی و جنبشی خود عمل کرده، و تردید نیست که اگر چنین نکند، زیر بهمن جنبش مردم "له" خواهد شد و اثری از آن باقی نخواهد ماند. حاکمیتی که تصور می کرد در عرض چند ماه جنبش مردم را سرکوب کرده و با برگ های تازه تر و رنگین تر به میدان آمده و یکبار دیگر، بازی را به نفع خود خاتمه خواهد بخشید، اکنون در تله انتخابات افتاده است. نباید گذاشت از این تله فرار کند. چه تحریم و چه شرکت درانتخابات آینده، با سلاح وحدت و اتحاد دهها میلیونی مردم ایران به پیروزی می رسد. از درون همین تنگنای حکومتی است که آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی به صحنه سیاسی کشور شکل می گیرد. برای اهمیت این شکل گیری و اهمیت این آزادی و بازگشت به صحنه، کافی است بدانیم که اعلام لیست انتخاباتی آن دو، که بی شک با تائید محمد خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی و شمار وسیعی از روحانیون و سیاسیون شناخته شده و مورد احترام و اعتماد مردم کشور همراه خواهد شد، برنده انتخابات آینده است. و باز، بدانیم که آزاد نشدن آنها و نیآمدنشان به صحنه، از سوی دهها میلیون ایرانی، حامل پیام دیگری جز عدم شرکت در انتخابات ندارد. بدین ترتیب است که حاکمیت برای نشان دادن اراده برگزاری یک انتخابات نیمه آزاد هم، چاره ای جز آزادی زندانیان و قبول بازگشت موسوی و کروبی به صحنه سیاسی کشور ندارد، در غیر اینصورت باید برود به استقبال تحریم انتخابات. رویدادی که پیکر بیمار و از توان افتاده حاکمیت تحمل آن را ندارد. |
راه توده 325
3 مرداد ماه 1390