اهمیت توجه دقیق
|
بخش دوم سرمقاله 25 مرداد 1358 "مردم" ارگان مرکزی حزب توده ایران. پیرامون این سرمقاله در همین شماره راه توده، در مطلب مربوط به مشی 70 ساله حزب توده ایران توضیح لازم داده شده که می توانید به آن مراجعه کنید.
«مسئله دمکراسی، در کنار استقلال، یکی از دو هدف اساسی ما در انقلاب ملی و دمکراتیک کنونی است. ولی از جهت دریافت محتوی آن، نوعی سردرگمی حکمرواست. برخی ها دمکراسی را تا حد «آزادی گرایی» ( یا لیبرالیسم متداول در جوامع بورژوایی غرب) تنزل می دهند و می گویند دمکراسی یعنی آزادی عقاید و بیان و اجتماعات و انتخابات و امثال آن. و حال آن که دمکراسی تنها آزادی های دمکراتیک نیست، بلکه در عین حال حقوق دمکراتیک است، که بدون تامین و تضمین آن در جامعه، آن آزادی ها فقط یک پرده فریب و یک نقاب تزویر است. حقوق دمکراتیک برای دمکراسی جنبه مضمونی دارد. حقوقی مانند حق کار، حق استراحت، حق تحصیل، حق درمان، حق تامین دوران پیری، حق تامین دوران مادری، تعیین سرنوشت خویش به صورت خودمختاری در وطن واحد و امثال آن، محتوای زندگی آزاد و انسانی هر شهروند است و اگر این حقوق تامین و تضمین نگردد، آدمی زاد از زندگی درخورد نام و مقام تاریخی خود محروم است. به همین جهت است که ما می گوییم: حقوق دمکراتیک برای دمکراسی اهمیت محتوایی و مضمونی دارد. لذا در مفهوم دمکراسی نباید آزادی های دمکراتیک را مطلق کرد و مضمون آن را، که حقوق دمکراتیک شهروندان است، در پرده گذاشت. چه سودی از آزادی، وقتی انسان بی کار است، بی سواد است، بیمار است، در قید ستم ملی و قومی است، به عنوان زن و مادر دچار حرمان و نابرابری در خانواده و جامعه است، در سن سالخوردگی بی کس و کار است و به زندگی به اصطلاح «بدتر از سگ» محکوم است، ولی تنها به او حق «پارس کردن» داده اند! اگر حقوق دمکراتیک، که دارای جنبه محتوایی است، تامین و تضمین شود، به ناگزیر آزادی های دمکراتیک را به وجود می آورد. ولی عکس آن دشوارتر است و دیده نشده است که آزادی های دمکراتیک به خودی خود بتواند گره ها را به آسانی بگشاید. مثلا در جوامع بورژوایی دیده ایم که قرن هاست احزاب مختلف در پارلمان ها عرض اندام می کنند، ولی هنوز بر سر حقوق اولیه انسان ها کشمکش است، زیرا برای سیستم سرمایه داری صرف نمی کند که ثروت میلیاردرها را در رفاه و گذران انسانی مصرف کند. سرمایه داری اگر حقوق دمکراتیک را برای افراد جامعه تامین کند، ورشکست می شود. اما آزادی های دمکراتیک، آن هم به شکل غربی آن، سودمند نیست. این که هر گروه بی مسئولیتی به پیروی از یک مقدار نظریات ضد اجتماعی بتواند نظم و تکامل جامعه را مختل سازد، این اسمش آزادی و دمکراسی نیست. این جنگلی که در جوامع غربی به نام «دمکراسی» به وجود آورده اند و یک توطئه اجتماعی است برای گیج کردن جامعه. عقلانی آن است که نباید بین آزادی فرد و گروه ها با تکامل و حیات تندرست و پویای جامعه تناقض پدید شود. آزادی باید آزادی مسئول باشد.» |
راه توده 318
16 خرداد ماه 1390