مکزیک |
دبیراول حزب کمونیست مکزیک "پاول بلانکوکابررا" با روزنامه یونگه ولت آلمان درباره موقعیت جنبش چپ و کارگری در مکزیک و موقعیت حزب کمونیست دراین کشور مصاحبه کرده است. آنچه را می خوانید خلاصه این مصاحبه است.
یونگه ولت: در رسانه های خبری اخبار متعددی درباره موادر مخدر در مکزیک مطرح می شود پاول بلانکو کابررا: بله در دو سال گذشته این موضوع به یکی از مسائل مهم در مکزیک تبدیل شده است، بویژه در دوره دوم ریاست جمهوری «مینسنتو فوکس» (سال های 2000 تا 2006) و همچنین سال های بعد در دوره ریاست جمهوری «فلیپ کالدرون»، در این سالها این پدیده تعداد قابل توجهی قربانی به جا گذاشته است، بطوری که روزانه حتی تا 70 تن در این رابطه کشته شده اند. گروه های دست اندرکار موادمخدر در اشکال مختلف خود را سازماندهی کرده اند. تا سال 2000 وضعیت تا حدودی قابل تحمل بود، اما از آن زمان تاکنون فعالیت باند های دست اندرکار مواد مخدر بسیار افزایش داشته و فعالیت های غیر قانونی آنها نشانه ارتباط تنگاتنگ این باند ها با عوامل حکومتی است. مثلا در شهر «سیودا یوآرز» سمبول مبارزاتی مردم مکزیک است و در سال1911 شورش برای سرنگونی دیکتاتور«پرفیرو دیاز» از آنجا آغاز شده و همچنین مرکز مبارزه ژنرال انقلابی «فرانسیسکو پانچو ووییلا» بوده، و در تمام تاریخ مبارزات انقلابی مکزیک پیشگام مبارزات مردم مکزیک بر علیه نفوذ دولت های آمریکای شمالی بوده است، اما در شرایط فعلی تجارت مواد مخدر تمامی سیستم اجتماعی این شهر را متلاشی کرده است، هر گونه اعتراض اجتماعی را با اعتیاد در می آمیزند. دولت به بهانه مبارزه علیه مواد مخدر جوانان را سرکوب می کند. فقط کافی است که جوانی در رابطه با مسائل طبقاتی بحث بکند تا بلافاصله برچسب قاچاقچی به او زده شود. س: آیا آمریکا نیز در این رابطه دخالتی دارد؟ ج: ارتباط دولت های اخیر مکزیک با واشنگتن ظاهرا به بهانه مبارزه علیه مواد مخدر در منطقه عنوان می شود، با همین بهانه حتی جنبش های ضد موادمخدر که بویژه در شهرهای کارگرنشین مکزیک فعال هستند را سرکوب می کنند. ما بارها گفته ایم که تمامی این دخالت ها و قرارداد ها که به بهانه مواد مخدر انجام می شود در اصل با هدف نفود در منطقه و سود جوئی نظام سرمایه داری امپریالیستی است. اگر پدیده قاجاق مواد مخدر از منطقه بر چیده شود، کشورهای بزرگ بهانه ای برای دخالت نخواهند داشت. دولت های راستگرای مکزیک و کلمبیا نیز زیر پوشش مبارزه با مواد مخدر ارتباط های غیر اعلام شده ای با خارج دارند، دولت های این دو کشور زمانی که موضوع مبارزه با مواد مخدر را عنوان می کنند در اصل به معنی اتحاد عمل دو دولت با نیروهای خارجی علیه مبارزات سیاسی اجتماعی مردم در آمریکای لاتین است. به طور مثال در سپتامبر گذشته «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه آمریکا در رابطه با جنبش MLS اعلام خطر کرد. MLS جنبشی است توده ای که ما کمونیست ها در منطقه جنوب مکزیک سازمان داده ایم، «هیلاری کلینتون» مدعی است که این جنبش برای یک شورش مسلحانه آماده می شود. س: کشته شدن تعدادی از زنان کارگر نیز در این ارتباط بود؟ ج: بله کشته شدن آنها نیز بخشی از همین ماجرا است، زنان مبارز کارگر در مسیر کارخانه ای در شهر«کوئیدا» و همچنین در نزدیکی پایتخت کشته شدند، این زنان که در اطراف معادن به کارهای طاقت فرسا گماشته می شوند به دلیل اعتراض گروهی و مبارزه طبقاتی علیه شرایط کاری خود کشته شدند. «زاپاتیستا» که بر در جنوب مکزیک مسلط اند این موضوع را اعلام جنگ به مردم ارزیابی می کنند. س: حزب کمونیست مکزیک (PCM) چه برنامه هائی برای وضع موجود ارائه می کند؟
ج: حزب ما درسال 1919 بنیانگداری شد. در سال های جنگ دوم جهانی و بعد از آن حزب کمونیست اصلی ترین سازمان سیاسی مکزیک بود که مبارزات طبقاتی و جنبش کارگری را رهبری می کرد. پس از تهاجمات ضد انقلابی سنگین و بروز پروستریکا، حزب کمونیست مکزیک مجبور شد تا اعلام انحلال کند. سالهای 1981 تا 1994 برای ما سالها تصمیم گیری بود. در این سالها بافت اجتماعی ـ اقتصادی مکزیک دچار تغییر شد. 13 سال عدم حضور یک حزب مارکسیست ـ لنینیست در جامعه به وضوح محسوس بود. البته با وجود اینکه جریان های سوسیالیستی دیگری در جامعه حضور داشتند اما هیچکدام از آنها نتوانستند جای خالی حزب کمونیست را پر کنند. در سال 1994 برنامه سازماندهی جدید حزب آغاز شد. در این فاصله مطالب زیادی منتشر و موضوعات متعددی مورد تحلیل قرار گرفت، در کنگره چهارم که در سال گذشته برگزار شد، حزب تصمیم گرفت نام تاریخی خود، یعنی«حزب کمونیست مکزیک» را حفظ کند. مبارزه ما یک مبارزات طبقاتی است که بر علیه قطب بندی جامعه انجام می شود. حزب کمونیست مکزیک یک حزب ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی است.برنامه حزب سازماندهی هر چه بیشترطبقه کارگر و اقشار مختلف روستائی است. طبیعی است که حمایت و سازماندهی سرخپوستان نیز در مرکز توجه حزب قرار داشته باشد. با وجود میلیون ها کارگر در مکزیک و وجود سندیکاهای کارگری اما در عمل این سندیکاها تاکنون عملکرد خوبی نداشته اند، آنها عملا به دستگاه های اداری بزرگ تبدیل شده اند به دلایل متعددی استقبالی چندانی از آنها نمی شود. س: با توجه به ضعف بنیادی بخش سندیکائی در مکزیک، حزب کمونیست پایگاه مبارزاتی خود را در کدام بخش دیگر می تواند متمرکز کند؟ ج:موج عظیمی از خودآگاهی طبقاتی برای بازسازی دموکراتیک سندیکاها در جامعه موجود است. به همین دلیل نیز برنامه ما بازسازی سازمان های طبقاتی است. همانگونه که در کنگره گروه سندیکاهای بین المللی سال گذشته در کوبا و یونان تصویب شد، ما نیازمند مبارزه ای هستیم که توسط آن جنبش کارگری توجه اعضائ خود را معطوف به مبارزه سندیکائی کند، در این رابطه تزی در حزب مورد بررسی و تصویب قرار گرفت که مکزیک را کشوری نیمه مستعمره ارزیابی می کند و در نتیجه اتحاد عمل مبارزاتی با بورژازی ملی را برای آزادی ملی ضروری می داند، زیرا در شرایط فعلی امپریالیسم شمالی دشمن اصلی خلق می باشد. مکزیک یک کشور سرمایه داری متمایل به رشد است و با توجه به تمایل بورژوازی ملی برای عدم وابستگی و استقلال، آموزش مارکس در این رابطه مشخص عینیت اجرائی پیدا می کند، بدین ترتیب که بورژوازی مکزیک با شناخت از هویت استقلال طلبانه خویش و با ملی گرا نامیدن خویش وارد مبارزات بین المللی استقلال طلبی جهانی می شود. صدور سرمایه یکی از شاخصه های اصلی امپریالیسم است. چگونه باید استدلال کرد که مکزیک یک کشور نیمه مستعمره است؟ در جواب ما از شرکت « تله مکس» نام می بریم که شرکت عظیم ارتباطات راه دور در آمریکای مرکزی است، اگر بزرگترین شرکت بین المللی نیز نباشد، بدون استثناء دومین شرکت بین المللی مستقر در برزیل است و نمونه های دیگر نیز از این قبیل...بنابراین مبارزه کارگران برای سوسیالیسم نیز در ادغام با مبارزه خلق دربرنامه کارجنبش چپ قرار می گیرد. ادغام مبارزه طبقاتی با مبارزه برای عدم وابستگی به امپریالیسم شمالی مرکز توجه حزب کمونیست مکزیک است.البته تاثیر اتحادیه اروپا در وضعیت اقتصادی مکزیک کم نیست اما تمرکز مبارزه ضد امپریالیستی بر علیه امپریالیسم شمالی در اولویت قرار دارد. س: فکر می کنید که برقراری سوسیالیسم در مکزیک با توجه به همسایگی ایالات متحده ممکن است؟ ج: ما تز لنین در باره «عدم تقارن زمانی رشد» را مورد توجه قرار می دهیم، حلقه ای که زنجیر سیستم سرمایه داری از آن ناحیه ضعیف می تواند پاره شود. البته این حرف به معنای آن نیست که مکزیک حلقه ضعیف سرمایه داری است، اما ممکن است بویژه در آمریکای لاتین برای فراهم آوردن زمینه یک حلقه ضعیف از زنجیره سرمایه داری که باعث گسست این سیستم بشود، کوشش کرد. پیروزی انقلاب 1959 در کوبا و استقرار سوسیالیسمی از نوع سوسیالیسم هر چند ضعیف موجود در کوبا، عملا ثابت کرد که افسانه تئوری بافی ایدئالیستی «سرنوشت جغرافیائی» تا چه حد بی اعتبار است. ما می گوئیم تحت شرایطی خاص و در موقعیتی و زمانی غیر متقارن، ممکن است زنجیره سیستم سرمایه داری در مکزیک و یا در یکی از کشور های آمریکای لاتین از هم بگسلد. س: آیا در آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا در مقابل هژمونی آمریکا نقش بازدارنده ای ایفا می کند؟ ج: هدف سرمایه سود بیشتر است، اما امپریالیسم آمریکا روحیه تهاجمی بیشتری دارد. البته ما همیشه در رابطه با سرمایه ای که از اروپا به مکزیک وارد می شود هشدار می دهیم. وابستگی در هر شکلش باعث عدم استقلال یک ملت است. مبارزه علیه تمرکز سرمایه وارداتی از هرکشور که باشد تعطیل بردارد نیست، این مورد در باره شرکت های «فولکس واگن»، «بایر»و «رپسول» که در آمریکای لاتین حضور دارند را نیز شامل می شود. وظیفه کارگر مبارزه با تمرکز سرمایه بویژه سرمایه خارجی است. مارکس و انگلس دقیقا گفته اند: اتحاد کارگران جهان بر علیه اتحاد سرمایه داری بین المللی.امپریالیسم خوب وجود ندارد. س: انتخابات سال آینده در پیش است در این رابطه چه می گوید؟ ج: حضور در مبارزات انتخاباتی به این دلیل مهم است که زمینه رشد هویت، قدرت و نفوذ حزب ما را در میان مردم ارتقاء می دهد. |
راه توده 319
23 خرداد ماه 1390