مرور راه توده
|
حضور وسیع و آگاهانه مردم در انتخابات دوم خرداد 76 و محتوای رای آنها، نه تنها میتوانست گشاینده مسیر دموکراسی و پیشرفت اجتماعی در ایران باشد و به سهم خود و در زمان خود شد، بلکه میتوانست بزرگترین حافظ استقلال کشور و سد و مانع بلندی دربرابر تدارکاتی باشد که برای حمله نظامی و تجاوز به ایران بسرعت تدارک دیده شده بود. تدارکاتی که با به قدرت رسیدن جرج بوش در ایالات متحده امریکا وارد مرحلهای تازه گردید. از این نظر نیز جنبش اصلاحات همچون حافظ استقلال ملی کشور عمل کرد. امروز همه میدانند اگر دولت خاتمی و جنبش مردمی اصلاحات نبود قربانی نخست حادثه یازدهم سپتامبر ایران بود و نه افغانستان و عراق. این همه در حالی بود که شکست خوردگان انتخابات، دولت خاتمی را تحت عنوان "امریکایی" تحت یورش قرار داده بودند و بدینسان از دو سو برای امریکا و غرب زمینه سازی میکردند: از یکسو با توجه به محبوبیت عظیم خاتمی در میان مردم، با دادن لقب امریکایی به خاتمی برای امریکا در میان جوانان محبوبیت میساختند. (سیاستی که هنوز هم ادامه دارد و در مورد میرحسین موسوی دنبال میشود). از سوی دیگر با تدارك شکست خاتمی، زمینه سرخوردگی از اصلاحات و آماده شدن شرایط برای مداخله نظامی امریکا را فراهم میکردند. همه آنچه امروز با جنبش سبز نیز میشود و ساده لوحانه است اگر شباهتها را ندید و وجود دستهای توطئه گر و وابسته در عمق حاکمیت را در همه این حوادث نادیده گرفت. سرمقاله شماره 73 راه توده تیرماه 1377 با عنوان "مقابله با جنبش مردم خدمت به امریکاست!" در این شرایط نوشته شد و هنوز پیش از وقوع حوادث یازدهم سپتامبر و حمله امریکا به عراق و افغانستان چنین هشدار داد: "روزنامههای چاپ داخل کشور، برای نخستین بار فاش ساختند که یکی از دلایل جلوگیری از تقلب در انتخابات ریاست جمهوری و تاکید بر ضرورت شرکت مردم در این انتخابات، خنثی سازی طرحهایی بود که امریکا برای حمله نظامی به ایران داشت... براساس این افشاگریها، امریکا با استفاده از اخبار و اطلاعات مربوط به انفجار در پایگاه نظامی خویش در عربستان سعودی و همچنین انفجار مرکز همیاری اسراییل در کشور آرژانتین، طرح حمله نظامی به ایران را تهیه و آخرین مراحل آن را پشت سر میگذاشت. براساس اطلاعاتی که حکومت از این طرح داشت، اما مردم را از آن بی خبر نگهداشته بودند، مسئله ضرورت شرکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری مطرح میشود. بر همین اساس، علیرغم همه مقاومت و مخالفتهای جناح طرفدار "دیکتاتوری مصلح"، "ولایت مطلقه فقیه" و "انتخاب اصلح"، بخشی از حکومت، از بیم عدم شرکت مردم در انتخابات و افشای بی پایگاه بودن رژیم و قطعی شدن تصمیم امریکا برای حمله نظامی به ایران، بر ضرورت شرکت مردم در انتخابات، به منظور خنثی کردن طرح امریکا، پای میفشارد." راه توده 14 سال پیش و با اشاره به حوادث آن روز به مسئلهای اشاره میکند که اگر آن زمان باور کردنش دشوار نمینمود، با لو رفتن پیاپی اخبار فعالیتهای نظامی، پناهنده شدن فرماندهان عالیرتبه و بالاخره باندی که امروز تا حد تقسیم پست در اطراف بالاترین مقامهای اجرایی کشور خود را بالا کشیده بر همگان آشکار شده است. راه توده نوشت: "شواهد نشان میدهد، که امریکا، انگلستان و اسراییل، برخلاف همه شعارهای ضد استکباری جمهوری اسلامی، نه تنها مجهز به شبکههای اطلاعاتی بسیار عمیقی در تمام ارگانهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی هستند، بلکه در هدایت مستقیم برخی رویدادها