"مردم" ارگان مرکزی حزب توده ایران حزب توده ایران یک مسلک مذهبی یا لامذهبی نیست و با مذهب هم سر نزاع ندارد، بلکه یک حزب سیاسی است. برنامه اجتماعی او به خاطر بهبود سرنوشت انسان است. نمیخواهد انحصاری عمل کند و مایل است در اتحاد با دیگران گام بردارد. معتقد به آزادیهای مسئول، دمکراتیک و به ویژه حقوق دمکراتیک زنان و مردان و همه خلقهای ایران است.
|
پیرامون نظر حزب توده ایران درباره آزادیها و همچنین جبههایکه حزب ما، پس از انقلاب 57 بنام "جبهه متحد خلق" برای تثبیت و پیشرفت انقلاب پیشنهاد کرد، مخالفان ما سخن رانی و سخن سرائی بسیار میکنند و ادعاهائی که پایههای تحقیقی مستند ندارد. به همین دلیل ما برای این شماره راه توده، از روزنامه "مردم" ارگان مرکزی حزب توده ایران سرمقالهایرا انتخاب کرده ایم که در تاریخ 25 مرداد 1358، یعنی در اوج رویدادهائی که سمت گیری انقلاب 57 را رقم میزد برگزیده ایم. این سرمقاله، که از شیوه استدلال و نثر آن میتوان حدس زد به قلم شادروان منوچهر بهزادی سردبیر "مردم" باشد، دارای دوبخش است. بخش اول آن توضیحی است پیرامون پیوند دو سمت گیری و یا دو معنا برای "آزادی" و دیگری توضیحی است پیرامون "جبهه متحد خلق". ما این دو بخش را از هم جدا کرده و با عناوین مستقل منتشر میکنیم تا بدقت دانسته شود حزب توده ایران در باره این دو مقوله چه میگوید و چگونه میاندیشد. ما مطالعه دقیق این سرمقاله را نه تنها به منتقدان و مخالفان حزب توده ایران، بلکه به همه آنها که خود را تودهایمیدانند، اما با مشی تاریخی حزب آشنائی کافی ندارد توصیه میکنیم. بسیاری از افت و خیزهای این افراد – در هر مسئولیت حزبی که بوده اند و یا هستند- ناشی از ناآشنائی با همین مشی است. از جمله در موضع گیریهای سیاسی، در مقاطع مختلف دو دهه اخیر. از انتخابات مجلس پنجم 1376 تا انتخابات 11 خرداد 1388. این آشنائی از آن جهت نیز ضرورت جدی دارد که امروز نیز نه تنها در عمل یک جبهه گسترده جنبش سبز را به پیش میبرد، بلکه با تجربه اندوزی از تاخیرها و اشتباهات گذشته، تدقیق برنامهایاین جبهه هر اندازه زودتر صورت گیرد به همان اندازه تاخیرهای پیش از انقلاب 57 و سالهای نخست جمهوری اسلامی در این زمینه جبران شده است. طبیعی است که هر جبههایبازگو کننده خواستها و نیازهای روز جامعه باید باشد. ما هرگز نمیگوئیم که آن جبههایکه در ابتدای پیروزی انقلاب حزب ما اعلام کرده بود، امروز درهمان چارچوب و همان محتوا باید تشکیل شود، زیرا آرایش سیاسی درجامعه، خواستهای جامعه، ماهیت حکومت و حضور احزاب و سازمانها و گرایشها دچار تحولات بزرگ شده است. اما، چارچوب شناخت از جبهه، فراتر از آن نمیتواند برود که حزب توده ایران پیوسته از آن دفاع و آن را در مقاطع مختلف تاریخی ایران طرح کرده است. از "جبهه صلح" در جریان جنگ دوم، تا "جبهه مطبوعات آزاد" در دولت دکتر مصدق، تا "جبهه واحد ضد دیکتاتوری" در اوج استبداد شاه و سرانجام "جبهه متحد خلق" پس از پیروزی مردم در سرنگونی شاه.
