صفار هرندی |
آقای صفار هرندی سردبیر سابق روزنامه کیهان شریعتمداری و وزیر سابق ارشاد دولت احمدی نژاد است. ایشان در این اواخر بخت خود را برای مورد تفقد مقام معظم رهبری قرار گرفتن و نامزدی انتخابات رئیس جمهوری آزمایش میکند و اخیرا به خبرگزاری بی نیاز از توصیف فارس افتخار مصاحبه داده که خلاصهای از آن تحت عنوان "فرازهای تاریخی" در سایت آفتاب منتشر شده است. موضوع صحبتهای آقای هرندی تبیین این نکته است که "چگونه جریان انحرافی و فتنه در یک نقطه به هم رسیدند؟" آقای هرندی پس از یک سلسله افاضات شبه روشنفکرانه "مجاهدین انقلاب شاخه بهزاد نبوی" و دفتر تحکیم و مجمع روحانیون و مجتهد شبستری و کدیور و نهضت آزادی را به یکدیگر پیوند میزند و آن را نمونهای از چگونگی "به یک نقطه رسیدن جریان انحرافی و فتنه" میخواند. ایشان در ادامه و به تنهایی یک "سنت نوین روشنفکری" کشف کرده و میگوید: "خصوصیت دیگر این سنت نوین روشنفکری آن است که تابع حماسه نیست. حماسهای که در چپ دههی 60، شور انقلابی ایجاد میکرد. وقتی در این دوره حماسه سرکوب میشود، روح سازش کاری جای آن را میگیرد. به عنوان مثال مطرح میکردند که ما در گذشته یک چیزی بر ضد آمریکا گفتیم. لکن دوران حماسه گذشته و میتوان گفت که ما اشتباه کردهایم. " کی گفته؟ چی گفته؟ کجا گفته؟ کدام حماسه؟ حماسه چطوری سرکوب شد؟ و اصلا سرکوب شدن حماسه یعنی چه؟ آقای صفار هرندی توضیح نمیدهد و خواننده احتمالا باید به کمک اجنه همکار ایشان در کابینه احمدی نژاد یا با وسایل رمالی دفتر سیاسی سپاه به کنه نظر وی پی ببرد. یادمان نرود آن موقع که میرحسین موسوی در تلویزیون گفت کشور را با خرافات پر کرده اند و با رمالی میخواهند اداره کنند همین آقای صفار هرندی وزیر ارشاد و ترویج خرافات و یکی از همان اداره کنندگان کشور بود که برای احمدی نژاد و "جریان انحرافی" سینه چاک میداد. بنابراین سخنان آقای هرندی نوعی دفاع از خود شرمگینانه و وقیحانه دربرابر میرحسین موسوی و جنبش سبز هم هست. آقای هرندی در ادامه پیوند جریان انحرافی و فتنه را چنین بیان میکند: "امروز هر قدمی که این جریان برداشته به سمت نزدیکتر شدن به اهداف روشنفکری بوده است. لذا در این مسیر از یک سو متحد کسانی خواهند شد که لاییک یا سکولار هستند. از سویی دیگر با گروهی از اهالی دین، که از قبل اعلام کردهاند که دین نباید در عرصهی سیاست وارد بشود مثل «انجمن حجتیه» و گروههای مشابه پیوند میخورند. فلذا یک معجونی متشکل از افرادی که شاید به لحاظ فکری متحجرترینها بودند، نظیر انجمن حجتیه و مانند اینها و تصورشان این بوده که از انسان، هیچ کاری جز انتظار امام عصر(عجلاللهتعالی) ساخته نیست تا آن کسانی که اصلاً برای دین هیچ مأموریت اجتماعی قائل نیستند." ظاهرا لازم است یکبار دیگر به آقای هرندی سوابقش را یادآوری کرد و به خاطرش آورد که ایشان تا همین چندی پیش وزیر "جریان انحرافی" بوده و تازه به میل و خواست خود هم از وزارت جریان انحرافی دست برنداشته، بلکه با تیپا او را بیرون انداختهاند. همین امروز هم جرات ندارد علیه رٸیس جمهور "جریان انحرافی" و رهبر اجنه یعنی محمود احمدی نژاد حرفی بزند. خود رهبر معظم هم میگوید اصولگرایان یعنی امثال آقای هرندی باید با "جریان انحرافی" علیه اصلاح طلبان و جنبش سبز و "فتنه" متحد باشند. اصلا تمام این حکومت بر مبنای اٸتلاف میان اصولگرایان از نوع آقای صفار هرندی با جریان انحرافی برسر پاست. سخنان صفار هرندی در مورد به یک نقطه رسیدن جریان فتنه که منظور جنبش بزرگ سبز مردم کشور ماست با جریان انحرافی که منظور همان دولتی است که آقای خامنهای تا چندی پیش آن را بهترین دولت ایران از مشروطه تا به امروز نام داده بود، برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که جریان انحرافی جزیی از جریان اصولگرایی آقای هرندی بوده٬ به کمک آن جریان به قدرت رسیده٬ به کمک آن جریان علیه رای مردم کودتا کرده٬ به کمک همین اصولگرایان امروز بر سر کار است و آنچه همین اکنون در کشور ما حاکم است همچنان ائتلاف اجنه و رمال ها و مداحان و اوباش که ترکیبی است از جریان انحرافی و جریان اصولگرا در یک حکومت. "جریان انحرافی" اصولگرایان اکثریت قوه مجریه را در اختیار دارد و بقیه اصولگرایان که خود را جریان "غیرانحرافی" میدانند قوای مقننه و قضائیه. جنبش سبز نیز توسط اٸتلاف این دو اصولگرا سرکوب میشود و رهبران آن یا مانند موسوی و کروبی در حصر هستند و یا چون رهبران جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب در زندان. هر وقت اصولگرایان از ائتلاف حکومتی با "جریان انحرافی" کنار گرفتند٬ هر وقت اشتباه خود را در به قدرت رساندن محمود احمدی نژاد و کودتا برعلیه رای مردم پذیرفتند٬ هروقت از جنبش سبز مردم بابت اتحادشان با "جریان انحرافی" عذرخواهی کردند٬ تازه آن موقع میتوان درباره میزان نقش امثال صفار هرندی در همراهی با فاجعه به قدرت رساندن "جریان انحرافی" و ادامه حکومت آن داوری کرد. تا آن زمان ایشان بهتر است در مورد "در یک نقطه بودن" واقعی گذشته و حال خود با جریان انحرافی توضیح بدهد تا درباره به یک نقطه رسیدن موهوم "جریان انحرافی" اصولگرا با زندانیان و ستمدیدگان جنبش سبز. |
راه توده 320
30 خرداد ماه 1390