نیز نقش دارند. قرائن نشان دهنده آنست، که امریکا و متحدانش، نه تنها از تصمیم جناح بازنده انتخابات برای مقابله با جنبش مردم اطلاع دارند، بلکه در هدایت آن نیز نقش بازی میکنند. آنها از یکسو، و بویژه برای توجیه عملیات نظامی آینده خود نزد افکار عمومی ایران و جهان، به ظاهر خود را طرفدار آزادیها، طرفدار پذیرش نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و برنامههای اصلاحی دولت خاتمی نشان میدهند، و از سوی دیگر مشوق و حتی طراح مقابله با دولت خاتمی و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هستند. بدین ترتیب، پس از یورش طردشدگان انتخابات به جنبش مردم و بالا گرفتن مقاومتهای غیرمسالمت آمیز و حتی آغاز جنگهای داخلی در ایران، بهانه و توجیه بینالمللی برای ورود به صحنه ایران برای به اصطلاح دفاع از رای و نظر مردم در اختیار امریکا خواهد بود. بدینسان آنها به همان هدفی دست خواهند یافت، که با تهیه طرح حمله نظامی به ایران در سال 76 در سر داشتند. با این تفاوت که این بار، روی موج خشم و نفرت مردم نیز سوار شده و افکار عمومی جهان را نیز، بدلیل موافقت ظاهری که اکنون با تحولات در ایران نشان میدهند با خود همراه خواهند داشت!... آن ستیزی که جبهه ارتجاع مذهبی و بازندگان انتخابات ریاست جمهوری، اکنون و دربرابر جنبش مردم از خود نشان میدهند، در عمل، در خدمت این سیاست امریکاست." همه اینها را همین امروز و در تقابلی که حکومت با جنبش سبز میکند نمیتوان گفت؟ بازندگان انتخابات دهم خرداد که برضد نتیجه آن کودتا کردند به همین شكل و در همین ابعاد در خدمت سیاست امریکا و اسراییل نیستند؟ راه توده نوشت: بهترین حالت برای امریکا، گسترش حضور نظامی در منطقه و برقراری پایگاه نظامی در داخل خاک ایران و برتری موقعیت نظامی، اقتصادی و سیاسی بر رقبای اروپایی خود در منطقه، و به ویژه جمهوریهای اتحاد شوروی سابق است. جا دارد، سوال شود : کدام موقعیت و کدام سیاست به سود خواست امریکا عمل میکند؟ از نظر حزب توده ایران : تنش داخلی، رویارویی نیروی نظامی حکومت با مردم، قطع همه امیدهای مردم به امکان تحولات مثبت و بدون تنش در جمهوری اسلامی بطرف خواستهای مرد، و در یک کلام رسیدن به همان نقطهای که به نوشته روزنامه سلام، امریکا، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بدان امید بسیار بسته بود. یعنی آن شرایطی، که بر اساس آن، مردم ایران به هر قیمتی خواهان پایان بخشیدن به جمهوری اسلامی، بعنوان رژیمی شوند، که هیچ امیدی به اصلاح آن نیست. رژیمی که به رای و انتخاب مرد، حتی به قیمت رویاروئیهای نظامی با میلیونها مردم ایران نمیخواهد تمکین کند! راه توده گفت: "از نظر ما کارشکنی در کار دولت اصلاحات، ناامید ساختن مردم از امکان گذار مسالمت آمیز از وضع کنونی، ناامید ساختن مردم نسبت به امکان از صحنه راندن ارتجاع مذهبی از طریقی غیر از برخوردهای خونین، و سرانجام، لشکرکشی نظامی حکومت علیه مردم و آغاز مرحله غیرمسالمت آمیز گذار، همگی خواست امریکا و در جهت اهداف امریکا در ایران است." راه توده نتیجه گرفت: "آنها كه امروز در مجلس اسلامی، در حكومت، در نهاد رهبری، در شورای نگهبان، در حوزه علمیه و در هر نهاد كوچك و بزرگ دیگری، به نفرت مردم و قطع امید 20 میلیون جوان ایرانی از تاثیرگذاری بر سرنوشت خویش دامن می زنند، آنها كه زمینه را آماده سواستفاده امریكا از خواست مردم ایران برای آزادی و تحولات می كنند، عملا در خدمت امریكا عمل می كنند." |
راه توده 318
16 خرداد ماه 1390