سرمقاله "مردم": در کشوری، مانند کشور ما، بهترین شکل دمکراسی، دمکراسی ملی است. یعنی اتحاد عمل کلیه احزاب، سندیکاها، گروهها و جمعیتها، کانونها، مطبوعات ملی و دمکراتیک در داخل یک جبهه واحد خلقی. این سازمانها میتوانند لیبرال باشند، مذهبی باشند یا مارکسیستی. ولی در این جبهه واحد خلقی برای دشمنان دمکراسی و خواستاران رژیمهای اشرافی و فئودالی و عمال امپریالیسم جایی نیست و نباید باشد. یا به دیگر سخن، این جبهه باید از نیروهایی تشکیل شود که به حرکت جامعه در جهت منافع اکثریت خلق باور دارند، البته هر سازمانی به شیوه خود و با جهان بینی خاص خود و استقلال سازمانی خود، ولی این «مخرج مشترک» باید وجود داشته باشد، لذا میگوییم سازمانهای ملی و دمکراتیک. این جبهه واحد خلق، چه وظایفی را باید عملی سازد؟ این جبهه سازمان ویژه خود را پدید میآورد و برنامه مشترک خود را تدارک میبیند. (یعنی برنامه نوسازی جامعه در جهت استقلال و آزادی میهن، در جهت منافع زحمتکشان میهن) و سپس همه در راه تحقق این برنامه مشترک میکوشند. هم کوشی و همیاری، و نه رقابت خرد کننده، شیوه اعضا جبهه است. شرکت در جبهه واحد خلق حق داشتن سازمان و مطبوعات مستقل، حق اظهارنظر مثبت یا منفی درباره سیر امور و حق تبلیغ جهان بینی خود را از هیچ سازمانی سلب نمیکند. این است ترکیب آزدی و مسئولیت، کثرت و وحدت. تمام مسئله در اینجاست. در عین حال شرکت در جبهه از تصادم عبث انرژی این سازمانها، که میتواند به سود انقلاب باشد، جلو خواهد گرفت و همیشه در برابر ضد انقلاب سد محکمی از اراده مشترک جامعه برخواهد افراشت. این نکات مهم در گذشته نیز بارها گفته شده ولی معلوم نیست چرا حتی کسانی که خود را در صحنه سیاسی مسئول و فعال میدانند، نظریات سازمانهای دیگر را بررسی نمیکنند و اظهارنظر آنها درباره عقاید دیگران آنقدر غیرمستند و دلبخواه است! مثلا میگویند که گویا حزب توده ایران نقشه پانزده ساله و یا سی سالهایدارد و حالا تنها به لحاظ تاکتیک (یعنی حقه بازی) در مورد جمهوری اسلامی سکوت میکند. کمین کرده است. منتظر فرصت است. این لغو محض است! حزب توده ایران پیشنهاد میکند که «جبهه واحد خلق» تشکیل شود و برنامه مشترک نوسازی کشور تنظیم گردد. حزب ما برای خود در این جبهه حقی برابر حق دیگران قائل است نه بیش و بر آن است که همه با هم در این نوسازی بکوشیم و همه با هم با تحول زمانه همگامی کنیم. حزب ما حاضر است در این وحدت عمل، نه تا پانزده یا سی سال، بلکه تا هر مقدار که لازم است پیش برود. از جانب ما هرگز خدعه و پیمان شکنی رخ نمیدهد. یا مثلا پیش کشیدن دعوای مذهبی و لامذهبی در مورد حزب ما، توسل به انتساب بلادلیل و افترا صرف است. ما با احدی بر سر مسایل متافیزیک بحث نداریم. سخن ما نه بر سر آسمان، بلکه بر سرزمین، بر سرنوشت انسان است. اگر شما با بهبود سرنوشت انسان و تکامل مدنی او موافق هستید، ما به هر عقیدهایکه شما درباره مبدا ومعاد داشته باشید، با نظر احترام مینگریم. ما بارها گفته ایم که حزب ما یک سازمان سیاسی است نه مذهبی، و در آن، دارندگان نظریات مذهبی هم عضویت دارند. ولی اصرار عجیبی دارند که حساب حزب توده ایران را با حسابهایی مخلوط کنند که ارتباطی به وی ندارد. آیا میتوان خلفای عباسی را، به صرف آن که آنها نیز مدعی اسلام بوده اند، در کنار ائمه شیعه گذاشت؟ این مطلب را ما بارها گفته ایم، ولی کسانی در مصلحتشان نیست که به این مطالب گوش فرا دهند. در مصلحت آنها است که به حزب توده ایران عقاید بی بند و باری را نسبت دهند، تا سپس بتوانند آنها را، باد در گلو، با چابک دستی یک مهره باز، رد کنند. این زشت است. این درخورد افراد مسئول نیست. اگر وجدان و شیوه سیاسی جدی در میان است، نظر سازمانهای سیاسی را نه از فرض خود، بلکه از بیان خود آنها بررسی کنید. اگر چیزی را رد میکنید، حرف گفته شدهایرا رد کنید، نه دعوی «من عندی» را و این نهایت بدوی بودن و مبتذل بودن است که چنین میشود. کسانی مدعی اند که در فکر انحصار قدرت نیستند. ما این سخن را، اگر صمیمانه باشد، تهنیت میگوییم. ولی نخستین علامت آن، توجه دقیق و نظر کسانی است که با روش سازندهایعمل میکنند. نخستین علامت آنست که نظر و روش سازنده این کسان را واژگون جلوه ندهیم. ولی اگر ما عالما و عامدا مواضع را مخلوط و دوست و دشمن را در هم میآمیزیم، آن وقت هدفمان چیست؟ خلاصه کنیم: حزب توده ایران یک مسلک مذهبی یا لامذهبی نیست و با مذهب هم سر نزاع ندارد، بلکه یک حزب سیاسی است. برنامه اجتماعی او به خاطر بهبود سرنوشت انسان است. نمیخواهد انحصاری عمل کند و مایل است در اتحاد با دیگران گام بردارد. معتقد به آزادیهای مسئول دمکراتیک و به ویژه حقوق دمکراتیک زنان و مردان و همه خلقهای ایران است. روش او سیاست اوست، نه تاکتیک کوتاه مدت او. حرف خود را میزند و مسئول سخن و عمل دیگران نیست. نیروی سازنده است نه ویران کننده. بالاخره وقت است که این مطالب یک بار برای همیشه فهمیده شود و به نام حزب ما عقاید و نظریات فرض نکنند. |
راه توده 318
16 خرداد ماه 1390